عصرایران در یادداشتی نوشت: رسانههای دولتی اصرار دارند تصویری بسیار مهربان و رئوف از آقای ابراهیم رییسی ترسیم کنند که حاضر نیست کوچکترین آسیبی به شهروندان برسد. مثلا گزارش دهند و تصویر تهیه کنند که در بازدید از مناطق سیلزده پای پیاده میرود و لباس و کفش او گلی میشود و جای دیگر از محافظان میخواهد کنار بروند و مانع ارتباط ایشان با مردم نشوند.
رئیسی با این که مدام از رییس جمهوری سابق انتقاد میکند، اما وقتی با آقای روحانی در مراسم ترحیم آقای امامی کاشانی در مدرسه عالی سپهسالار مواجه شد با ادب برخورد کرد و در مجموع سعی میکند کسی را نرنجاند و هر گاه خواسته تند حرف بزند چندان هم از عهده برنیامده است و به کاراکتر او نمیآید.
رییسی، اما در عین حال رییس دولت است و مسوولیت وزیران و معاونین و مشاوران را هم بر عهده دارد و از این حیث متفاوت است با رییس مجلس که مسؤول سخنان نمایندگان نیست یا رییس قوه قضاییه که مسؤول جزییات مفاد احکام قضایی نیست، چون قضات بر اساس قوانین حکم صادر میکنند و به تازگی دیدیم آقای محسنی اژهای به صراحت از حکمی که یک قاضی برای شروین حاجی پور صادر کرده بود انتقاد کرد.
قصه رییس جمهور و وزیران، اما متفاوت است. نمیشود که رییس جمهوری مدام قربان و صدقه مردم برود، ولی وزیر کشور او با لحن تند صحبت کند و سخن او را هم باید به حساب رییس دولت گذشت.
آقای وحیدی گفته: «همه باید حمایت کنند و قانون هم میگوید اگر کسی مانع امر به معروف و نهی از منکر شد، مرتکب جرم شده است. امر به معروف و نهی از منکر مجوز نمیخواهد. وظیفه خود میدانیم در همه ردههای وزارت کشور، حامی آمران به معروف و ناهیان از منکر باشیم.»
از آقای وزیر کشور میتوان پرسید آیا اجازه میدهید در زمینههای دیگر هم امر به معروف شود یا امر به معروف منحصر به روسری است؟ قانون شما ماهواره را هم جرم میداند. پس چرا مأمورین شما دیگر دیشها را از بامها به زمین نمیاندازند؟ قانون شما پیام رسانها را هم فیلتر کرده. پس چرا روزنامه دولت متبوع شما در تلگرام حضور دارد؟ قانون شما با ورود دختران به استادیومها هم مخالف بود. ولی زیر فشار فیفا تن دادند.
مهم تر، اما ادبیات وزیر کشور است. جوابیههای دستگاههای مختلف به رسانهها غالبا آرام و نرم است، ولی تشکیلات زیر مجموعه آقای وحیدی به جای نگاه اجتماعی نگاه امنیتی دارد.
تقصیر البته از آقای وحیدی نیست. نگاه او به امور امنیتی و تحکم آمیز است و قبلا هم نوشته بودیم یک وزیر روحانی (معمم) برای این وزارتخانه مناسبتر بود تا نظامی.
این داستان حجاب اجباری و خط و نشان وحیدی و امثال او و تهدید دختران و زنان همچنین نشان میدهد که اینان در شهر گشت و گذار ندارند.
نمیدانند جامعه تغییر کرده و نمیخواهند متوجه شوند یکی از دلایل کاهش فاحش نرخ مشارکت در تهران در انتخابات به ۲۰ درصد که تازه با احتساب آرای باطله و تصور الزام ثبت کدملی بوده به خاطر همین گفتار و رفتار با زنان است و گویا خودشان تبلیغات خودشان را باور کرده اند.
زنان غیر ملتزم به حجاب حداکثری رسمی در سالهای ۷۶ و ۸۰ و ۸۴ و ۹۲ و ۹۶ به روحانیون شاخص رأی دادند، ولی حالا چنان فاصله افتاده که حادثه قم رخ داده هر چند آن طلبه دوربین به دست که به شیر دادن یک زن به نوزاد هم نگاه زیستی ندارد از جنس آن روحانیون نیست، ولی به هر رو همان لباس را بر تن دارد.
از سوی دیگر دولتی که به نصف تامین منابع مالی خود از محل مالیات دهندگان میبالد نمیتواند مالیات دهندگان را تهدید کند و میتوانند بگویند مالیات و عوارض میدهیم برای ارایه خدمات نه این که ماموری به خود اجازه دهد به آدمهایی بالغ و عاقل راه و رسم زندگی بیاموزد.
این تندگوییها و درشتگوییها را اگر از مدیرانی سر زند که در جای دیگر موقعیتی ندارند میتوان به نوعی توجیه کرد، ولی آقای وحیدی که نیازی به اثبات خود ندارد.
اگر قانون اساسی برقراری حکومت نظامی را ممنوع کرده فقط به سبب شکل حکومت نظامی نیست. این که وزیر کشور لحن نظامی داشته باشد هم القا کننده نگاه حکومت نظامی است و اگر قرار بر این است چرا آقای رییسی خود را خسته میکند تا تصویر دیگری ترسیم کند؟
به تصریح خودشان ۲۰ میلیون دختر و زن ایرانی پوشش حداکثری صدا وسیمایی را رعایت نمیکنند. هر چه بر این ۲۰ میلیون سخت بگیرید کار دشوارتر میشود. آقای رییسی تکلیف را روشن کند. نمیشود خود او نرم و آرام صحبت کند و وزیر کشور او برای شهروندان این مملکت که شمارشان از همفکران و حامیان دولت فعلی قطعا بیشتر است مدام خط و نشان بکشد و پول مالیات آنها را بدهد به کسانی تا بگویند چی بخور چی نخور. چی بپوش چی نپوش.