تنها اندکی پس از ارائه ابتکار صلح پاریس به حماس، نتانیاهو و جریانهای متحد وی، جوسازیهای گستردهای را به راه انداختند و تاکید کردند که این حماس است که معادله آتش بس و پایان دادن به خونریزیها در نوار غزه را نمیپذیرد.
مدت زمان زیادی از برگزاری نشست پاریس با حضور نمایندگان دولتهای مصر، قطر، آمریکا و فرانسه نمیگذرد. نشستی که دستورکار اصلی آن دستیابی به یک چهارچوب جهت برقراری آتش بس در جنگ غزه بوده است. برونداد نهایی این نشست طرحی بوده که به جنبش حماس ارائه شده است. این جنبش نیز پس از دریافت پیشنهاد مذکور اعلام کرد که پس از انجام مشورت و رایزنیهای لازم در رابطه با آن، پاسخ نهایی خود را به میانجیگران بین المللی خواهد داد.
به گزارش جهان نیوز، در این راستا، اخیرا جنبش حماس پاسخ خود را تسلیم طرفهای مذکور کرده و البته که بخشهایی از این پاسخ نیز در رسانهها انعکاس یافته است. به عنوان مثال، حماس بر ایجاد آتش بس دائم و نَه موقت (آنگونه که مطلوب اسرائیل است) تاکید کرده است. در عین حال، حماس یک طرح جامعِ سه مرحلهای را برای برقراری آتشبس در جنگ غزه پیشنهاد داده که هر مرحله آن ۴۵ روز به طول میانجامد.
در قالب هرکدام از این مراحل نیز: شماری از اسرای فلسطینی و صهیونیست مبادله میشوند و در عین حال، زمینه برای خروج کامل نظامیان اشغالگر صهیونیست از نوار غزه و ورود کمکهای بشرودوستانه به این منطقه و خاتمه دادن به محاصره ۱۸ ساله نوار غزه فراهم میشود. حماس همچنین در مراحل مذکور بر ضرورت انجام تمامی مساعدتهای لازم برای بازسازی نوار غزه نیز تاکید کرده است.
در این راستا، بسیاری از ناظران و تحیلگران مسائل راهبردی معتقدند که پاسخ حماس به ابتکار صلح پاریس، حداقل از چهار منظر، شخصِ نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس را آچمز کرده است:
پاسخ اخیر حماس به ابتکار صلح پاریس، پالسهای معناداری را در مورد موقعیت کنونی حماس در بحبوحه جنگ غزه مخابره کرده است. در این راستا، حماس از موضع قدرت، اصول مطلوب خود را به طرفِ صهیونیست، عرضه و تحمیل کرده و تاکید نموده که زیر بار مسائل مد نظر آن نظیر موقت بودنِ آتش بس نخواهد رفت و اساسا در این معادله، هیچ تبادل اسرایی نیز صورت نخواهد گرفت.
این جنس موضع گیریهای حماس و مقامهای ارشد آن تا حد زیادی سرخوردگی تحلیلگران صهیونیست و افکارعمومی ساکن در اراضی اشغالی را به همراه داشته و انها از خود میپرسند که چگونه دولت نتانیاهو ادعای پیروزی در جنگ غزه را دارد وقتی این حماس است که شرایط آتشبس را به طرفِ اسرائیلی دیکته میکند؟
تنها اندکی پس از ارائه ابتکار صلح پاریس به حماس، نتانیاهو و جریانهای متحد وی جوسازیهای گستردهای را به راه انداختند و تاکید کردند که این حماس است که معادله آتش بس و پایان دادن به خونریزیها در نوار غزه را نمیپذیرد. این در حالی است که پاسخ حماس به ابتکار صلح و اتش بسِ پاریس، عملا توپی که نتانیاهو سعی داشت به زمین حماس بیندازد را به زمین خودِ صهیونیستها و شخصِ نتانیاهو بازگرداند.
حماس با پاسخ خود نه ابتکار صلح را رد کرد و نه پذیرفت. با این حال، نتانیاهو اگر توافق مذکور را بپذیرد این یعنی شکست تمام عیار از حماس را پذیرفته و اگر رد کند، با فشارهای گستردهای از سوی جریانهای سیاسی و اجتماعی مختلفِ داخلی رو به رو خواهد شد. در حقیقت، هر اقدام وی با هزینههای راهبردی برای صهیونیستها و البته شخصِ خودش همراه خواهد بود.
بنیامین نتانیاهو سال هاست که با دادنِ لقب متوهمانه «آقای امنیت» به خود سعی داشته اینطور وانمود کند که وی عامل اصلی حراست از امنیتِ شهروندان صهیونیست است. این در حالی است که وی در پاسخ اخیر حماس به ابتکار صلح پاریس، به معنا واقعی کلمه تحقیر شد.
موضوعی که سبب شد تا بسیاری از نشریات اسرائیلی به صراحت به این مساله اشاره کنند که این یحیی سنوار و محمد ضیف، رهبران سیاسی و نظامی حماس در نوار غزه هستند که معادلات مرتبط با جنگ غزه را تعیین میکنند و در این زمینه مقامهای ارشد صهیونیست صرفا بلوف میزنند و هیچ چیزی در دست ندارند. به بیان ساده تر، پاسخ قدرتمندانه حماس بار دیگر نشان داد که چرا باید ضعف شدید موضع و موقعیت صهیونیستها را به معنای واقعی کلمه باور کرد و فریبِ لفاظیهای کلامی آنها را نخورد.
یکی از نکات قابل تامل پس از پاسخ اخیر حماس به ابتکار صلح پاریس این بود که مقامهای ارشد دولت بایدن اعلام کردند که سیگنالهای مثبتی را از واکنش حماس دریافت کرده اند. این در حالی است که نتانیاهو و دولتش موضع گیری تقابلی شدیدی را در این رابطه انجام دادند و سعی کردند از تحقیر شدنِ بیشتر خود فرار کنند.
در این چهارچوب، برخی تحلیلگران به طور خاص به این مساله اشاره داشته اند که واکنش دولت بایدن نمودی عینی از اوج گیری شکافها میان آمریکا و رژیم اشغالگر قدس را تداعی میکند. شکافهایی که البته تاکنون تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد آنها ارائه شده است. دولت بایدن به خوبی متوجه شده که دادنِ چک سفید امضا به اشغالگران صهیونیست در جریان جنگ غزه، اشتباهی راهبردی بوده که تا حد زیادی آبروی بین المللی آمریکا را به باد داده است.
از این رو، واشنگتن سعی دارد تا حدی، وجهه مخدوش خود را نزد افکار عمومی بین المللی ترمیم کند و درست به همین دلیل است که شاهد بوده ایم به تازگی بسته کمکهای مالی جدید آمریکا به اسرائیل، در کنگره معلق مانده است. موضوعی که خود پیامهای معناداری را برای صهیونیستها دارد و البته که نشان میدهد که سناریوهای چندان مطلوبی انتظار آنها را در قالب جنگ غزه نمیکشد.