راننده پژویی که با حمله به پاکبان شهرداری تهران، او را از روی پل به پایین پرتاب کرده و به قتل رسانده، دستگیر شد و انگیزه عجیبی را مطرح کرد.
به گزارش همشهری آنلاین، ساعت ۲ بامداد جمعه بیستم بهمن گزارش قتل مردی ۲۰ ساله به پلیس پایتخت اعلام و تیم جنایی برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شد. بررسیها حاکی از آن بود که مقتول کارگر شهرداری بوده و شب حادثه به همراه همکارانش مشغول نظافت مسیر روگذر اتوبان نیایش بودند، اما ناگهان حادثه هولناکی رخ داد.
یکی از همکاران مقتول که شاهد جنایت هولناک بود به کارآگاهان گفت: ما با پیمانکار شهرداری کار میکنیم و شب حادثه مشغول شستن و نظافت دیوارههای روگذر بودیم. ناگهان خودروی پژو پرشیای مشکی مقابلمان توقف کرد. فکر نمیکردیم راننده جوان نقشه هولناکی در سر داشته باشد.
وی ادامه داد: او ناگهان از خودرو پیاده شد و به سمتمان آمد. بدون هیچ مقدمهای با همکارمان گلاویز شد و بعد او را از بالای پل به پایین انداخت. ما فورا به سمت او رفتیم تا مانع فرارش شویم، اما قاتل ما را هم تهدید کرد و گفت اگر به دنبالش برویم، ما را هم به پایین پرتاب میکند. او سپس سوار ماشینش شد و با همراهانش فرار کرد.
وی گفت: چند خودرو نیز موقع عبور از زیر پل، جسد دوستمان را زیر گرفتند.
به دنبال این حادثه هولناک، قاضی محسن اختیاری بازپرس جنایی تهران دستور داد تا جسد به پزشکی قانونی انتقال یابد، دوربینهای مداربسته مورد بازبینی قرار بگیرد تا با به دست آمدن شماره پلاک خودروی قاتل، وی شناسایی و دستگیر شود تا انگیزه اش از این جنایت هولناک مشخص شود.
جست و جو برای شناسایی و دستگیری راننده پژو نتیجه داد و ماموران موفق شدند ظهر شنبه وی را دستگیر کنند.
او در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و انگیزه عجیبی را پیش روی تیم جنایی قرار داد. وی گفت: من در حال گذر از آن مسیر بودم که ناگهان چشمم به مقتول و دوستانش افتاد. تصور کردم که آنها قصد دارند پرچمهایی که کنار اتوبان نصب شده بود را سرقت کنند.
وی ادامه داد: پرچمها به مناسبت ۲۲ بهمن برافراشته شده بود و من فکر کردم مقتول قصد اهانت به پرچمها را دارد و میخواهد آن را از بین ببرد. حتی به پلیس هم زنگ زدم و موضوع را گزارش کردم. با این حال نتوانستم آرام بنشینم، از ماشین پیاده شدم و پس از درگیری با مقتول وی را هل دادم که پرت شد پایین و جان باخت.
متهم ادامه داد: من اصلا نمیدانستم که آنها کارگر هستند و در حال نظافت خیابان. حالا که متوجه این موضوع شده ام، بسیار پشیمانم و عذاب وجدان دارم.