انیمههای پسا آخرالزمانی تصویری تلخ و در عین حال جذاب و تماشایی از جهان را ترسیم میکنند، پس از آن که یک رویداد فاجعهبار تمدنی را که ما میشناسیم نابود کرده است؛ رویدادهایی مثل شیوع بیماری زامبی یا فجایع زیستمحیطی و جنگ هستهای.
به گزارش فرادید، در حالی که حال و هوای این انیمهها معمولا تیره و تار است، اما اغلب دارای داستانهای گیرا و شخصیتهای پیچیده هستند. مبارزه برای بقا در برابر عناصر خشن، بهترین و بدترین ویژگیهای افراد را به نمایش میگذارد و به نوعی مخاطب را به تامل دربارۀ ماهیت انسان و معنای زندگی وامیدارد.
در دنیایی آخرالزمانی، بقایای بشریت در داخل شهرهایی با دیوارهای عظیم زندگی میکنند؛ دیوارهایی که از آنها در برابر هجوم هیولاهای عظیمالجثۀ انساننما محافظت میکنند. پس از یک حملۀ ویرانگر هیولاها و فروریختن دیوار یکی از شهرها، مرد جوانی به نام ارن یگر که مادرش را در این فاجعه از دست داده، عهد میکند که انتقامش را از تایتانها بگیرد.
Attack on Titan پس از انتشار در سال ۲۰۱۳ به سرعت به یکی از محبوبترین انیمههای پسا آخرالزمانی در سرتاسر جهان تبدیل شد، زیرا سکانسهای اکشن مهیج، فضاسازی خارقالعاده، شخصیتهای پیچیده و پیچشها و چرخشهای بیشماری داشت که تصورات و انتظارات بینندگان را به چالش میکشیدند.
در آیندهای پسا آخرالزمانی که فاجعهای باعث آلودگی و ویرانی زمین شده است، انسانها برای فرار از سرزمینهای آلوده به شهرهایی گنبدی پناه بردهاند. یکی از این شهرهای گنبدی شهر «رومدو» است که مردمش تحت یک بوروکراسی مبتنی بر هوش مصنوعی زندگی میکنند. انسانها و رباتها در این شهر به نحو صلحآمیزی کنار هم زندگی میکنند. در این دنیا، بعد از وقوع چند مورد قتل، ماموری به اسم ریاِل به همراه همکار رباتیاش اسرار قتلها را بررسی میکند و در نهایت با کشف یک توطئه عمیقتر، راهش را به سمت اسرار فاش نشدۀ گنبد باز میکند.
این انیمیشن پسا آخرالزمانی دارای جلوۀ بصری زیبا و چشمگیری با حال و هوای گوتیک و تیره است و موسیقی متن آن نیز رمز و راز این داستان علمی تخیلی را بیشتر میکند. Ergo Proxy علاوه بر ارائۀ یک اکشن جذاب، سرشار از مضامین فلسفی نیز هست و پرسشهایی عمیق دربارۀ واقعیت، آگاهی و آیندهای که ممکن است در انتظار بشریت باشد طرح میکند.
در آیندهای پسا آخرالزمانی، زمانی که به نظر میرسد اکثر انسانها قرنها پیش مردهاند و جامعه بشری سقوط کرده است، گرگهایی موسوم به گرگهای آخرالزمانی که میتوانند شکل انسان به خود بگیرند، به دنبال «گلهای ماه» میگردند که میتوانند گرگها را به بهشت ببرند.
این انیمه که ماجراجویی خطرناک چهار گرگ را برای پیدا کردن این گل مرموز دنبال میکند، مضامینی عمیق و تاملبرانگیز مثل فساد سیاسی، شرافت روحی و رابطه بین طبیعت و تکنولوژی را در پیچ و تاب داستان جذاب خودش به مخاطب ارائه میکند.
در دوران پس از یک جنگ آخرالزمانی، دو دختر جوان به نامهای چیتو و یوری با وسیله نقلیه زرهی خود و با مقداری جیرههای نظامی، در جستجوی غذا، سوخت و بقا از زمینهای بایر ویران شده عبور میکنند. سفر آنها در شهرهای خالی و ویران، سرنخهای تاملبرانگیزی را در مورد آنچه که بشریت و تمدن را در وهله اول به سقوط کشاند، ارائه میدهد.
«آخرین تور دختران» بر هیجانهای بقا تمرکز نمیکند، بلکه بر رابطه بین دو دوست متمرکز است؛ گفتگوهای درونگرایانه آنها خوشبینی در مورد استفاده حداکثری از زندگی را نشان میدهد. شخصیتهای متضاد آنها (چیتو درونگرا و رواقیمسلک است، در حالی که یوری شاد و تکانشی است) کاملاً یکدیگر را تکمیل میکنند.
باز هم در یک دنیای پسا آخرالزمانی، زمانی که بخش اعظم بشریت از بین رفته، دو مسیر داستانی متمایز دنبال میشوند. در یک طرف، گروهی از کودکان در یک مکان محافظتشدۀ اسرارآمیز و زیبا موسوم به «بهشت» زندگی میکنند و از سوی دیگر، ما سفر دو مسافر به نامهای مارو و کیروکو را دنبال میکنیم که در مناظر خطرناک و متروکۀ جهان آخرالزمانی، به دنبال «بهشت» میگردند.
همانطور که مارو و کیروکو با واقعیتهای سخت این دنیای جدید روبرو میشوند، یکی از کودکان داخل بهشت نیز شروع به کشف واقعیاتی نگرانکننده در مورد محیط خود و دنیای گستردهتر اطراف میکند. ظاهرا سرنوشت قرار است افراد درون و بیرون دیوارهای «بهشت» را به هم پیوند بدهد.
در یک رویداد غیرقابل توضیح، تمام بشریت به سنگ تبدیل شدهاند. هزاران سال بعد، سنکو ایشیگامی، نابغه علمی نوجوان، در دنیایی که طبیعت آن را بازپس گرفته است، بیدار میشود. او با استفاده از دانش خود، برای بازسازی تمدن، ایجاد ملزومات زندگی و یافتن متحدانی قوی تلاش میکند.
با این حال، سنکو با مخالفت تسوکاسا شیشیو روبرو میشود که به دنبال ایجاد یک نظم جهانی جدید بر اساس آرمانهای خود است. «دکتر استون» برداشتی منحصر به فرد از ژانر انیمۀ پسا آخرالزمانی ارائه میدهد که متمرکز بر تاسیس مجدد جامعه بشری با تکیه برعلم است. این مجموعه، به طور واقعبینانهای روند تدریجی بازسازی یک جامعه پایدار را تنها با استفاده از منابع طبیعی به تصویر میکشد.
هنگامی که زامبیها ناگهان ژاپن را گرفتار میکنند و ساکنان آن را به هیولاهای گوشت خوار تبدیل میکنند، گروهی از دانش آموزان دبیرستانی از شیوع اولیه فرار میکنند و در محوطه مدرسه پناه میگیرند. برای زنده ماندن در این شهر آلوده به زامبی، آنها باید به یکدیگر و مهارتها و استعدادهای خود وابسته باشند.
این نوجوانان به رهبری شیزوکا، باید مبارزه کنند تا خود را در برابر وحشت فزایندۀ این آخرالزمان ترسناک حفظ کنند. آنها در مسیر مبارزۀ خود برای بقا، با سایر بازماندگان سرگردان (که برخی دوست هستند و برخی دشمن) رودررو خواهند شد.
دبیرستان مردگان با سکانسهای اکشن خونآلود، نبردهای مهیج با زامبیها و روابط پر پیچ و خم بین شخصیتهایش، یک انیمۀ سرگرمکننده و جذاب آخرالزمانی است.
در دنیایی پسا آخرالزمانی که توسط «فرشتگان» (موجوداتی مرموز با منشأ ناشناخته) محاصره شده است، دانش آموز دبیرستانی شینجی ایکاری توسط سازمان مخفی NERV برای خلبانی واحد نظامی موسوم به Evangelion استخدام میشود. این ماشین زیستی غول پیکر، موثرترین دفاع بشر در برابر فرشتگان است.
شینجی با اکراه به خلبانان نوجوان دیگر، آسوکا لنگلی و ری ایانامی میپیوندد و با نبردهای مرگ و زندگی روبرو میشود که آنها را تا مرز محدودیتهای ذهنی و عاطفی خودشان سوق میدهند؛ آنها در این مسیر حقایقی شگفتانگیز در مورد رویدادهای آخرالزمانی کشف میکنند.
Neon Genesis Evangelion که به عنوان یک سریال پیشگامانه در ژانر انیمه مکانیکی و پسا آخرالزمانی در نظر گرفته میشود، به خاطر مضامین عمیق روانشناختی، شخصیتهای پیچیده و ترکیب ایدههای فلسفی مشهور است.
این انیمه دربارۀ شخصیتی به اسم «وش» است؛ کسی که به عنوان یک قانونشکن خطرناک با پاداش دستگیری «۶۰ میلیارد دلار» معرفی شده، اما در واقع یک صلحطلب است که از گرفتن جان و تخریب متنفر است؛ اما مسئله این است که هر جا که او میرود انگار دردسر پیش از او به آنجا رسیده. او توسط دو نماینده بیمه که خسارات ناشی از خرابکاریهایش را ارزیابی میکنند، تعقیب میشود؛ این سه نفر در جریان این ماجراها درگیر مبارزه با شکارچیان جایزه و راهزنان در سراسر سیارهای میشوند که از لحاظ بیقانونی شبیه دنیای فیلمهای وسترن است.
تریگان شاید در ابتدا یک کمدی احمقانه به نظر برسد، اما با این حال، دعواهای پر زرق و برق و موسیقی متن خوشبینانهاش خیلی زود راه را برای عمقی فلسفی با پرسشهای تاملبرانگیز اخلاقی باز میکنند.
Trigun در مجموع توانسته است طنز، اکشن و طنین احساسی را در یک داستان سرگرمکننده با هم ترکیب کند.
ظهور ناگهانی موجودات زندۀ جسدمانند، بقای بشریت را تهدید میکند. پس از سقوط دیوارهای غیرقابل نفوذ پناهگاه آراگان که برای حفاظت از نجات یافتگان در برابر عفونت ساخته شده بود، مهندسی به نام ایکوما به دیگر بازماندگان میپیوندد تا در کونگوکاکو (یک قلعه متحرک قطارمانند که توسط موانع لایهای محافظت میشود) پناه بگیرند.
ویروس آلودهکننده، انسانها را به کابان تبدیل میکند؛ زامبیهایی تهاجمی که در برابر تیغهها مصون هستند، اما در صورت برخورد شمشیر به قلب درخشانشان مستعد نابودی هستند.
«کابانری از قلعه آهنی» با سکانسهای اکشن مهیج و ساخت و پرداخت جذاب شخصیتها، جایگاه برجستهای در ژانر انیمههای پساآخرالزمانی دارد و انعطافپذیری و تدبیر بشر را در سازگاری با دنیای خصمانه نشان میدهد.