این در حالی است که وضعیت زمین و احیاناً آب و نیروی انسانی و پشتیبانی سواحل شمالی بسیار بهتر از سواحل جنوبی آن است. همین توسعه مکران همچنان در حد یک شعار و روی کاغذ مانده است. چرا؟ یک علت آن نپرداختن به توسعه مناطق مرتبط با این سواحل است.
به گزارش هم میهن، مکران بدون توسعه بلوچستان و مناطق شمالی هرمزگان، هیچگاه توسعه نخواهد یافت. ولی چه میتوان گفت که شکاف شاخصهای توسعهای میان این مناطق و سایر مناطق کشور اگر بیشتر نشده باشد، احتمالاً کمتر هم نشده است. این شکاف را میتوان با شاخصهای گوناگونی نشان داد. اتفاقاً مسائل امنیتی و اقتصاد سیاه این مناطق نیز متأثر از وجود چنین شکاف توسعهای است.
یکی از بدترین شاخصهای این منطقه ضربهپذیری آن در برابر حوادث طبیعی بهویژه سیل است. به قول یکی از ساکنان و مدیران منطقه؛ تازه داشتند عوارض سیل قبلی را به صفر میرساندند که سیل جدید آمد. سیلی که به قول ناظر آگاهی؛ آمد و هیچ راه با خودش برد. سیلی که در اصل نعمت آب منشأ آن است، ولی در عمل موجب خسارت فراوان میشود. البته همیشه چنین حوادثی میتوانند زیان برساند، سیل، زلزله، سونامی، رانش زمین و...، ولی پایداری در برابر آن در دست خودمان است.
تامین این پایداری فقط مرتبط با اقدامات ضدسیل نیست، بلکه متأثر از توسعه همهجانبه این منطقه است. مسئله دیگری که در این سیل بهخوبی دیده میشود، بیصدا بودن منطقه است. هر منطقهای از کشور باید صدای بلند خود را در ایران و مرکز و رسانههای رسمی داشته باشد. بیصدایی نیز یکی از تبعات توسعهنیافتگی است. بیصدا بودن به معنای مسئله نداشتن یا نبودن نیست، همین بیصدایی است که موجب میشود رئیسجمهور مجبور شود که عازم منطقه شود. این را میدانیم که حل مسائل این منطقه در یک روز یا دو روز ممکن نیست.
ولی انتظار داریم که دولت برنامه خود را برای توسعه سواحل مکران و مقدمه لازم آن که توسعه منطقهای نوار چندصد کیلومتری شمال این سواحل است، عرضه کند و بهطور جدی به اجرا بگذارد، ولی پیش از آن فکری اساسی به حال صدای مکران و بلوچستان کند؛ مردمی که صدا نداشته باشند، قادر به مشارکت در امر توسعه منطقهای و ملی نیز نخواهند شد. مانع این صدا نشوید.