bato-adv
کد خبر: ۷۱۰۶۷۴
گفتگو با رزا مهرابی، تحلیلگر ارشد ریسک مالی و سرمایه‌گذاری

فرهنگ و شرایط محیطی، لازمه ایجاد بستر کارآفرینی است

فرهنگ و شرایط محیطی، لازمه ایجاد بستر کارآفرینی است
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۳ - ۳۰ بهمن ۱۴۰۲

رزا مهرابی دکترای کارآفرینی از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد تخصصی مالی را در دانشگاه ULB (مدرسه کسب و کار Solvay بروکسل بلژیک) و مدرک کارشناسی‌اش در رشته برق (گرایش مخابرات) را از دانشگاه اصفهان دریافت کرده است. او بیشتر عمر کاری و حرفه‌ای‌اش را در زمینه سرمایه‌گذاری خطرپذیر، مدیریت مالی، مدیریت ریسک و توسعه کسب‌وکار و برنامه‌ریزی استراتژیک گذرانده و تجارب خوبی در این زمینه دارد.

همچنین به خاطر علاقه شخصی و انتقال دانش بین‌المللی به زیست بوم کارآفرینی کشور، تالیف کتاب، پژوهش و تدریس هم در کارنامه‌اش دیده می‌شود. او مقالات متعددی را هم با محوریت کارآفرینی، بازاریابی کارآفرینانه، سرمایه‌گذاری خطرپذیر، و تامین مالی پایدار در مجلات معتبر بین‌المللی منتشر کرده است.

در حوزه حرفه‌ای به عنوان تحلیلگر ریسک مالی در شرکت Bank Euroclear در بلژیک، تحلیلگر ارشد سرمایه‌گذاری در شرکت Pioneer Investors LLC در عمان، و همچنین به عنوان مدیر تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری در شرکت شناسا در تهران، در مدلسازی و تجزیه و تحلیل مالی، و ارزش‌گذاری بیش از 420 معامله استارتاپی مشارکت داشته و تجربیات ارزنده‌ای در این حوزه کسب کرده است.

از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به همکاری با شتابدهنده تریگ‌آپ به عنوان منتور و هدایتگر تیم‌های کارآفرین و برگزارکننده ورک شاپ و کمک به بنیانگذاران استارتاپی در تجاری‌سازی مدل کسب‌وکار اشار کرد. در گفتگو با رزا مهرابی از او در درباره فضای مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری پرسیدیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

خانم مهرابی به نظر شما، روندهای اصلی در مدیریت مالی در دهه اخیر چیستند؟ آیا تغییراتی وجود دارد که مدیران مالی باید به آنها توجه کنند؟

در دهه‌های اخیر، مدیریت مالی با روندهای متعددی روبرو شده که مهمترین آنها افزایش پیچیدگی و تنوع قوانین و مقررات بوده است. مدیران مالی این‌روزها با محیط قانونی پیچیده‌تری در سطح ملی و بین‌المللی روبرو شدند و مسائل مرتبط با پایداری مالی و مدیریت ریسک به یکی از اولویت‌های آنها تبدیل شده.

مدیران مالی باید ریسکهای متعددی اعم از نرخ بهره،اعتبار، نکول، و نقدشوندگی را کنترل کنند. این وضعیت دو روی یک سکه است و همزمان تاثیرات منفی و مثبتی روی عملکرد این مدیران گذاشته. درست است که باید بتوانند تقاضا، نرخ بهره و ارز و سایر نوسانات را پیش‌بینی و تحلیل و البته استرس کاری بیشتری را تجربه کنند، اما همین منجر به بهبود مهارت‌های آنها و بکارگیری دانش، فناوری و نوآوری و افزایش نقش آفرینی‌شان در تصمیم‌گیری‌های سازمانها شده است.

چه تأثیری از پیشرفت‌های فناوری و داده‌کاوی در مدیریت مالی مشاهده می‌کنید؟

این روزها هوش مصنوعی در اتوماسیون، تحلیل داده‌، و تصمیم‌گیری به مدیران مالی خیلی کمک می‌کند. بلاکچین هم خوش درخشیده و در ثبت و انتقال تراکنش‌های مالی به‌صورت شفاف و امن و بی‌واسطه‌ راهگشا بوده است. مدیران مالی با بهره گیری از ابزارها و تکنیک‌های تحلیل داده مثل SQL، زبان برنامه نویسی R و پایتون، یا ابزارهای تحلیل داده‌ها مانند Power BI و Tableau توانسته‌اند در تحلیل داده‌های مالی و حفظ یا افزایش ارزش سهامداران نقش موثرتری ایفا کنند.

در سطح بین‌المللی هم پیچیدگی‌های مالی پس از کوید19، گزارشگیری مالی دقیق را به یکی از مهمترین وظایف آنها تبدیل کرده، که نیازمند استفاده از ابزارها و روش‌های دیجیتال مثل فضای ابری برای انتقال داده‌ها و برنامه‌های مالی به فضای مجازی، استفاده از الگوریتم‌ها و مدل‌های یادگیری ماشین برای پیش‌بینی و تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌های بزرگ و پیچیده شده. یک مثال عینی ظهور شرکت‌های سبدگردان دیجبتال است.

منظورم پلتفرمهای آنلاینی است که متخصصان مالی با تجزیه و تحلیل داده‌های بازار و استخراج الگوریتم‌ها می‌توانند توصیه‌هایی به روز در لحظه و کارآمد به سرمایه‌گذارها ارائه بدهند.

با توجه به شرایط اقتصادی کنونی، چه راهکارهایی برای مدیریت مالی شرکت‌ها در مواجهه با عدم قطعیت و تغییرات را پیشنهاد می‌دهید؟

ایجاد سناریوهای مختلف برای بودجه‌ریزی، پیش‌بینی و تحلیل علل با استفاده از داده‌های واقعی، تنظیم مدل‌های مالی قوی و سیاست‌های مالی انعطاف‌پذیر،تجزیه و تحلیل دقیق ریسک‌ها، استفاده از نرم‌افزارهای مدیریت مالی، و پرداخت‌های دیجیتال، افزایش دانش درباره روندها و تغییرات اقتصادی، به همراه آموزش و توسعه مهارت‌های بین‌ فردی مواردی هستند که به مدیران مالی کمک می‌کنند تا در مقابله با عدم قطعیت به طور موثرتری عمل کنند.

به نظر شما، چه عواملی باعث می‌شوند که برخی کشورها در حوزه کارآفرینی موفق باشند؟

اگر بخواهم بر اساس سابقه پژوهشی و تخصصی خودم از سال ۸۷ تاکنون در حوزه کارآفرینی نظرم را بگویم، مهمترین عامل سیاست‌های ملی حمایتی از کارآفرینی هست. کشورهایی که برای توسعه زیرساخت‌های فناوری و نوآوری، شبکه‌های ارتباطی پیشرفته، مراکز تحقیق و توسعه، و دسترسی به منابع آموزشی فناورانه سرمایه‌گذاری می‌کنند، محیط مساعدی برای رشد کسب‌وکارهای فناورانه ایجاد می‌کنند.

کشورهایی که فرهنگی مثبت نسبت به کارآفرینی دارند و ارزش‌هایی مثل ریسک‌پذیری، خلاقیت، و کارآمدی را تشویق می‌کنند، می‌توانند افراد را به توسعه کسب‌وکارها تشویق کنند. همکاری بین دولت، صنعت، و دانشگاه هم عامل خیلی مهمی هست. علاوه بر اینها سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر و مراکز شتاب‌دهی هم نقش بسیار مهمی در حمایت از کارآفرینان و رشد استارتاپ‌ها دارند.

یک مثال عینی از کشور موفق در حوزه کارآفرینی، کشور سنگاپور است که با پیاده‌سازی همه موارد فوق به یکی از مراکز کارآفرینی و نوآوری در منطقه تبدیل شده.

چه تجربیاتی از کارآفرینان موفق در جهان دارید که می‌تواند به افراد جوان و علاقه‌مند به کارآفرینی الهام بخش باشد؟

به نظر من مهمترین درسی که می‌توانیم از کارآفرین‌های موفق بگیریم اعتماد به توانمندی است. آنها از ترسِ شکست باز نمی‌مانند و به چالش‌ها به‌عنوان فرصت‌های یادگیری نگاه می‌کنند. مثالش ایلان ماسک، بنیان‌گذار تسلا و اسپیس‌ایکس، که از اعتماد به نفس، خلاقیت و جسارت خودش برای تحول در صنایع خودروسازی و هوافضا استفاده کرده. کارآفرین‌ها همچنین خیلی پشتکار دارند و با تعهد بالا به کار ادامه می‌دهند.

جف بزوس، بنیان‌گذار آمازون، به طور نمونه با مداومت و پشتکار یک فروشگاه آنلاین کتاب را به بزرگترین شرکت تجارت الکترونیک و خدمات ابری جهان تبدیل کرده. مورد مهم دیگر اینکه آنها همیشه در حال یادگیری،و تکامل هستند، بازخوردها را جدی می‌گیرند و از فناوری‌های جدید و روش‌های بهتر برای ارائه محصولات و خدمات خود بهره می‌برند. همکاری، شبکه‌سازی و توان رهبری هم از موثرترین رفتارهای کارآفرینانه محسوب می‌شوند.

آنها برای ایجاد ارتباطات موثر تلاش می‌کنند و تیم‌های قوی و متعهدی را انتخاب و آموزش می‌دهند. مثال عینی دیگر مارک زاکربرگ خالق فیس‌بوک است که تیم‌های نوآورانه را گرد هم جمع و با هدایت و رهبری آنها، بزرگترین شبکه اجتماعی جهان-متا-را خلق کرد.

با توجه به رشد اکوسیستم کشورها به نظر می‌رسد در آینده افراد بیشتری به کارآفرینی بپردازند؟ چه عواملی این تغییرات را تسریع می‌کند؟

از نظر من عواملی که افراد را به کارآفرینی ترغیب می‌کنند دو دسته هستند: عوامل محیطی و شخصیتی. محرکهای بیرونی فعلی و آتی مثل پیشرفت فناوری، مفهوم استخدام در شرکت‌های بزرگ را به چالش کشیده و افراد را به دنبال کردن راه‌های جدید برای کسب درآمد و خلق موقعیت‌های شغلی خودشان تشویق کرده. تغییر سبک زندگی هم انتظارات و علایق مردم را به‌روزتر و تقاضا و نیازهای جدیدی در بازار ایجاد کرده که این کارآفرینان فعلی و بالقوه را بیش از پیش به ارائه محصولات و خدمات نو و ارزشمند ترغیب می‌کند.

از نقطه نظر شخصیتی هم، خلاقیت در حل مسائل و سرباززدن از قالب‌های مرسوم، از مهمترین ویژگی‌های شخصیتی نسل امروز-نسل -Z هست. تفکر خارج از الگو، میل به مطلوبیت و علاقه مثبت اونها به طراحی آینده مطلوب، و مهارت ساماندهی که به واسطه استفاده مداوم از فناوری در آنها پرورده شده رو می توانیم از عمده عوامل تسریع کننده فرهنگ کارآفرینی در سالهای پیش رو به حساب بیاوریم.

bato-adv
مجله خواندنی ها