این پدیده اسرارآمیز، از اواسط دهه ۱۹۸۰، اتوبانهای اطراف کاراکاس، پایتخت ونزوئلا را در بر گرفته و باعث ایجاد تصادفهای مرگبار رانندگی میشود.
از سال ۱۹۸۶، لجن سیاه رنگ و عجیب و غریبی در حومه شهر کاراکاس پایتخت ونزوئلا به چشم میخورد و حتی باعث مرگ و میر برخی افراد شده و افسانههایی را نیز با خود به همراه داشته. آیا این لجن سیاه رنگ، تراوشات روغن است؟ یا نشانهای از فرازمینیهاست؟ شاید هم نوعی خرابکاری سیاسی باشد و یا چیزی به مراتب شومتر از همه اینها؟
این لجن سیاه رنگ، نامهای متعددی هم دارد: "لا مانچا نگرا"، "لکه سیاه" و یا حتی "گووی سیاه مرموز". مهم نیست آن را چه بنامیم؛ این پدیده اسرارآمیز، از اواسط دهه ۱۹۸۰، اتوبانی در حومه کاراکاس، پایتخت ونزوئلا را در بر گرفته و باعث ایجاد تصادفهای مرگبار رانندگی میشود.
جستجوی آنلاین برای یافتن شواهدی درباره لامانچا نگرا، به طرز شگفتانگیزی تقریبا بینتیجه میماند. همین باعث شده تا تئوریهای توطئه فراوانی درباره این لکه چهل ساله مطرح شود. تقریبا ۴۰ سال پیش زمانی که برای اولین بار این لکه چسبناک و سیاه رنگ رویت شد، گزینههای متعددی درباره منشا آن مطرح گردید. از تئوریهای بیگانگان گرفته تا نشت نفت و حتی خرابکاریهای سیاسی؛ اما واقعیت این است که منشا این لکه هنوز حتی برای کارشناسان هم ابهامآلود و پررمز و راز است.
رامانان کریشنامورتی، استاد مهندسی شیمی و نفت دانشگاه هیوستون دراین باره گفته: «این یک ماجرای قدیمی است و افسانهها و واقعیتهای زیادی درباره آن مطرح میشود. سایز و اندازه و دامنه و زمان تراوش و سپس تکرار آن بعد از پنج سال، واقعا رمزآلود است.».
اما اگر دوست دارید درباره لامانچا نگرا بدانید و دریابید که چرا کشف ماهیت این ماده علمی تخیلی و سیاه رنگ برای دانشمندان تا این حد پیچیده است با ما همراه باشید.
درسال ۱۹۸۶ بود که گروهی از کارگران جادهای برای اولین بار در بزرگراهی عریض بین شهر کاراکاس تا نزدیکترین فرودگاه محلی یعنی فرودگاه بینالمللی سیمون بولیوار، متوجه گودی سیاه رنگی شدند. گزارشهای اولیه درباره این پدیده که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، این لکه را این گونه توصیف میکرد: «یک لجن سیاه غلیظ که قوام آن مثل آدامس بود.» از اولین ظهور این لکه در اواسط دهه ۱۹۸۰ تا انتشار اولین گزارش در اوایل دهه ۱۹۹۰، لکه در منطقهای به طول ۱۳ کیلومتر گسترش یافته بود. طبق گزارشهای منتشره در طول این مدت، این لکه، جان حدود ۱۸۰۰ موتورسوار را در این بزرگراه گرفت.
یک راننده تاکسی محلی در صحبتهایی گفته که عبور از روی این لکه که سطحی لغزنده داشت، مثل رانندگی در مسابقات اتومبیلرانی بوده است.
تلاشها برای از بین بردن و حذف این لکه با بهرهگیری از امکانات متعددی از دستگاههای شستشوی برقی، خراشدهندهها گرفته تا مواد شوینده و سنگ آهک پودر شده ادامه داشت و با این اقدامات، این لکه در دهه ۹۰ برای مدت کوتاهی ناپدید شد، ولی چند سال بعد و در سال ۲۰۰۱ مجددا بازگشت. در مقاله منتشر شده در این باره به این نکته اشاره شده که ضخامت این لکه سیاه در برخی مناطق تا ۲.۵ سانتیمتر میرسید.
بعد از گذشت سالها، دو تئوری درباره لامانچا نگرا مطرح است: اثرات آسفالت زیر سطحی و تاثیرات نشت نفت از منابع زیرزمینی.
رینالدو گونزالس، دکتر و مدرس کمکی دانشگاه هیوستون در بخش مهندسی نفت، در زمان ظهور لکه اصلی لامانچا نگرا در کاراکاس مشغول تدریس بوده. او با تاکید بر اینکه جزئیات شاید در خاطرش نمانده باشد، به این نکته اشاره دارد که واضح است که آسفالت معیوب، یکی از علل ایجاد این لکه بوده است.
او در این رابطه گفته: «لامانچا نگرا برروی آسفالتی ظاهر شد که با امولسیفایرها پردازش شده بود تا محصولی با همان ویژگیهای آسفالت معمولی مورد استفاده در جادهها به دست بیاید. اما من حدس میزنم که احتمالا این سبک کار برای کاهش هزینهها و بهرهگیری از دیگر مزایای شیمیایی بوده. سادهترین توضیح ممکنی که من به یاد دارم این است که در آن دوره، فازهای آسفالت تصفیه شده از هم جدا شدند و یکی از آنها به سطح بیرونی آمد و نوعی لکه سیاه و چرب در جاده ایجاد شد.»