در واقع، سعودیها و آمریکاییها علنا تمایل خود را برای چنین توافقی که به مسیر روشنی برای تشکیل کشور فلسطین مرتبط است، اعلام کرده اند.
هفتهنامه تایم در گزارشی برای اولینبار از جزئیات نقشه صلح آمریکا برای جنگ غزه رونمایی کرد. در این مطلب با تاکید بر اینکه اسرائیل سرانجام ناچار خواهد شد جام شوکران را سر بکشد و نیروهای خود را از غزه خارج کند، از مشارکت مصر و عربستان در این طرح خبر داد.
به گزارش دنیای اقتصاد، نشریه تایم در گزارشی نوشت: ما در زمان تاریکی زندگی میکنیم، احاطه شده با پژواکهای ترسناک گذشته و از ۷ اکتبر، وحشتی ایجاد شده که توسط بسیاری از کسانی که مدعی اخلاق هستند، مورد دفاع قرار گرفته است.
اما لحظات غم انگیز نیز میتوانند نقطه عطف تاریخی باشند؛ بنابراین کاملا ممکن است که حملات وحشیانه و تهاجم اسرائیل به غزه در واقع حوادثی را رقم بزند که در نهایت به صلح جامع خاورمیانه منجر شود و برای دشمنان چنین نتیجهای از ۷ اکتبر ممکن است یک محاسبه اشتباه باشد و یک «موفقیت» در پیش باشد که مهر شکست بر اهداف آنها بزند.
بعضا آشکارا یا تلویحا، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این حملات احتمالا تا حدی به دلیل چشمانداز واقعی و ناگهانی یک توافق سه جانبه میان اسرائیل، عربستان سعودی و ایالات متحده انجام شده است که میتوانست تضمین امنیتی آمریکا را به پادشاهی ارائه دهد و یک زیان برای ایران و برخی نیروهای وابسته به آن بود.
درحالیکه هر گونه توافق رسمی ممکن است اکنون در پس زمینه باشد، این حملات نشان داد که ایران و نیروهای نیابتی آن، از جمله حوثیها در یمن، حزب الله در لبنان و شبه نظامیان شیعه که مرتبا به نیروهای آمریکایی راکت پرتاب میکنند، چقدر میتوانند برای آمریکا زیانبخش باشند؛ از چنین اتحادی باید ترسید.
در واقع، سعودیها و آمریکاییها علنا تمایل خود را برای چنین توافقی که به مسیر روشنی برای تشکیل کشور فلسطین مرتبط است، اعلام کرده اند.
با توجه به اینکه در پشت درهای بسته، اسرائیل، به عنوان متحد استراتژیک در برابر تهدید جدی ایران و نیروهای نیابتی در سراسر منطقه عمل میکند، چنین تصمیمی تعجب آور نیست. آنچه رهبران بسیاری از کشورهای عربی به طور خصوصی میگویند با بیانیههای عمومی کاملا متفاوت است؛ این پویایی عمدتا توسط افراد درک نمیشود.
آنها در واقع مایلند اسرائیل کاری را انجام دهد که مصریان با تجربه طولانی خود با اخوان المسلمین چند سال پیش انجام دادند. اکنون، انسجام در میان اسرائیلیها قابل تردید نیست و بعید به نظر میرسد که بنیامین نتانیاهو، تنها شخصیت تفرقه انگیز آن، پس از بزرگترین شکست اطلاعاتی اسرائیل، برای مدت طولانی در قدرت باقی بماند.
چگونه صلح پس از تهاجم زمینی دردناک، اما در نهایت موفقیت آمیز به غزه رخ میدهد؟ اسرائیل تقریبا دو دهه پیش نوار غزه را ترک کرد؛ اما ممکن است این ترس ماهوی نیز وجود داشته باشد که هر کشور فلسطینی درآینده در کرانه باختری به «حماسستان» تبدیل شود.
پس از این عملیات نظامی در غزه، اسرائیل بار دیگر قطعا جام شوکرانی را که غزه است، خواهد نوشید و این منطقه را ترک خواهد کرد؛ جایی که آمریکاییها خواستار نظارت اولیه و بازسازی آن توسط ائتلافی از کشورهای عربی شده اند. برای اینکه صلح قابل دوام باشد، باید بازسازی دیگری در تشکیلات خودگردان فلسطین انجام شود، حزب حاکم فتح برای دههها گرفتار فساد و عدممحبوبیت در مقابل حمایت عمومی از حماس و جهاد اسلامی است.
خلأ رهبری در غزه، فرصتی را برای مقابله با انسداد بدبینانه و قدرت دادن به چهرهها و صداهای جدید در تشکیلات خودگردان که مایل به مشارکت در گفتوگوی معنادار با اسرائیل هستند، فراهم میکند؛ پیامی که شخصا توسط وزیر امور خارجه بلینکن به محمود عباس ارائه شد.
تسهیل یا فشار آوردن برای راهحل دو دولتی که با هدف به وجود آمدن اتحاد بزرگ لازم است، در تالارهای قدرت در واشنگتن، ریاض و جاهای دیگر همواره جزو اهداف اصلی است.
چشم اندازی که اهمیت خواهد داشت؛ رهبرانی در فلسطین باید قدرت بگیرند که خون اسرائیلیها را نریخته اند. همکاری نزدیک، اما بیسر و صدا با نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان و اسرائیل به خوبی شناخته شده است. در مورد اسرائیلی ها، نظرسنجیها همواره نشان داده اند که اگر واقعا شریک واقعی داشته باشند، آنها خواهان راه حل دو دولتی هستند. توافقنامه موسوم به آبراهام نشان داده است که بخش قابلتوجهی از رهبران عرب میخواهند در دوستی با همسایگان خود را باز کنند.
طرح کلی یک توافق نهایی که برای هر دو طرف خوشایند باشد، یک راز نیست و برای همه کسانی که صمیمانه خواهان راهحل دو دولتی هستند، شناخته شده است. این طرحی است که هم آمریکاییها و هم سعودیها مدتها از آن حمایت میکنند و به احتمال زیاد مبنای توافقی است که امیدوارند از وزن و قدرت خود برای واسطه گری استفاده کنند. آنچه ایهود باراک گفته است، با آنچه او در سال ۲۰۰۰ در کمپ دیوید پیشنهاد کرد و یاسر عرفات رد کرد، خیلی متفاوت نخواهد بود.
جان کلام: پایتخت فلسطینیها باید بیت المقدس شرقی باشد و خود مکانهای مقدس با ناظران بینالمللی اداره شود و دولت فلسطین نیز باید فاقد نیروهای نظامی باشد. (این رویکرد مورد تایید و حمایت السیسی، رئیس جمهور مصر است.) در غزه و کرانه باختری نیروهای بینالمللی باید همپای اردنیها در مرز امنیت را برقرار کنند.
همچنین بازگشت تعدادی از پناهجویان فلسطینی به عنوان نمادی برای تضمین اطمینانخاطر از این موضوع باشد. اسرائیل در نهایت توسط عربستانسعودی و اکثر کشورهای عربی باقیمانده به رسمیت شناخته خواهد شد؛ اما این موضوع از سوی ایران هرگز به رسمیت شناخته نخواهد شد.
اگر چنین توافقی اتفاق بیفتد، کشورهای عربی از اسرائیل میخواهند سرزمینهای «اشغالی» را تخلیه کند و رهبران فلسطینی سالها آوارگی را محکوم میکنند. اسرائیلیها باید تا حدی با تاخیر دست به این اقدامات بزنند تا مبادا به نظر برسد که به اقدامات حماس پاداش میدهد و قدرت بازدارندگیای را که اکنون دوباره بر آن تاکید میکنند، تضعیف شود.
برای کسانی که امکان زندگی آرام در پسِ سالها اختلاف خونین را زیر سوال میبرند، به توافق جمعه خوب در ایرلند شمالی اشاره میکنند که اخیرا بیست و پنجمین سالگرد خود را جشن گرفته است و مبادا فراموش کنیم که چگونه جنگ، خود میتواند مقدمهای برای صلح باشد.
تقریبا ۵۰ سال قبل از حمله حماس، مصر جنگ یوم کیپور را آغاز کرد؛ با این حال، تنها چند سال بعد، مناخیم بگین و انور سادات پیمان صلح تاریخی خود را که تا به امروز پابرجاست، منعقد کردند.