جبهه اصلاحات ایران در چند روز گذشته، در بیانیهای راهبردش برای حضور در انتخابات ۱۱ اسفند مجلس شورای اسلامی را اعلام کرد. راهبردی که موافقان و مخالفان زیادی هم در داخل اردوگاه چپ و هم در خارج آن داشت. محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران گفت: «این بیانیه به بنبست گشایی دلالت میکند. در واقع با بیانیهای که صورت تفصیلی ارائه شده و کوتاه نیست، ابعاد مختلف فضای انتخاباتی بررسی شده و تلاش شده اگر بنبستی هم وجود داشته باشد را رفع کند و زمینه رقابت و مشارکت را فراهم کند.»
به گزارش خبرآنلاین، در این میان، محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب از بیانیه استقبال میکند و میگوید؛ «این بیانیه کار مثبت و خوبی بوده است.»
وی با اشاره به ارائه لیست توسط جبهه اصلاحات، تاکید میکند: «کاندیدایی ندارند، چطور لیست بدهند؟ جبهه اصلاحات میگوید ما انتخابات را تحریم نمیکنیم، اما لیست هم نمیتوانیم بدهیم؛ لیست از کجا بیاید؟ از آسمان که نمیآید.»
* آقای میرلوحی! جبهه اصلاحات بیانیهای تحت عنوان راهبرد این جبهه برای انتخابات منتشر کرده است. ارزیابی شما از این بیانیه چیست؟
بالاخره یک ضرورتی را برای ارائه آن دیدند. با توجه به جبهه بودن آن، هم احزاب هم ۴۵ شخص حقیقی در آن عضو هستند که برای زدن حرفی مشخص، کمیته راهبردها، ماهها بر روی آن کار کرده، نظرخواهی کرده و به یک متنی رسیدند. این بیانیه کار مثبت و خوبی بوده است.
* این بیانیه مورد تایید آقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاحات هم است؟
این بیانیه نظر جبهه اصلاحات بوده و آقای خاتمی عضو جبهه اصلاحات نیست. اینکه نظر آقای خاتمی چیست باید از خودشان و نزدیکانشان پرسید.
* آقای میرلوحی! بیانیه اخیر جبهه اصلاحات با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. برخی از از آن استقبال کردند و برخی دیگر چه از درون جریان اصلاحطلبان و چه خارج از آن، از این بیانیه انتقاد کردند. روزنامهی جوان هم متن تندی را علیه اصلاحطلبان منتشر کرده است، نظر شما درباره این مسئله چیست؟
این مخالفت طبیعی است. چند رسانه مخالف جبهه اصلاحات، هفت خواهر هستند که میگویند هر چه ما میگوییم جبهه اصلاحات هم بگوید. مطلوب آنان این است که همه بدون، چون و چرا مسیر خالصسازی و یکدست سازی را دنبال کنند. اینکه با جبهه اصلاحات مخالفت کنند و یا علیه آن مطلبی بنویسند، غیرقابل پیشبینی نبوده و نیست. به نظر میآید که مطلبی برای گفتن ندارند و هنوز زمان برای نوشتن دارند.
طبق بررسیهای من از این رسانههای هفت خواهر، مانده اند چه بگویند، رویشان نمیشود که بگویند جبهه اصلاحات بدون قید و شرط، بدون کاندیدا و لیست به میدان بیایید و علم ما را بردارد؛ لذا، طبیعی است که نیتخوانی کرده و بگویند که قصد و نیت ما چیست. به نظر من دست پری برای هواداران و طرفداران خودشان ندارند. در همان شب اولی که بیانیه جبهه اصلاحات منتشر شد، یک دوگانگی بین مخالفان جبهه اصلاحات ملاحظه میکنید که بخشی از آنان ابتدا تلقی مثبتی از این بیانیه داشتند و سپس با هم هماهنگ شدند.
* یکسری مخالفتها هم در داخل خود اصلاحطلبان به این بیانیه شکل گرفت...
اینکه موافقان و مخالفانی داشته باشد، طبیعی است، اما تا آنجایی که من شنیدم، این بیانیه ۲۷ رای از سی و چند نفر فرد حاضر در جلسه جبهه اصلاحات را کسب کرده است. بالاخره جبهه اصلاحات برپایه اکثریت، رای و نظر جمعی تصمیم گرفته است. شاید برخیها پیشبینی میکردند اگر چنین راهبردهایی منتشر شود، اختلافات برملا خواهد شد، اما انتشار این بیانیه نشان داد که اختلافی نبوده است. سالهاست که جریان اصلاحات از زمان شورای عالی تا به الآن، قدم به قدم با مسائل انتخاباتی پیش آمده و در جریان آن هستند.
قبل از این اقدامات اخیر، دو دیدگاه وجود داشت؛ قبل از آنکه هیأت اجرایی بخواهد کاندیداها را ردصلاحیت کند و از شورای نگهبان جلو بزند، برخی از دوستان معتقد بودند که این هیأت این اقدام بیسابقه را انجام نخواهد داد. بر اساس نقل و قولها و خبرهایی که منتشر میشد مانند دیدار شورای نگهبان با رهبری و مسئله آقای پزشکیان؛ برخی از دوستان خوشبین بودند که شورای نگهبان نقش پلیس خوب را بازی کرده و کاندیداها را برمیگرداند.
* منظورتان کارگزاران است؟
هم دوستان کارگزاران و هم دوستانی که خوشبین بودند عملا نتیجه را مشاهده میکنند. حدود یک ماه پیش در مصاحبهای با اطلاعات محدودم گفتم که اتفاق خاصی نخواهد افتاد و این جریان با همین دست و فرمان در انتخابات پیش خواهد رفت. امروز مشاهده میکنند همین حرف اتفاق افتاده است. دوستان به من میگفتند که شما بدبین هستید و مثل ما خوشبین شوید. امروز احزابی که میخواستند خوشبین باشند، زمینهای برای خوشبین بودن آنان وجود دارد؟ یک زمانی میخواهند به هواداران خود پاسخ بدهند یا به اصلاحات، یا به جامعه و حتی به تاریخ؛ در حال حاضر انگیزهای برای پاسخگویی وجود ندارد. فکر میکنم در حال حاضر هر دو دیدگاه با این راهبردی که تصویب شده؛ به هم نزدیک شد و تقریبا فاصلهای از بیرون قابل مشاهده نیست.
حالا باید تا روزهای آینده صبر کنیم و ببینیم برخیها تجربه انتخاباتی کمتری داشته باشند. از دوره هفتم و تا به الآن، برخیها میگفتند ما تاییدیه خود را میگیریم؛ یک زنگی هم به یک نفر واسطه با عضو شورای نگهبان میزدند و ملاقاتی با آنان داشتند. حتی در انتخابات مجلس دهم، طبق مسئولیتی که داشتم چندبار به حضرات گفتیم که اینکار را نکنند و فضای انتخابات نباید بگونهای باشد که تا شب انتخابات کاندیداها بلاتکلیف باشند، این منصفانه و عادلانه نیست که حق تبلیغ را از افراد میگیرید. بعد مشاهده کردیم که هیچ اتفاقی هم نمیافتد و بنابر تایید شدن این افراد نبوده است بلکه خود اشخاص تصور و تخیل میکردند که شورای نگهبان آنان را تایید میکند. الآن هم این تصورات است و من تغییری در روند نمیبینم چرا که مسیری که امسال شروع شد، ادامه انتخابات سال ۹۸ است و تغییری رخ نخواهد داد.
* آقای میرلوحی! با توجه به راهبردی که جبهه اصلاحات تعیین کرده است، پیش بینی میکنید در نهایت لیستی از جریان اصلاحات بیرون بیاید یا...
کاندیدایی ندارند، چطور لیست بدهند؟ جبهه اصلاحات میگوید ما انتخابات را تحریم نمیکنیم، اما لیست هم نمیتوانیم بدهیم؛ لیست از کجا بیاید؟ از آسمان که نمیآید. آقای باهنر و ترقی گفتند که لیست اصلاحطلبان در جیبشان است، اما ما هنوز آن را مشاهده نکردیم. ما به عنوان جریان اصلاحات نشنیده و ندیدهام و همچنین لیستی وجود خارجی ندارد.
یک مشکلی که وجود دارد، این است که جریان مسلط امروز در کشور میگوید اصلاحات اصلا وجود خارجی ندارد و هرگونه نفوذ آن را انکار میکند؛ اما میگوید باید در انتخابات بیایید. اگر اصلاحات را انکار میکنید؛ پس چرا میگویید باید بیایید؟ اما بعد میگویند چطوری بیاید و حتما باید لیست بدهید. وقتی میگوییم لیستی برای ارائه نداریم، میگویند ما لیست میدهیم مثلا جبهه پایداری، شورای وحدت لیست میدهد و یکی از آن را انتخاب کنید. آدم بگوید خودشیفتگی یا اسمش را چی میتوان گذاشت که این جماعت دچار آن هستند.
دیگر به یک حد و مرزی قائل نیستند و الفبای انتخابات آزاد و رقابتی را انکار میکنند. میگویند لیست من را امضا کن، شعار بده و لبخند هم بزن تا من نگویم چنین و چنان. اینکه میگویند ما را به چه دلیلی رد کردید؛ این هم دلیل است دیگر.
فکر میکنید افراد منتظر هستند آقای خاتمی تکرار کند؟
* یعنی جبهه اصلاحات اگر احیانا هم لیستی بیرون بیاید، حمایت نمیکند؟
خیر، این نتیجه یک تجربه و انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ است. اصلاحات همه مسیرها را رفته و تست کرده است؛ که نه تنها دستاوری نداشته بلکه هزینههای سنگینی هم متحمل شد. با چه دلیل؟ با چه منطقی باید بیایید؟ آقای روحانی تا سال ۹۶ مشاهده کردید که مورد احترام جامعه بوده و آن رای ۲۴ میلیونی نشان داد که رای اصلاح طلبان در سال ۹۲، صحیح و انتخاب بهجایی بوده است. ما هنوز از انتخاب آقای روحانی پشیمان نیستیم، اما مشاهده کردید که ایشان از سال ۹۶ به بعد؛ طی چرخشها و مسیرهایی که طی کردند؛ نمیتوانند پاسخگوی طرفداران و رایدهندگان خود باشند. وقتی نمیتوان پاسخ داد برای چه بیایند؟
فرض کنیم که اصلاحطلبان به میدان آمده و همه اقداماتی که در انتخاباتهای سال ۹۲ و ۹۶ انجام دادند را تکرار کنند؛ آقای خاتمی هم به میدان آمده و تکرار کند، شما فکر میکنید جامعه میپذیرد؟ همچین برآوردی را از زنان، از نسل Z، از دانشگاهیان و ... دارید؟
بالاخره دوستان میخواهند روی ویژگی رای اصلاحات یک دقتی بکنند؛ رای اصلاحات یک رای متنوع، متکثر و دارای طیفی از دیدگاههای مختلف است. مشخصا هم تیپ جوان، طبقه متوسط، زنان، فرهنگیان و ورزشکاران و افرادی که سر مسائل سبک زندگی خود با اصولگرایان دعوا دارند؛ هستند. به نظر شما، این افراد منتظر هستند که آقای خاتمی بگوید تکرار میکنم؟ متاسفانه اینطور نیست.
از آرای خاکستری بخواهیم به قالیباف رأی بدهد یا آقاتهرانی؟
آنان در تحلیل رای اصلاحات دچار مشکل هستند؛ ما به این جهت میگوییم رای خاکستری که اینان به لحاظ ساختاری اصلاحطلب و اصولگرا نیستند. اما اینگونه نیست که رای آنان مانند اصولگرایان باشد و کارهایی که در سیستم فرماندهی، بسیج و ... میکنند، نیست. واقعا کیفیت رای اصلاحات به شدت متفاوت است و باید قانع بشوند. اگر قانع نشوند، به صحنه نمیآیند. دوستان میگویند اینان را نادیده بگیرید و طبق دستور ما به میدان آمده و به نفع ما، به یکی از لیستهای ما رای بدید. حال به زودی لیستهای اصولگرایان مانند شورای ائتلاف یا پایداری بیرون خواهد آمد. رفقای ما از آرای خاکستری دعوت کنند که به آقای قالیباف و حدادعادل رای بدهند؟ یا به آقای محصولی و آقاتهرانی رای بدهند؟ افکار عمومی این حرف را میپذیرد؟ آیا به جز ایجاد هزینه و از دست دادن سرمایه اجتماعی اصلاحات نتیجه دیگری دارد؟ معلوم است که نه است. آقای لاریجانی، آقای نوبخت و دیگران هم کاندیدا ندارند و نمیدانم میخواهند صورتشان را سیلی سرخ نگه دارند یا نه.
میگویند ۱۵۰۰ اصلاحطلب تایید شدند، اصلا ۱۵ نفرشان را هم نمیتوانند ثابت کنند
* احتمال ائتلاف بین اصلاحطلبان و میانه روها و اعتدالیون وجود ندارد؟
ما در زمان انتخابات سال ۹۴، اگر ۲۹۰ نماینده را میخواستیم انتخاب کنیم، حداقل هزار نفر را در کشور داشتیم مانند آقای محمود صادقی، آقای مازنی، حیدری، مطهری و پزشکیان. امروز کدام چهره سرشناسی وجود دارد؟ امروز میگویند ۱۵۰۰ اصلاحطلب تایید شدند، اصلا ۱۵ نفرشان را هم نمیتوانند ثابت کنند. جالب این است که اگر بگویند فلانی اصلاحطلب است، بلافاصله تکلیف آنان مشخص است. با این قانون جدید نه تنها تا شب انتخابات بلکه بعد از انتخابات هم رای آوردن هم کاری را به سرشان خواهد آورد که در نقده اتفاق افتاد.