مرد جوان که یکی از اتباع بیگانه را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود با جلب رضایت اولیایدم از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
به گزارش ایران، ۲۰ اسفند سال ۱۴۰۰ گزارش درگیری مرگبار به مأموران کلانتری ۱۷۵ باقرشهر اعلام شد. پس از آن مأموران به محل رفتند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که درگیری میان دو جوان ایرانی و افغانستانی رخ داده و در جریان آن مرد افغانستانی به قتل رسیده است.
با شناسایی هویت متهم ۳ روز پس از این ماجرا، مأموران پلیس پی بردند که متهم به حاشیه روستای قمصر رفته و با محاصره محل وی را بازداشت کردند.
پسر جوان پس از دستگیری و انتقال به پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرد. با صدور کیفرخواست برای متهم به اتهام قتل عمد، پرونده به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند، سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن پذیرش اتهام قتل در تشریح ماجرا گفت: روز حادثه در حال گذر از خیابان بودم که احساس کردم کسی به من زل زده است. وقتی نگاهش کردم، دیدم به من چپچپ نگاه میکند. من نه او را میشناختم و نه مشکلی با او داشتم. او به یکباره شروع به فحاشی کرد و به همه ناسزا میگفت.
چون آنجا محل رفت و آمد زن و بچههای مردم بود ناراحت شدم و به او اعتراض کردم، اما با لحن تندی به من و مذهب و ملیتم توهین کرد. وقتی شدیدتر به او تذکر دادم گفت من ۲۰ ایرانی مثل تو را در افغانستان کشتهام. از شنیدن این حرف عصبانی شدم و گفتم اگر میخواهی به رفتارهایت ادامه دهی بیا به یک جای خلوت برویم و همانجا دعوا کنیم.
قاضی از متهم پرسید: چرا همانجا با او وارد درگیری نشدی؟ متهم جواب داد: نمیخواستم دوربینهای مداربسته آن محل تصویر درگیری ما را ضبط کند.
اما او به یکباره به سمتم حمله کرد و من هم با چاقویی که همراه داشتم یک ضربه به دستش زدم و دومین ضربه را به قفسه سینهاش زدم که عقبعقب رفت و چند متر آن طرفتر روی زمین افتاد.
من هم از ترسم فرار کردم و به شهرستان رفتم و پس از ۳ روز برگشتم و دستگیر شدم. حالا هم پشیمانم و شرمنده اولیایدم هستم و از آنها میخواهم تا از گناهم بگذرند و مرا ببخشند.
پس از اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند و او را به قصاص محکوم کردند.
در این میان قضات دادگاه، اولیایدم را به صلح و سازش دعوت کردند. پس از برگزاری جلسات صلح و سازش سرانجام اظهارات متهم سبب شد تا اولیایدم از قصاص وی صرفنظر کنند.
با اعلام گذشت اولیایدم، متهم این بار طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، از جنبه عمومی جرم در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
در ابتدای این جلسه پسر جوان به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: روز حادثه مقتول فحاشی میکرد و حرفهای نامربوطی میزد.
به دین و مذهبم توهین میکرد که کنترل اعصابم را از دست دادم و با او درگیر شدم. ابتدا یک چاقو به کتفش زدم تا بترسد و فرار کند، اما او دستبردار نبود، بازهم توهین کرد و من ضربههای دیگری به او زدم و حالا هم پشیمانم.
متهم افزود: پس از آن من و خانوادهام با تلاش زیاد و پرداخت دیه توانستیم رضایت اولیایدم را جلب کنیم و حالا از قضات دادگاه خواهش میکنم تا حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم زودتر از زندان آزاد شوم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.