هم میهن نوشت: گرچه نمیتوان با اطمینان اظهار داشت، ولی شاید حمله دو روز پیش آمریکا و متحدان آن به یمن بیش از اینکه برای مقابله با حوثیهای یمن و پاسخی به آنان در حمله به کشتیهای اسرائیلی در دریای سرخ باشد، با هدف تحت تاثیر قرار دادن اخبار دادگاه جنایات جنگی اسرائیل است. این ادعا دلیل روشنی دارد.
اسرائیل از وضعیت خطرناک برای کشتیهای خود در دریای سرخ ناراحت است؛ ولی نسبت به این دادگاه حساسیت بسیار بیشتری دارد، چراکه اسرائیل با سوار شدن بر روی امواج دادگاه جنایات جنگی نازیها و هولوکاست تاسیس شد و اکنون خودش برای اولین بار در چنین دادگاهی متهم شده و باید به دفاع بپردازد. جالب اینکه برای دفاع خود، یکی از بازماندگان هولوکاست را بهعنوان نماینده اعزام کرده است؛ کسی که اتفاقاً در نظام قضایی آنجا، مخالف ایدههای نتانیاهو شناخته میشود. این نکته قوت آنان است که مسائل خارجی خود را تحتتاثیر اختلافات داخلی قرار نمیدهند.
این دادگاه اهمیت فراوانی دارد. ازیکسو، آفریقای جنوبی با نمایندگی یکی از وکلای بسیار خوشنام آنجا یعنی پروفسور جان دوگاری وارد دادگاه شده است. وی از سفیدپوستان آفریقای جنوبی و مخالف جدی آپارتاید نیز بوده است و مقام بلندی در نظام بینالملل دارد و بهعنوان عضوی مهم در دفاع از حقوقبشر شناخته میشود. شکایت از اسرائیل با عنوان نسلکشی فلسطینیها که مستند به نظرات مقامات اسرائیلی و آنچه که در عمل رخ داده است، برگ زرینی در تاریخ محاکمه دولتها برای رعایت حقوق بشر است.
امروز رژیم اسرائیل باید پاسخگوی ادعاهای وحشیانه مقامات خود باشد که پس از حمله هفتمسپتامبر عنان اختیار از کف دادند و حتی نوزادان فلسطینی را هم مستحق زندگی ندانستند. این آموزه مهمی برای همه سیاستمداران است که سخنان آنان دیر یا زود روی میز قرار خواهد گرفت. از نظر ناظران دادگاه، ادعاهای تیم حقوقی آفریقای جنوبی که حقوقدانان کشورهای دیگر هم آن را همراهی میکنند، بهخوبی در جهت اثبات ادعاهای مطرحشده علیه اسرائیل است و در نتیجه ناظران معتقدند اگر دادگاه صلاحیت خود را برای رسیدگی به شکایت تایید کند، به لحاظ ماهوی باید منتظر محکومیت اسرائیل بود؛ محکومیتی که میان جنگ با حماس با نابودی مردم فلسطین تمایزی اساسی قائل شده است.
این دادگاه درس مهمی به ما و دیگر کشورهای اسلامی داده است. اگر نمیتوانیم اقدام مؤثر و عملی برای دفاع از مردم سرزمینهای اشغالی کنیم، پس چرا از ادبیات مناسب حقوقی علیه رژیم اشغالگر استفاده نمیکنیم؟ چرا این اقدام از طرف سازمان کشورهای اسلامی یا عربی انجام نشده و آفریقای جنوبی پیشگام آن شده است؟
علت روشن است؛ چون این کشورها با ادبیات حقوقی و دیپلماتیک آشنایی ندارند. نه در سطح بینالمللی و نه در سطح داخلی خود؛ بهویژه حقوق و ادبیات حقوقی، گمشده فرهنگی در داخل این جوامع است.
آفریقای جنوبی که برآمده از یک انقلاب ضدنژادپرستی بود، بهتر از همه میتواند وضعیت آپارتایدی را در سرزمینهای فلسطینی درک کند. ولی مهمتر از آن این ادبیات و رفتار که بسیار ارزشمند است، میراث نحوه مبارزهای است که نلسون ماندلا در پیش گرفت؛ مبارزی که حاضر شد دست در دست د. کلرک رهبر آفریقای جنوبی بگذارد و بر گذشته پرمحنت روابط گذشته پرده بکشد و اجازه دهد این کشور در مسیری آرام متحول گردد؛ میراث کشوری که از آپارتاید در رنج بود، مبارزه با نسلکشیشده است، در همان قالب و شیوهای که نژادپرستی را محو کردند با نسلکشی نیز مبارزه میکنند.
مقایسه این حکومت با حکومت زیمبابوه آموزنده است. کشوری که تحت رهبری موگابه استقلال یافت و ۳۰ سال نیز حاکم بلامنازع این کشور بود، ولی آن را بهروز سیاه نشاند و عقبگردی جدی در اقتصاد و سیاست این کشور رقم زد. مقایسه میراث ماندلا با میراث موگابه در نحوه گذار از یوغ استعمار به استقلال، درسآموز است. دادگاه رسیدگی به شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل نیز یکی از تفاوتهای جدی میراث این دو نفر و مهمتر از آن این دو رویکرد است.