فرارو- تصور کنید در یک ساختمان آپارتمانی فرسوده در محله لوئر ایست ساید در جنوب شرقی منهتن زندگی میکنید. زمانی که پاندمی کووید – ۱۹ در سال ۲۰۲۰ میلادی رخ میدهد پولی برای فرار به خانه دوم در هادسون ولی در کناره شرقی رودخانه هادسون در حدود ۱۸۵ کیلومتری شمال شهر نیویورک یا در همپتنز در لانگ آیلند ندارید. در عوض، عصر به پشت بام ساختمان خود میروید جایی که در کمال تعجب مستاجران دیگری نیز آمده اند. شما اکثر آنان را نمیشناسید، اما پس از گذشت مدتی احساس ناخوشایندی نسبت به آن وضعیت همگان شروع به ملاقات شبانه میکنند و نوشیدنی در دست داستانهایی در مورد خانواده، موسیقی، ۱۱ سپتامبر، عشق و به همان اندازه به ناچار درباره مرگ را با یکدیگر به اشتراک میگذارند.
به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، این پیش فرض "چهارده روز" است یک "رمان مشترک" که توسط مارگارت آتوود نویسنده اثر مشهور "سرگذشت ندیمه" و "داگلاس پرستون" نویسنده رمان "شهر گمشده خدای میمون" ویراستاری شده است. علاوه بر آتوود و پرستون ۳۴ نویسنده برجسته با پیشینههای مختلف و با سابقه نگارش رمانهایی از ژانرهای متفاوت از یکدیگر از جمله جیمز شاپیرو نمایشنامه نویس و رمان نویس، اما دونوگو، دیو ایگرز و جان گریشام در نگارش این کتاب مشارکت داشتند. خواندن "چهارده روز" مانند نشستن در کنار آتش و گوش سپردن به حرفهای کاراکترهایی است که به نوبت داستان زندگی خود را تعریف میکنند. طرح کتاب ساده است بنابراین، داستان هر شخصیت میتواند مستقل باشد.
چهارده روز یکی از معدود کتابهای داستانی و جدید است که با همکاری تعداد زیادی از نویسندگان به صورت مشترک نوشته شده است. استوارت برند نویسنده و آینده پژوه از کالیفرنیا در حال کار بر روی کتابی با عنوان "نگهداری: از همه چیز" است که به خوانندگان اولیه اجازه میدهد تا در مورد فصول کتاب نظر دهند. "آدری تانگ" وزیر امور دیجیتال تایوان و "گلن ویل" اقتصاددان برجسته قراردادی را برای نگارش کتابی با عنوان "تکثر" در مورد دموکراسی دیجیتال امضا کردند. دهها مشارکت کننده سرویسهای هوش مصنوعی مانند چت بات "چت جی بی تی" (Chat GPT) نیز در حال تبدیل شدن به یکی از نویسندگان هستند. رویکرد جمعیتر به نویسندگی در حال رشد است.
سابقه همکاری در نویسندگی غنی است. کافیست صرفا به انجیل یا کالوالا منظومه حماسی فنلاندی فکر کنید که هر دو توسط نویسندگان بسیاری نوشته شده اند. در نمایشنامههای رنسانس نویسندگان زیادی وجود داشتند که اغلب کاراکترهای جدیدی را به دلخواه خود به داستان میافزودند.
در قرن بیستم میلادی نویسندگی جمعی مجالی برای بروز پیدا کرد. در دهه ۱۹۶۰ میلادی این ایده به دلایل مختلف از جمله به عنوان یک ضد حمله علیه کنوانسیونهای فرهنگی دوباره ظهور کرد. در سال ۱۹۶۹ میلادی چندین روزنامه نگار کتاب «برهنه آمد غریبه» را نوشتند کتابی عمدا وحشتناک که استانداردهای ادبی آمریکا را به سخره میگرفت. در دهه ۱۹۹۰ میلادی امکانات جدید تکنولوژیکی نویسندگان را بر آن داشت تا با یکدیگر همکاری کنند و یا به عبارت دقیقتر با یکدیگر پیوند برقرار نمایند.
"چهارده روز" به تاریخ نویسندگی مشترک اشاره دارد. آتوود و پرستون در پیشگفتار کتاب خود به تاثیر اثر "دکامرون" (۱۳۵۳ میلادی) نوشته "جووانی بوکاچیو" اشاره میکنند مجموعهای از داستانها درباره گروه کوچکی از مردم که برای فرار از طاعون در خانهای ییلاقی نزدیک فلورانس پناه میگیرند. حتی اگر این پروژهها مسیرهای جدیدی را ایجاد نکنند واضح است که کاری متفاوت هستند.
آن چه ویل و تانگ درصدد انجام آن هستند کاری تازهتر است. ویل میگوید آنان قصد دارند از ابزارهایی استفاده کنند که معمولا برای توسعه نرمافزار منبع باز استفاده میشود تا مشارکت کنندگان خود را هماهنگ کنند و حتی "به آنها کمک کنند تا یک صدای نویسنده واحد پیدا کنند". نقطه عزیمت آنان سرویس میزبانی وب "گیت هاب" (GitHub) مایکروسافت وب سایتی است که به برنامه نویسان کمک میکند تا در پروژههای منبع باز همکاری کنند. با این وجود، آنان هم چنین ویژگیهایی مانند رای دادن را افزوده اند تا مشارکت کنندگان راحتتر در مورد جمله بندی به اجماع نظر دست یابند.
شرکت کنندگان میتوانند با انجام وظایف ارز دیجیتال نیز دریافت کنند که پاداشی برای مشارکت آنان است و میتوان از آن برای تعیین سهم شان از درآمدی که کتاب ممکن است به دست آورد استفاده کرد. این تنظیمات به منظور ایجاد انگیزه مناسب برای افرادی که کارهای معمولا خسته کننده مانند رفع اشتباهات تایپی و ویرایشی را انجام میدهند در نظر گرفته شده اند.
برند استدلال میکند که خوانندگان به آثاری که به صورت جمعی خلق شده اند عادت دارند. او میگوید:" ما در حال حاضر در حالت مشارکتی و تعاملی تری زندگی میکنیم. رسانههای اجتماعی مردم را به متون چند نویسندهای عادت داده اند. از جمله این موارد میتوان به مشارکت جمعی در تهیه مطالب ویکیپدیا دایرة المعارف آنلاین اشاره کرد. هم چنین، کتابهای راهنما و متون درسی نیز توسط گروهی از نویسندگان نوشته میشود". هوش مصنوعی مولد چیزهای بیشتری به ترکیب اضافه خواهد کرد. برای مثال چت بات مبتنی بر مدلهایی میباشند که ماشینهای مکالمهای هستند و میتوانند عباراتی را پیشنهاد دهند بازخورد ایجاد کنند و به سوالات پاسخ دهند. «نویسندگی سایبورگ» اصطلاحی است که رتبرگ از دانشگاه برگن برای این مورد به کار میبرد.
او در حال حاضر بیش از یک پروژه نویسندگی با پشتیبانی فناوری را در دست دارد و اخیرا در برگزاری نمایشگاهی از کتابهای نوشته شده با کمک هوش مصنوعی در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی همکاری داشته و کتابی را به طور مشترک با همکاران اش منتشر کرد که در آن از چت جی پی تی برای بررسی آثار مشهور به سبک نویسندگان مشهور استفاده شده است. نوشتن با همکاران چه انسانی و چه مصنوعی به امری رایجتر تبدیل میشود. با این وجود، نویسندگان منفرد هم چنان به شکلی خلاقانه تسلط خواهند داشت. این بدان خاطر است که کتابهایی که به صورت جمعی نوشته میشوند به ندرت به آثاری عالی از نظر ادبی تبدیل میشوند. سپس نفس مولف اهمیت دارد. توافق همه ۳۶ نویسنده "چهارده روز" در مورد متن یک چالش بود، زیرا برخی از نویسندگان در مورد چگونگی قاب بندی داستان آن و ارجاعات بعدی توسط سایر مشارکت مشکل داشتند.
نکته دیگر آن که هوش مصنوعی هنوز به طور کامل در محافل ادبی پذیرفته نشده است. اخیرا "ری کودان" برنده جایزه برتر ادبیات ژاپن اعتراف کرد که از چت جی پی تی برای نوشتن حدود ۵ درصد از رمان علمی خود تحت عنوان "برج همدردی توکیو" استفاده کرده است. چنین صراحت و رک گوییای نادر به نظر میرسد. اکثر نویسندگان هرگز به استفاده از هوش مصنوعی در نگارش آثارشان اعتراف نمیکنند. بسیاری از نویسندگان هرگز نمیخواهند از چت جی پی تی به عنوان نویسنده مشترک اثر خود نام ببرند.