اکثر ما در کودکی، زمانی را با رویای پزشک شدن گذراندیم. اگر این رویا تغییر نمیکرد و پس از فارغالتحصیل شدن در رشتههای تجربی و شرکت در کنکور، پذیرفته میشدیم، بیشک اولین انتخابمان پزشکی بود و احتمالا هدفمان و انگیزه هم فقط ارتقای علمی و رشد جایگاه اجتماعی و کمک به همنوعان بود. اما انگار این رویای شیرین، برای بسیاری از پذیرفتهشدگان رشتههای پزشکی پایان ناخوشی ندارد. امروز شاید اگر پذیرفتهشدگان رشتههای تخصصی پزشکی به بیماری و مرگ خودخواسته نرسند، از کار و کسب دیگری سر درمیآورند.
به گزارش اعتماد، مستند «رزیدنت» به کارگردانی «امیرمحمد کوچکزاده»، در راستای همین مسائل، به مشکلات کاری رزیدنتها و قوانین نادرستی که در ارتباط با این شغل سخت و طاقتفرسا شکل گرفته، میپردازد. این مستند، جزو آثاری است که در بخش بلند ملی هفدهمین جشنواره فیلم حقیقت امسال حضور دارد و توانست جایزه دبیر جشنواره سینما حقیقت را کسب کرده و در جشنواره عمار هم در بخش نقد درونگفتمانی، صاحب عنوان شد.
به گفته امیرمحمد کوچکزاده، کارگردان رزیدنت، این مستند درباره تصمیمی است که سال ۱۳۶۴، در نظام سلامت اتخاذ شده و چالشهایی برای جامعه پزشکی ایجاد کرده است. در سال ۶۴ در مجلس تصمیم میگیرند که آموزش پزشکی را از نظارت وزارت علوم خارج کنند و به وزارت بهداشت بسپارند. به واسطه تصویب این لایحه یکسری نتایج و عواقب دردناکی متوجه دانشجویان پزشکی، نظام بهداشت و درمان، مردم میشود.
«محمدتقی بستجانی»، تهیهکننده این مستند هم درباره رزیدنت میگوید: «در این اثر سعی شده که به درستی به تمامی ابعاد دوره رزیدنتی که یکی از زیرمجموعههای حوزه سلامت است، پرداخته شود. از شیوه برگزاری دوره گرفته تا مشقتها و سختیهایی که دستیاران در این دوره متحمل میشوند. این موضوع از دو دیدگاه مورد توجه قرار گرفته؛ اول خود رزیدنتهایی که جزو نخبگان جامعه محسوب میشوند و موضوع دیگر، مردمی هستند که برای درمان به بیمارستانهای دولتی مراجعه میکنند و بهصورت کاملا غیرمستقیم، درگیر مشکلات دستیاران میشوند. هزینه این تصمیم را هم مردم، هم نظام جمهوری اسلامی و هم نخبگان نظام سلامت کشور پرداخت میکنند. حتما تاکنون سری به بیمارستانهای دولتی زدهاید، برخی رفتارهای نامناسب یا آنچه به عنوان سهلانگاری کادر درمان و بیتوجهی پرسنل پزشکی بیمارستان مشاهده میکنید همه ناشی از همین تصمیم و قانون ۴۰ سال پیش است.»
تهیهکننده این مستند، درباره نگرانی رزیدنتها از صحبت کردن و سختی بررسی مشکلات آنها میگوید: «بعضی از رزیدنتها حتی به خاطر اظهارنظر در مورد سختیهای کارشان در فضای مجازی، مورد مواخذه مدیرگروه قرار گرفته یا ناچار میشوند شیفتهایی بیشتر از حد تعیین شده بگذرانند یا مجبور به کارهای خدماتی که جزو وظایف رزیدنتها نیست، میشوند. این یکی از عواملی است که رزیدنتها به سختی از مسائل و مشکلاتشان صحبت میکنند.»
همچنین به گفته سید مهدی دزفولی؛ معاون جریانسازی و عرضه مرکز مستند سفیرفیلم، رسالت این مستند، بهبود وضعیت رزیدنتها و اصلاح روند کاری و مالی این دوره تحصیلی بوده و اکران دانشگاهی آن از هفته دوم بهمن آغاز شده است. همچنین با توجه به رسالت این مستند، کمپینی شکل گرفته که قرار است همزمان با آغاز اکرانهای دانشگاهی، این کمپین هم فعالیت داشته باشد. در متن این کمپین با اشاره به راهکارهای پیشنهادی گفته شده:
ما سازندگان مستند «رزیدنت» و دغدغهمندان عرصه بهداشت و درمان درخواست داریم برای رفع چالشها و مخاطرات موجود پیرامون بحث رزیدنتهای پزشکی در صورت امکان راهکارهای ذیل مورد توجه قرار بگیرد. امیدواریم در کمپین اصلاح وضعیت رزیدنتهای پزشکی این موارد مدنظر قرار گرفته و بتواند بهنفع کل جامعه اصلاح انجام شود.
ساعتهای طولانی کشیک و تعداد کشیکهای زیاد در طول ماه
عدم شمولیت به عنوان نیروی کار و درنظر گرفته شدن به عنوان دانشجو
پایین و ناچیز بودن حقوق پرداختی به عنوان کمک هزینه تحصیلی
مشخص شدن دانشجو یا نیروی کاری و بالطبع کاهش ساعت کاری رزیدنتها
بیمه شدن توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
متناسبسازی حقوق با نوع کار و ساعات آن
متناسبسازی حقوق با هر رشته رزیدنتی مثل رشته ارتوپدی یا طب فیزیک
ساعات کار متوالی بیش از ۱۲ ساعت در شبانهروز نباشد.
همچنین در صورت کشیک شب، صبح در سایت حضور پیدا نکنند.
حداکثر کشیکها هشت عدد باشد و برای خانمهای متاهل دارای فرزند حداکثر ۶ کشیک در ماه باشد.
پرداخت کارانهها نهایتا بعد از سه ماه انجام شود.
موضوع اصلی آنچه به عنوان معضلات رزیدنتها میشناسیم، از سال ۶۴ آغاز شد. در آن سال آموزش پزشکی تحت نظر وزارت علوم بود. پس از آن زیرنظر وزارت بهداشت قرار گرفت و از آن به بعد، بار درمانی جدی بر دوش رزیدنت قرار گرفت. در واقع او را بهطور غیررسمی دانشجو نمیشناسند و جزو نیروی کار حساب میشود. البته در این مورد تعیین تکلیف واضحی هم انجام نشده؛ اگر رزیدنت دانشجو است که نباید کار درمان انجام دهد یا کشیک شب بماند و اگر کنار استاد خود در بیمارستان حضور دارد، مسوولیتی نباید متوجه او باشد، اما چنین نیست. اگر نیروی کار بیمارستان است، چرا حقوق به او تعلق نمیگیرد یا بیمه ندارد؟ به نظر میرسد این بلاتکلیفی فقط برای این است که رزیدنت نیروی رایگان است و با تعهدی که داده، از زیر هیچ کاری نمیتواند شانه خالی کند.
«علی سلحشور»، نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور در نظام پزشکی که در اکران خبری این مستند حضور داشت، درباره مسائل مهم رزیدنتها از ابتدای ثبتنام میگوید: «یکی از مشکلات دوره تخصصی دستیاری پزشکی که در مستند هم به آن اشاره شد، این است که وقتی یک پزشک عمومی در آزمون دستیاری شرکت کرده و قبول میشود، روزی را برای ثبتنام او مشخص میکنند. وقتی فرد پذیرفتهشده در دوره رزیدنتی، برای ثبتنام اقدام میکند، یکی از مدارک ضروری که در صورت نبود آن، ثبتنام انجام نمیشود، تعهد محضری است؛ یعنی پزشک باید یک تعهد محضری در دفترخانه امضا کند؛ مبنی بر اینکه موظف است بعد از اتمام رزیدنتی، هرجا که وزارت بهداشت برای او تعیین کرد طرح خود را به مدت نیم تا دو برابر مدتزمان تحصیل بگذراند.
نکته قابلتوجه در این تعهد این است که فرد پذیرفتهشده باید دو ضامن معرفی کند که آن دو تعهد محضری رزیدنت را ضمانت کنند که خود آنها هم شرایطی مانند کارمند رسمی و جوان بودن دارند. این تعهد علاوه بر اینکه تضمینی برای گذراندن طرح رزیدنتی است، موضوعات مربوط به انصراف از ادامه دوره دستیاری تخصصی را هم شامل میشود. یعنی هر زمانی در طول دوره اگر رزیدنت خواست انصراف بدهد یا مشکل جسمی یا فوت برای او پیش بیاید، وزارت بهداشت میتواند هزینه صرف شده را از ضامنهای رزیدنتها دریافت کند. بنابراین یکی از اصلیترین درخواستهای ما که در کمپین طرحشده هم آمده، حذف جریمههای انصراف از رزیدنتی است.»
سلحشور با اشاره به مشکلات قبولی رزیدنتها در منطقهای دور از محل سکونتشان توضیح میدهد: «اکثر پزشکانی که در آزمون رزیدنتی شرکت میکنند در شهر یا منطقهای دور از محل سکونت خود پذیرفته میشوند که در جدول عوامل استرسزا برای رزیدنتها، تغییر محل سکونت جزو سه مورد اول به شمار میآید. بنابراین استرسهای بسیاری را از روز اول تجربه میکنند. از طرفی از روز اول ثبتنام رزیدنتها، شیفتهای کاری آنها آغاز میشود و باید در بیمارستانها پزشک کشیک باشند. بدتر از همه اینکه در آییننامه رزیدنتی، چیزی به عنوان تامین خوابگاه نداریم. پس تعیین محل زندگی هم به عوامل استرسزای آنها تبدیل میشود. این موارد را به فشار کار رزیدنتی، آنهم در سال اول که سختترین دوره کاری آنهاست، اضافه کنید. براساس آمار، ریشه اکثر اتفاقها در همان سالهای اول است.»
۲۹ فروردین ۱۴۰۲، «ابوالفضل باقریفرد»، معاون آموزشی و دبیر شورای آموزش پزشکی و تخصصی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد که حداکثر شیفت دستیاران در رشتههای تخصصی ۱۲ شب در ماه است. این تصمیم با توجه به مفاد موضوع ۱۶ و اصلاح تبصره ۲ بند ۲-۲ در ضوابط کشیک دستیاران مصوب نود و یکمین نشست شورای آموزش پزشکی و تخصصی گرفته شده و مدیران گروه یا روسای بخشهای مربوطه موظف به رعایت سقف تعداد کشیکهای موظف دستیاران هستند. براساس مفاد ماده ۳۵ مصوبات چهل و هفتمین نشست شورای آموزش پزشکی و تخصصی، حضور اجباری دستیاران در بخش آموزشی مربوطه، در روزهای پس از کشیک تا ساعت ۱۶:۳۰ خواهد بود و حضور دستیاران کشیک بعد از ساعت ۱۶:۳۰ در بیمارستان به هر دلیلی غیرقانونی است. برمبنای مفاد تبصره ۴ موضوع ۶ مصوبات نود و هفتمین نشست شورای آموزش پزشکی و تخصصی، برنامه کشیک دستیاران باید به نحوی باشد که دو توالی کشیک آنها، دو کشیک پشت سرهم نباشد. همچنین گفته شده که در صورت هرگونه تخلف درخصوص تغییرات شیفت دستیاران تخصصی، مجوز تایید آموزشی بخش مربوطه لغو میشود.
با این قوانین مصوب شده، رزیدنتها همچنان از شیفتهای طولانی و طاقتفرسا میگویند. علی سلحشور هم در این باره توضیح میدهد: «با وجود این مصوبات، وقتی مواردی را به وزارتخانه گزارش دهیم، پاسخ این است که از نظر قانونی در آییننامه رزیدنتی چیزی بهنام ساعات کشیک اضافه یا تنبیهی یا بیشتر از ۱۲ کشیک در ماه نداریم. این پاسخ صحیح است، اما، چون ضمانت اجرایی ندارد، بسیاری از رزیدنتها در اکثر دانشگاهها حدود ۱۵ کشیک در ماه دارند. یعنی اصلا کاری به آییننامه وزارتخانه یا دانشگاه ندارند. حتی درمورد دو ضامن برای تعهد رزیدنتها هم، برخی افراد به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و رای دیوان این بود که هیچ دانشگاهی اجازه ندارد برای ثبتنام ضامن از رزیدنت پدیرفتهشده بخواهد، چراکه برخی رزیدنتها این ضامن را ندارند و امکان ثبتنام پیدا نمیکنند و پس از آن، دچار چالشهای بسیاری میشوند. اما از طرفی، چون وزارتخانه خودش برخی قوانین را زیرپا میگذارد، طبیعی است که دانشگاهها هم توجهی به آییننامهها نداشته باشند.
حتی در شرایطی، برخی اساتید رزیدنتها را مجبور به کار کردن رایگان برای خودشان میکنند. وقتی هم رزیدنتها اعتراض کنند، رفتارهای تنبیهی برای آنها درنظر گرفته شود که اینها همه ناشی از بیتوجهی به قانون است.»
به گفته سلحشور تا زمانی که این شرایط حاکم باشد، ما شرایط قانونی برای رفتارهای غیرقانونی ایجاد کردیم. وقتی اساتید و مسوولان از این اتفاقها خبر دارند و اقدامی نمیکنند، انگار خودشان اجازه چنین رفتارهایی را صادر میکنند.
هر چند که به نظر میرسد میل به تحصیل در رشتههای پزشکی کمرنگ نشده، اما سال به سال، بیشتر از قبل به تعداد صندلیهای خالی رزیدنتی اضافه میشود.
سلحشور در این مورد توضیح میدهد: «معمولا تعداد متقاضیان آزمون دستیاری بالای ۱۰ هزار نفر و ورودی آنها حدود ۴ هزار نفر است که گفته شده تا ۵ هزار نفر افزایش ظرفیت دادهاند. این افزایش ظرفیت هم بیشتر در رشتههایی است که به خاطر سختی دوره رزیدنتی یا شرایط مالی پس از پایان طرح، اقبالی به آنها نمیشده است. هر چند افزایش ظرفیت بوده، اما درمورد آمار باید گفت مثلا رشته بیهوشی در سال ۹۶ حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر ظرفیت پذیرش داشت که معمولا بالای ۲۰۰ نفر پر میشد. اما امسال با اینکه ظرفیت را تا ۴۰۰ نفر افزایش دادهاند، ورودی به زیر ۱۰۰ نفر رسیده است و این عملا نشان از کاهش ورودیها به رزیدنتی دارد. هرچند هنوز اقبال به برخی رشتهها هست، اما درمورد آنها هم باید گفت که مثل قبل نیست.
از طرفی، آییننامه درمورد تمام رشتهها یکی است؛ چه در بحث پرداخت و چه شیوه کار. مثلا یک رشتهای مانند پاتولوژی یا طب ورزشی که رشتههای رزیدنتی محسوب میشوند، از نظر کشیک هیچ شباهتی به رشتههایی مانند بیهوشی، طب اورژانس، ارتوپدی و... ندارد. بنابراین وقتی آییننامه برای تمامی رشتهها یکسان باشد، کمکهزینه تحصیلی برای هر دو گروه یکسان است؛ حتی درمورد رشتههایی که بار کل بیمارستان هم بر دوش آنهاست، فرقی ندارد. این موضوع درمورد تفاوت میان شهرها هم صدق میکند. در برخی شهرها حجم کار فوقالعاده بالاست و برخی کارهای کمتری دارند.»
آغاز امسال اعلام شد که در تازهترین تحولات جامعه پزشکی، تمایل متخصصان برای مهاجرت از پزشکان عمومی پیشی گرفته است. هرچند که آمار دقیقی از این مهاجرتها نیست، اما این تحولات اتفاق افتاده است.
نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور در نظام پزشکی درباره نرخ مهاجرت رزیدنتها میگوید: «در این مورد نه وزارتخانه و نه نظام پزشکی، نمیتوانند آمار دقیقی ارایه کنند؛ چراکه مثلا نظام پزشکی باید آمار دقیق را از سامانه goodStanding ارایه کند که درخواستهای این سامانه بسیار بالاست. بنابراین مشخص نیست که چه تعداد از این درخواستکنندهها از ایران خارج شدند. البته شاید راهکاری وجود دارد، اما فعلا آمار دقیقی ارایه نشده است. از طرف دیگر، ما در بحث مهاجرت رزیدنتها، با چند موضوع روبهرو هستیم. در واقع مهاجرت چند نوع دارد که به باور من خروج از کشور آخرین مورد قابلتوجه است. همین کاهش رقابتها در آزمون رزیدنتی و کاهش ورودیها نسبت به پذیرفتهشدگان نهایی نشان میدهد. یعنی پزشک عمومی کمتر به سمت آزمون تخصص میآید یا اگر تصمیم به این کار داشته باشد، فقط رشتههای پولساز یا شناخته شده را انتخاب میکند و همین باعث میشود رشتههایی مانند اطفال، عفونی، طب اورژانس و... بدون استقبال بماند. این یک مدل مهاجرت در رشتههاست.
دوم اینکه بسیاری از متخصصان که در یک رشته تخصص میکنند در همان رشته فعالیت ندارند و به سمت خدمات زیبایی میروند. مثلا ما شاهد بودیم که رتبه یک برد تخصصی چشمپزشکی، به ارایه خدمات زیبایی روی آورده است. واقعا چنین مواردی که رزیدنتها از مسیر تخصصی خود خارج میشوند، با مهاجرت از کشور تفاوتی ندارد؛ به هر حال آن فرد متخصص در جای خود قرار ندارد. خیلیها پزشکی را کنار میگذارند و دسته آخر افرادی هستند که از کشور مهاجرت میکنند.»
به گفته سلحشور، سرمایهگذاری کشور بر متخصصان رشتههای پزشکی، یک تعامل دوطرفه است. هم دولت برای پزشک هزینه میکند و او را تربیت میکند و هم پزشک برای آینده خود سرمایهگذاری کرده و پس از تلاشهایش در این رشتهها، توقع دارد که حداقل شرایط لازم را برای معیشت و جایگاه اجتماعی داشته باشد.
مشکلات مطرح شده از طرف رزیدنتها، معضل قابل اهمیتی است که در صورت بیتوجهی به آن، نه تنها جامعه پزشکی که عموم مردم دچار بحرانهای جدی خواهند شد و بیشک وضعیت سلامت و بهداشت کشور با مشکلات عدیدهای روبهرو میشود.
حتی اگر از وضعیت رزیدنتها به عنوان بخش مهمی از بدنه جامعه پزشکی صرفنظر کنیم، هرگز نمیتوانیم آنسوی دیگر ماجرا -بیمارانی که به مراکز درمانی مراجعه کرده و تحتنظر رزیدنتها درمان میشوند- را نادیده بگیریم. هرقدر فشار و مسائل رزیدنتها بیشتر باشد، تمرکز، تحمل و همدلی کمتری نسبت به بیماران داشته و نمیتوانند برای ارتقا و بهروز کردن دانش خود تلاش کنند.