حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران، میگوید: در مورد اینکه امکان دارد اقدامات تجاوزکارانه و حملات نظامی آمریکا به ایران برسد، پاسخ این است که آمریکاییها اعلام کردند هدفشان ایران نیست و دلیلی هم ندارد که با ایران وارد جنگ شوند و یا نقاطی از ایران را هدف قرار دهند.
به گزارش خبرآنلاین، به دنبال حمله شب گذشته آمریکا به سوریه و عراق، به شهادت رسیدن یکی از مستشاران ایرانی و تهدید ایران از سوی مقامات آمریکا مبنی بر کشاندن حمله نظامی به خاک ایران، حسین علائی کارشناس و تحلیلگر دیپلماسی و سیاست خارجی به خبرنگاران گفت؛ «آمریکاییها اعلام کردند هدفشان ایران نیست و دلیلی هم ندارد که با ایران وارد جنگ شوند و یا نقاطی از ایران را هدف قرار دهند»
وی تاکید کرد؛ «گروههای مقاومت بارها اعلام کردند که به صورت مستقل اقدام میکنند و هیچ کشوری در تصمیمات آنها نقش ندارد.»
در ادامه گفتگوی حسین علایی، قائم مقام وزیر دفاع در دولت سازندگی را میخوانید:
****
*آقای علایی! به دنبال حملات شب گذشته آمریکا به سوریه و عراق، برخی مقامات آمریکایی ایران را تهدید به کشاندن دامنه جنگ به خاک ایران کردند، ارزیابی شما از این حملات و تهدید ایران چیست؟
حملات آمریکا به برخی از پایگاههای نیروهای مقاومت در سوریه و مرز عراق در واکنش به حملهای است که قبلاً این گروهها به پایگاه تنف در نزدیک مرز اردن انجام دادند که در نتیجه آن ۳ آمریکایی کشته شدند و تعدادی هم زخمی شدند، بنابراین به نظر میرسد که اقدام نیروهای مقاومت علیه پایگاههای آمریکایی موثر بوده و آمریکاییها تحت فشار از سوی مردم کشورهای منطقه به ویژه عراق قرار دارند که این کشور را ترک کنند و دست از حضور نظامی در کشورهایی نظیر عراق، سوریه و سایر کشورهای خلیج فارس بردارند.
مردم و گروههای مقاومت بر این باور هستند که حضور نظامی آمریکا در این کشورها مخل امنیت منطقه است و کمکی به امنیت کشور آنها نمیکند، بنابراین هر از چند گاهی اقداماتی علیه نیروهای آمریکا انجام میدهند، البته اقدامات اخیر بیشتر به دلیل حمایت گستردهای است که آمریکا از جنایات اسرائیل در کشتار مردم نوار غزه انجام میدهد، سلاحها و مهمات زیادی را به اسرائیل میفرستد و کمکهای مالی و پولی به ارسال میکند که مردم فلسطین کشته شوند، بنابراین جریان مقاومت بر این باور است که باید در حمایت از مردم غزه اقداماتی انجام داد و بزرگترین پشتیبان اسرائیل که آمریکا است، باید تحت فشار قرار بگیرد تا اسرائیل از کشتار بیوقفه زنان، کودکان و بیگناهان فلسطینی دست بردارد.
اما در مورد اینکه امکان دارد اقدامات تجاوزکارانه و حملات نظامی آمریکا به ایران برسد، پاسخ این است که آمریکاییها اعلام کردند هدفشان ایران نیست و دلیلی هم ندارد که با ایران وارد جنگ شوند و یا نقاطی از ایران را هدف قرار دهند چرا که اولاً ایران مستقیماً با آمریکا درگیر نیست و این گروههای مقاومت در عراق و سوریه هستند که به صورت مستقل عملیات انجام میدهند و خود آنها اعلام کردند که کار ما براساس تصمیمگیریهایی که خودمان انجام میدهیم، عملیات برنامهریزی میکنیم و به کشور دیگری ارتباط ندارد، از طرفی بعید میدانم آمریکا در شرایطی که جنگ غزه و جنگ اوکراین در جریان است، حاضر باشد با کشور قدرتمندی مانند ایران جنگ جدیدی را شروع کند.
*دیپلماسی دولت سیزدهم را در تنشهای اخیر منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟
دیپلماسی منطقه فراتر از دولت است. به عبارت دیگر فرآیند تصمیمگیری درباره مسائل منطقهای در شورای عالی امنیت ملی انجام میشود که دولت، نیروهای مسلح، دستگاههای امنیتی وهم سایر قوا در آن حضور دارند، اما در نهایت این تصمیمات باید به تأیید رهبری برسد، بنابراین موضعگیریهای صورت گرفته و یا اقدامات انجام شده همگی فراتر از دولت انجام میشوند.
*تنشهای منطقه در کنار مسائل اقتصادی تا چه اندازه باعث نگرانی در جامعه میشود و احتمال اثرگذاری بر انتخابات را خواهد داشت؟
مسائل داخلی کشور و انتخابات مسئلهای جدا از مسائل منطقهای است، جنگ در منطقه فعلاً ادامه دارد و عامل ناامنی در منطقه ما از قدیم اسرائیل بوده و این اسرائیل است که هر چند وقتی ناامنیهایی حتی در داخل ایران ایجاد میکند، به عبارت دیگر قبل از جنگ غزه اسرائیل عملیات انجام میداده کما اینکه بسیاری از ایرانیها را در داخل ایران و سوریه و لبنان ترور کرده و به تأسیسات هستهای ایران به صورت مختلف اعم از پهپادی، سایبری و بهرهگیری از عوامل داخل ایران، حمله کرده است.
در نتیجه اسرائیل عامل ناامنی در منطقه است و هر از چند گاهی فضای منطقه را متشنج میکند. در مجموع مسائل داخلی ایران مسائل جدایی از تنشهای منطقهای است، اابته مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی مردم را در شرایط بسیاز سختی قرار داده که باعث کاهش رضایت آنها از وضع موجود شده است، هر اندازه دولت بتواند نظر مردم را بیشتر جلب کند و انتخابات آزاد، رقابتی و سالم برگزار کند، طبیعتاً علاقه مردم برای شرکت در انتخابات بیشتر میشود.
البته شرط علاقه بیشتر مردم برای شرکت در انتخابات این است روشهایی که تاکنون باعث کاهش حضور مردم در پای صندوقهای رأی شده، کنار گذاشته شوند و مردم احساس کنند هر نوع نامزدی که میخواهند را میتوانند در بین نامزدهای انتخاباتی پیدا کنند و مطمئن باشند نتیجه صندوقها، حاصل رأی آنها است و از طرف دیگر مطمئن شوند که شرکت در انتخابات تأثیری در تغییر سرنوشت آنها دارد، در حقیقت اینکه افراد تصور کنند شرکت کردن یا نکردن آنها در انتخابات فرقی ندارد و یا حاصل انتخابات هر چه شود تأثیر مثبت یا منفی در سرنوشت مردم ایران ندارد، همگی منجر به کاهش مشارکت مردم در انتخابات میشود.
به نظر بنده شورای نگهبان و وزارت کشور در روشهای خود تجدیدنظر کنند و اقدامی انجام دهند که مردم علاقه بیشتری به رفتن پای صندوقهای رأی داشته باشند.
*در رفتارهای دولت و شورای نگهبان نشانهای از تغییر رویه با هدف کشاندن مردم پای صندوقهای رأی مشاهده میکنید؟
تا الان که اقدام مناسب و موثری انجام ندادند و بسیاری از کسانی که میتوانستند نامزد شوند به دلیل نگرانی از عدم احزار صلاحیت اصلاً ثبتنام نکردند. علاوه بر این برخی از افرادی که ثبتنام کردند، صلاحیت آنها اعلام نشده لذا مشکل بزرگی وجود دارد و مردم هم احساس میکنند در انتخابات پیشرو، حاکمیت بیشتر از آنکه برای محتوای انتخابات ارزش قائل شوند، برای شکل انتخابات ظاهر برگزاری انتخابات اهمیت قائل هستند بنابراین شاید مردم به انتخابات شکلی اهمیت ندهند.