غلامحسین کرباسچی در واکنش به اظهارات رئیسجمهور و انتظارات او از رسانهها، گفت: اینکه به دلیل ضعفهای موجود در نحوه مدیریت کلان رسانهها به خواست مسئولان امر مطالب خلاف واقع را نشر دهند، در حقیقت با دروغپراکنی به ایجاد امید کاذب در جامعه کمک کردهاند.
به گزارش هم میهن، سیدابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم عصر پنجشنبه «۲۴ اسفندماه»، دومین ضیافت افطاری خود را با مدیران مسئول رسانههای مختلف برگزار کرد.
ابراهیم رئیسی در این جلسه حرفهای ضدونقیضی زد. او برای رسانههای مستقل و آزاد خط مشی تعیین کرده و خواست که آنها هم دستاوردهای دولت سیزدهم را منتشر کنند و در مقابل اعلام کرد که از انتقاد استقبال میکند. اینطور به نظر میآید که رئیسی به عملکرد رسانههای دولتی و نیمهدولتی بسنده نکرده و خواست که رسانههای مستقل نیز مانند رسانههایی وابسته به دولت، اقدامات دولت سیزدهم را به شکلی تبلیغاتی نشان داده و منتشر کنند.
رسانههای وابسته به نهادهای خاص و دولتی اقدامات دولت را طوری منعکس میکنند که کارشناسان و مردم احساس میکنند در کشوری که دولت سیزدهم مدیریت اجرایی آن را به دست دارد، زندگی نمیکنند.
موضوع حائز اهمیت دیگر این است که رئیس دولت سیزدهم از دو کلیدواژه «نمیتوانید» و «نمیشود» استفاده و آن را به دشمن منتسب کرده و گفت: «امروز که راهبرد دشمن ایجاد یأس در جامعه با بزرگنمایی ضعفها و ترویج «نمیتوانید» و «نمیشود» هاست، تقسیم صحیح در میان رسانهها، نه دستهبندی چپ و راست، بلکه دستهبندی رسانههای امیدآفرین در برابر یأسآفرین است.» او در حالی از دو کلمه «نمیتوانید» و «نمیشود» استفاده میکند که کارشناسان و منتقدان از این دو کلمه برای نقد دولت استفاده میکنند و برخی انتصاب این دو کلمه به دشمن را به نوعی بستن راه انتقاد دانستهاند.
رئیسی در صحبتهایش از پاسخگویی مسئولان نیز خبر داد. اما اهالی رسانه همیشه جهت اخذ پاسخ با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند، چراکه مسئولان امر برای پاسخگویی در دسترس نیستند. رئیسجمهوری به نقش پررنگ رسانهها در آگاهیبخشی، اعتماد آفرینی و مشارکتآفرینی اشاره کرده و از مدیران رسانه خواست که درباره رشد تولید، کاهش تورم، کنترل نقدینگی، رونق کار و فعالیت بنویسند تا امیدبخشی در جامعه گسترش یابد.
او در حالی از دستاوردهای دولت میگوید که سال ۱۴۰۲ بسیاری از کارگران و کارکنان در اعتراض به عدم پرداخت حقوقشان تجمعات بیشماری برگزار کردند. از سوی دیگر کمر بسیاری از مردم زیر تورم عجیب و غریب این دو سال شکسته است. او به کاهش تورم نیز اشاره کرده است، اما آنطور که مرکز آمار نشان میدهد از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی قیمت کالاهای اساسی بین ۱۲۵ تا ۲۹۰ درصد رشد داشته و قیمت گوشت قرمز حدوداً چهار برابر شده است.
شاید به همین دلیل است که آمارهایی که رئیس دولت سیزدهم به آن اشاره میکند، در زندگی مردم ناملموس است و اگر رسانهها همه یکصدا از دستاوردهای دولت بگویند، از سوی مردمی که آمارها را در زندگی خود احساس نمیکنند، متهم به دروغگویی میشوند و همین نیمبند اعتمادی که به چند رسانههای رسمی و دارای مجوز باقی مانده نیز از بین خواهد رفت و اطلاعرسانی از دست رسانههای کشور خارج میشود.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان و سیدعباس صالحی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات در دو سوی رئیسجمهور نشستند.
محمدجواد اخوان، مدیرمسئول روزنامه جوان، علیرضا بختیاری، مدیرمسئول روزنامه دنیای اقتصاد، محسن مهدیان، مدیرمسئول روزنامه همشهری، مسعود حیدری، میرمسئول خبرگزاری کار، پیام تیرانداز، مدیرعامل خبرگزاری فارس، الیاس حضرتی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد، مصطفی انتظاری، مدیرمسئول پایگاه خبری خبرفوری، مقداد زکیزاده، مدیرمسئول پایگاه خبری راه دانا، خانم فریماه شیخالاسلامی، مدیرمسئول پایگاه خبری پارسینه، حسین جعفری، مدیرمسئول پایگاه خبری عصرایران، مسلم معین، مسئول قرارگاه فضای مجازی بسیج، محمدعلی نادعلیزاده، مدیرمسئول پایگاه خبری جماران، محمدصادق عرب، مدیرمسئول پایگاه خبری تابناک، مصطفی کواکبیان، مدیرمسئول روزنامه مردمسالاری، منصور مظفری، مدیرمسئول روزنامه آفتاب یزد، محمدرضا شفیعی و مدیرمسئول روزنامه صبا از دیگر حاضران در نشست بودند.
غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هممیهن در واکنش به محتوای منتشرشده از این نشست و اظهارات رئیسجمهور و انتظارات او از رسانهها، گفت: «محتوای مطبوعات انعکاس حقایق و اتفاقات جامعه است. اگر جامعه سرشار از امید به آینده باشد و برای مردم خوشبینی به زندگی و افق روشنی از سرنوشت خود و آیندگانشان داشته باشد، فضای مطبوعات امیدآفرین خواهد بود، اما در شرایطی که مردم برای تامین حداقلهای زندگی با مشکلات و گرفتاریهای متعددی دست و پنجه نرم میکنند، این امیدآفرینی کاذب نهتنها کمکی به دولت و مهمتر از آن به مردم نخواهد کرد بلکه بهنوعی آدرس اشتباه دادن به تصمیمگیران و تصمیمسازان است.»
او ادامه داد: «یکی از وظایف مهم رسانهها بازتاب حقایق موجود جامعه برای مردم و مسئولان است. اینکه به دلیل ضعفهای موجود در نحوه مدیریت کلان رسانهها به خواست مسئولان امر مطالب خلاف واقع را نشر دهند، در حقیقت با دروغپراکنی به ایجاد امید کاذب در جامعه کمک کردهاند. این امید کاذب شاید بهصورت مقطعی نوعی مسکن موقت باشد، اما به دلیل گذرا بودن در نهایت به حسرت و افسردگی بیشتر منجر میشود.»
او معتقد است که مسئولان دولتی میبایست انتقادات موجود در رسانهها را که براساس واقعیتهای کنونی مطرح میشود پذیرا باشند، درخواست برای یکسانسازی مطالب خروجی در رسانهها به بهانه امیدآفرینی، نوعی توقع نابجا است. اگر عملکرد دولتمردان منتج به خروجیای شود که مردم آن را در سفرههای خود احساس کنند، تمام رسانهها خود را مقید به انتشار آن خواهند کرد.
مسعود حیدری، مدیرمسئول خبرگزاری کار ایران (ایلنا) که از جمله حاضران در جلسه رئیسجمهور با اصحاب رسانه بود، به خبرنگار «هممیهن»، گفت: «با توجه به اینکه خاستگاه خبرگزاری کار، جامعه کارگری بوده اولین و مهمترین دغدغه ما نیز جامعه کارگری است.
به همین دلیل من بهعنوان نماینده جامعه کارگری در آن جلسه حضور داشتم و نه یک فعال رسانهای اصلاحطلب. در پایان سال هستیم و شورایعالی کار باید برای دستمزد سال ۱۴۰۳ تصمیم بگیرد و عمده دغدغه مردم از جمله کارگران، مسئله معیشت است. در یک اقدام بیسابقه، وزارت کار نماینده کارگران را از این شورا اخراج کرده است. اینها از جمله مهمترین مسائلی بودند که بنده در جلسه پنجشنبه با رئیسجمهور مطرح کردم. البته من درباره این مسائل کارگری، پاسخی از رئیسجمهور نشنیدم. فکر میکنم یا اطلاع نداشتند یا نیاز به فرصت بیشتری برای بررسی این موضوعات داشتند.»
حیدری ادامه داد: «موضوع بعدی مسئله فقر بود. به آقای رئیسی یادآوری کردیم که ایشان سال گذشته در همین موقع دستور دادند که ظرف دو هفته فقر مطلق در کشور ریشهکن شود. پرسیدیم که آیا اتفاقی در این حوزه افتاد یا نه؟ اگر اتفاقی افتاده است، به مردم گزارش بدهید. با توجه به اینکه در همین سال ۱۴۰۲ که رو به پایان است، فقر مطلق به سختی مردم را درگیر خود کرد.
پاسخ آقای رئیسی این بود که در حال حاضر ۵۰ تا ۶۰ میلیون ایرانی یارانه میگیرند و ما تلاش کردیم که مبلغ خوبی بهعنوان یارانه به مردم بدهیم. اما حقیقت این است که ما این را مشاهده میکنیم که این میزان یارانه حریف تورم و وضعیت اقتصادی مردم نمیشود و جوابگوی نیازها نیست.
فکر میکنم آن بخشی که باید در این حوزه اطلاعات درست به آقای رئیسجمهور بدهد، این کار را انجام نمیدهد. برخی دوستان از آقای رئیسی درخواست کردند که تعامل دولت با رسانهها بیشتر شود. چراکه بخشهای غیرپاسخگوی دولت بهخصوص در سطوح میانی کم نیستند. درخواست همکاران ما این بود که در یک سال مفید باقی مانده از عمر دولت سیزدهم، تعامل این بخشها با رسانهها بیشتر باشد.»
مدیرمسئول خبرگزاری ایلنا با اشاره به تعامل دولت و رسانهها، گفت «دولت آقای احمدینژاد را مثال میزنم، چون با دولت سیزدهم خاستگاه سیاسی تقریباً مشترکی دارند؛ دولت احمدینژاد به مراتب تحمل کمتری نسبت به رسانههای منتقد داشت. اتفاقی که برای خبرگزاری ما در سال ۸۶ افتاد و سایت فیلتر شد، با شکایت ۳ یا ۴ وزارتخانه و وزرای این دولت بود. آن دوره واقعاً از این حیث دوره منحصربهفردی بود.
اما در حال حاضر، دولت حداقل ژست این را میگیرد که قصد دارد منتقدین را تحمل کند. البته از انصاف نگذریم معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به رسانهها کمک میکند که چنین بستری فراهم شود. اینکه چقدر توقعات در این زمینه برآورده شده، به قضاوت دیگران بر میگردد. همه رسانهها باید در این خصوص اظهارنظر کنند که شرایط چه تغییری کرده است. از سوی دیگر شورای اطلاعرسانی دولت بهرغم اینکه گلایههایی از آنها وجود دارد و برخی معتقدند که باید بهتر و بازتر عمل کند، در تلاش است که این فضای پذیرش منتقد را فراهم کند.
بهطور طبیعی انتقادها و گلایههایی از سوی رسانهها در خصوص این دستهبندیها وجود دارد.» این فعال رسانهای اصلاحطلب ادامه داد: «مدیرمسئول آفتاب یزد در اعتراض به غیرپاسخگو بودن دولت در حوزههای مختلف، اعلام کرد که امسال آخرین سال انتشار این روزنامه بعد از ۲۴-۲۳ سال فعالیت پیوسته خواهد بود. او گفت دیگر با این وضعیت نمیتوان ادامه داد؛ بحث فشارهای اقتصادی که رسانهها با آن درگیر هستند یک موضوع است، عدم توانایی رسانهها برای برآوردهسازی توقع مخاطبان نیز موضوعی دیگر است.
اظهارنظر مدیرمسئول آفتاب یزد، واکنشهایی از جانب طرف مقابل یعنی وزیر ارشاد، معاون مطبوعاتی و رئیسجمهور به دنبال داشت مبنی بر اینکه نباید این اتفاق بیفتد و این روزنامه تعطیل شود. اما من فکر میکنم که این موضوعات را باید فراتر از تعارفات معمول دید و چارهای برای آن اندیشید.» حیدری با اشاره به تکرار کلیدواژه امید و امیدآفرینی توسط مقامات کشور، افزود: «امیدآفرینی باید پایه و مبنایی داشته باشد.
اینکه بخواهیم دچار خوشبینیهای مفرط باشیم و بگوییم هیچ مشکلی در جامعه وجود ندارد، اتفاقی نیفتاده و چشممان را روی مشکلات و نارساییها ببندیم، کاملاً غلط است. ما در فضای خلأ کار و زندگی نمیکنیم. واقعیت چیز دیگری است و این واقعیت طی دو سه سال اخیر چهره تلخ و سخت خود را به مردم نشان داده است. مردم میفهمند که چه اتفاقاتی در حال وقوع است. نمود این وضعیت در همین انتخابات اخیر خود را نشان داد. اگر فضای امیدواری و اعتماد به آن معنایی که آقایان ترسیم میکنند، بود، قطعاً نتیجه انتخابات و میزان مشارکت چیز دیگری میشد.
عادت کردهایم که شیپور را از سر برعکس آن بنوازیم و فکر میکنیم با تکرار کلمه امید میتوانیم مردم را امیدوار کنیم، که امری کاملاً اشتباه است.» مدیرمسئول ایلنا ادامه داد: «در آن جلسه دقت کردم و متوجه شدم که برخی دوستان و همکاران از طیف حامیان دولت، جوری حرف میزدند که انگار در یک جامعه آرمانی نشستهاند و هیچ مسئله و مشکلی در آن وجود ندارد. اگر همین نگاه بهعنوان وضعیت موجود بازنمایی شده و به اطلاع مقامات ارشد از جمله رئیسجمهور برسد، مشخص است که فکر میکنند عدهای مشغول سیاهنمایی هستند.
بهطور مشخص فاصلهای وجود دارد میان واقعیت و آنچه در ذهن این طیف است. بهرغم اینکه این دوستان میگفتند ما با گذشته کاری نداریم و نمیخواهیم مشکلات را گردن دولت قبل بیاندازیم، من چیزی غیر از این در صحبتهایشان ندیدم. ما مدام باید تکرار میکردیم که شرایط دولت پیشین چه بود و چه اتفاقاتی افتاد؛ روحانی چه میراثی از محمود احمدینژاد که بدترین عملکرد با بیشترین درآمد را داشت، تحویل گرفت. اگر موضوع مذاکرات هستهای و حلوفصل آن مسئله، در آن برهه از زمان اتفاق نمیافتاد و اجازه یک تنفس چند ساله به کشور نمیداد، وضعیت از آنچه امروز هست نیز بدتر بود. اما این دوستان نمیخواهند این مسئله را بپذیرند.»
الیاس حضرتی، مدیرمسئول روزنامه «اعتماد» و فعال سیاسی بهعنوان یکی از مدیران رسانه در جلسه با ابراهیم رئیسی حضور داشت. او درباره مسائل مطرحشده در این جلسه به هممیهن گفت: «صحبتهای رئیسجمهوری بیشتر معطوف به صحبتهای من بود. من گفتم که در ملاقات با شما و آقای روحانی – در دولت دوازدهم – موضوعی را مطرح کردم مبنی بر اینکه «ابر بحران ناامیدی نسبت به آینده و بیاعتمادی به مسئولان و حاکمان» دامن جمهوری اسلامی را گرفته است.
پژوهش و نظرسنجیهای مختلف این موضوع را به تصویر میکشد و زیباترین و واقعیترین شکل آن را در انتخابات مشاهده کردیم. ۶۰ درصد در انتخابات مشارکت نکردند و ۸ درصد نیز آرای باطله بود، یعنی ۶۸ درصد.» و با اشاره به اینکه ناامیدی نسبت به آینده، مبحثی پیچیده و جدی است، افزود: «سیل مهاجرتها ناشی از ناامیدی به آینده است. افزایش خودکشی نیز مربوط به دیدن آیندهای تیره و تار و بیاعتمادی نسبت به توانایی مسئولان نسبت به حل مشکلات است.
پیشنهاد ما این است که اگر جمهوری اسلامی میخواهد پایدار باشد، باید کمیته ملی تشکیل شود تا عدم مشارکت ۶۸ درصدی در انتخابات و ناامیدی موجود در جامعه را مورد بررسی قرار دهد. تا زمانی که ناامیدی حل نشود رئیسجمهوری هر چقدر هم به شهرستانها مسافرت کند و دیدارهای مردمی داشته باشد، تاثیری در اصل ناامیدی نمیگذارد.
جهت حل این ناامیدی و بیاعتمادی موجود در جامعه باید پژوهشهای علمی صورت گیرد نه اقدامات قضایی، امنیتی و انتظامی. به رئیسی گفتم: شما میپندارید بحران سال گذشته، سالهای ۹۶ و ۹۸ را حل کردید درحالیکه حل نشده و فقط به روشهای قضایی، امنیتی و انتظامی متوسل شدهاید. باید از شخصیتهای مختلف علمی و سیاسی دعوت و این بحرانها را ریشهیابی میکردید. در این شرایط رسانه هم میتوانست به شما کمک کند، اما شما به رسانه هم جدی نگاه نکرده و نمیکنید.»
حضرتی تاکید کرد: «حسین شریعتمداری به من پاسخ داد: «چیزی که شما از آن بهعنوان بحران ناامیدی یاد میکنید نیاز به آمار و مستندات دارد و کلیگویی فایدهای ندارد.» رئیسی نیز اعلام کرد که دیگر رسانه اصلاحطلب و اصولگرا وجود ندارد. در حال حاضر رسانهها دو بخش هستند؛ رسانه امیدآفرین و ناامیدیآفرین. رسانهها ما را نقد کنند، اما نقدی منصفانه. ضمن آنکه باید نکات مثبت حکومت و دولت را هم منتشر کنند.
هدف رسانههای خارج از کشور این است که جمهوری اسلامی را بیکارکرد، بدون کارنامه، عمل و نتیجه نشان دهند که نمیتواند گرهای از مشکلات مردم باز کند.» مدیرمسئول اعتماد در پاسخ به این موضوع که چرا رئیسجمهور به موضوع بازتاب عملکردش در رسانهها پرداختهاست و آیا فضای نقد در رسانهها ممکن است؟ گفت: «دولتمردان در نهادهای قضایی، سیاسی و اجرایی، تقنینی و امنیتی باید چشمهای خود را بشویند و مجدداً به مشکلات جامعه نگاه کنند.
تا زمانی که از پنجره روزنامه کیهان و حسین شریعتمداری به مسائل و موضوعات نگاه میکنند، قطعاً روزنامهها و رسانههای منتقد را دشمن میبینند. با عینک آقای شریعتمداری روزنامههای منتقد نهتنها دشمن، بلکه جاسوس و غربزده هستند. این یکی از مصیبتهای کشور است که دولت برای مقابله با این بحرانها راهبرد «خالصسازی» را انتخاب کرده و مشکلات کشور، ناامیدی و بیاعتمادی نتیجه مدیریت جمعی از افراد غربزده، منفعل، غیرانقلابی و غیرجهادی است و اگر نیروهای جهادی و انقلابی با عنوان و پرچم جهادی و انقلابی پا به عرصه بگذارند، مشکلات کشور حل میشود.
معتقدم دولتمردان باید نحوه ایفای نقش هر یک از رسانهها را بررسی کنند و رسانههای منتقد را باید جدیتر بگیرند و مشکلات کشور را بیشتر با آن در میان بگذارند. طبیعی است رسانههای منتقد میخواهند که مشکلات مردم را به مسئولان منعکس کنند و جهت اصلاح آن قلم میزنند و در این تعامل دوطرفه، آنچه در راستای منافع ملی کشور و راهحل مشکلات زندگی مردم است باید به نتیجه برسد. رسانهها سخنگوی یک نهاد نیستند بلکه صدای بیصدایان، ملت و مردم هستند. قدرت رسانه هم قدرت بیقدرتان است.»
او افزود: «ایفا کردن نقش رسانه دردسرهایی دارد و قطعاً روزنامه شما هم اینطور است. در حال حاضر رسانهها از دو محور مورد تهاجم واقع میشوند. محور اول شکایتها، مرتب رفتن به دادسرای رسانه، دادگاه و هیئت منصفهای که ترکیب آن مشخص بوده که از قبل حکم محکومیت و غیرقابل تخفیف را داده است.
اصولاً رسانهها مجرم شناخته میشوند.» مدیرمسئول اعتماد در ادامه بیان کرد: «محور دوم فشار آگهیها و همکاری بنگاههای اقتصادی با روزنامههاست. درست مانند آمریکا که ذرهبین گرفته تا مشخص کند چه شرکتهایی با ایران همکاری دارند یا کدام کشور از ایران نفت خریده است، بنگاههای اقتصادی نیز رصد میشوند که مثلاً به روزنامه هممیهن آگهی دادهاند یا خیر. به سرعت با شرکتهایی که به رسانههای منتقد آگهی میدهند، تماس میگیرند و به مدیران آن اعلام میکنند اگر میخواهند در پست خود بمانند دیگر به این رسانهها آگهی ندهند.
البته ما این شیوه را در زمان آقای احمدینژاد نیز تجربه کردهایم. این تجربه باعث شده که همیشه به دولتمردان بگویم روزنامهها پشتوانه مردمی دارند و میمانند، ولی شما جابهجا میشوید و با این روشها نمیتوانید روزنامه را تعطیل کنید. البته متاسفانه در این جلسه آقای مظفری اعلام کرد که از یکشنبه به بعد روزنامه آفتاب یزد منتشر نمیشود.»
حضرتی در پاسخ به این سوال که نمره شما به دولت رئیسی برای ایجاد فضای باز انتقاد در رسانه چیست؟ بیان کرد: «تحمل انتقادات در دولت رئیسی یک ظاهر دارد و یک باطن. با وجود آنکه پس از انتشار گزارش حجاب، وزارت کشور از روزنامه اعتماد شکایت کرد و دادستانی هم در کنار او بود، اما دولت در ظاهر رسماً از رسانهها شکایتی نمیکند. بهتر است بگوییم کمتر اتفاق میافتد که از رسانهای شکایت کند.
دولت سعی میکند به ایرادات روزنامه پاسخ دهد، اما جوابهای ارسالشده هیچ ربطی به مسائل مطرح شده در روزنامه ندارد. گاهی هم پاسخهای اشتباهی از سوی دولت به رسانهها ارسال میکنند و این اشتباهات حاکی از آن است که پاسخگوییهای دولت در ارتباط با ایرادات اساسی رسانهها ساماندهیشده نیست. اما موضوع این است که در بخش دیگر رسانهها از درون دولت محدودیتهایی مانند محدود کردن آگهیها ایجاد میشود. در مورد این محدودیتها نمیتوان به دولت نمرهای داد. در مجموعه اگر قرار باشد به دولت رئیسی نمرهای بدهم با ارفاق زیاد نمره ۱۲ را میدهم.»
مدیرمسئول روزنامه اعتماد درباره درخواست رئیسجمهور از رسانهها که درباره کنترل نقدینگی، کاهش تورم و... بنویسند، اما چرا آمارهایی که دولت در این شاخصها ارائه میکند در زندگی مردم نمودی پیدا نمیکند؟ در پاسخ به این سوال گفت: «احمدینژاد زبان رسانه را میدانست و خودش یک رسانه بود. حتی اگر الان هم اظهارنظری بکند تیتر اول رسانهها میشود و حرفش منتشر میشود.
اما در دولت روحانی و دولت رئیسی یک مشکل بزرگ وجود دارد. آنها با ادبیات و فضای رسانه بیگانه هستند؛ لذا کاری که انجام میدهند نمیتوانند دستهبندی کرده و مطابق با ذائقه مخاطب به رسانه ارائه دهند. آنها آمارهای خود را خام و فلهای اعلام میکنند.» او با اشاره به اینکه نسبت درآمد حقوقبگیران ثابت با افزایش تورم بسیار زیاد است، افزود: «هر چقدر دولتها در نگهداشتن تورم روی ۵۰ یا حتی ۳۵ درصد موفق باشند، اما وقتی حقوقها ۲۰ درصد افزایش پیدا میکند، باز هم فاصلهای معنادار در حد ۱۵ درصد وجود دارد. امیدوارم حداقل افزایش حقوق کارگران معنادارتر و بیشتر باشد. حقوق باید با تورم تناسب داشته باشد و همچنان مردم گلهمند و ناراضی خواهند بود.»
حضرتی در پاسخ به این سوال که رئیسی اعلام کرده مسئولان پاسخگو هستند، آیا دولتمردان برای پاسخگویی در دسترس رسانهها هستند؟ گفت: «دولتمردان خیلی کم پاسخگو هستند و حتی از پاسخگویی به رسانههای منتقد فرار میکنند. گاهی برخی از نهادها پاسخهای کتبی که هیچ تناسبی با طرح سوال ندارد را به رسانه ارسال میکنند. آنها اغلب سعی میکنند که به صورت تلفنی پاسخ روزنامههای منتقد را ندهند.»