دنیل دی پاتریس تحلیلگر و ستون نویس سیاست خارجی در شیکاگو تریبون تحلیل کرد که چرا تهاجم آمریکا، یمنیها را از حملات بیشتر در آینده باز نمیدارد؟
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: به گفته وزارت دفاع، از ۱۹ نوامبر ۲۷ حمله حوثیها علیه کشتیهای تجاری تجاری در منطقه دریای سرخ صورت گرفته است. کشتیهای جنگی ایالات متحده و بریتانیا با موفقیت بسیاری از این پهپادها، موشکهای کروز ضد کشتی و موشکهای بالستیک را قبل از رسیدن به اهداف خود سرنگون کرده اند. تاکنون تلفات یا خسارات عمده گزارش نشده است.
با این حال، علیرغم ایجاد یک گروه عملیات دریایی به رهبری ایالات متحده و اولتیماتوم هفته گذشته، حوثیها به حملات خود به خطوط کشتیرانی دریای سرخ ادامه میدهند. بر اساس گزارشها، ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا قرار است امشب جلسه کابینه را در مورد گزینههای نظامی احتمالی برگزار کند. پنتاگون قبلاً فهرستی از اهداف را تهیه کرده است.
اما یک سوال وجود دارد که باید بپرسیم: آیا اقدام نظامی واقعاً حوثیها را از انجام حملات بیشتر در آینده باز میدارد؟
در واقع، همان استدلالهای دقیق در مورد شبهنظامیان مورد حمایت ایران در عراق و سوریه که پهپادها، موشکها و راکتها را به سمت پایگاههای ایالات متحده در این دو کشور شلیک میکنند (و همچنان به شلیک میکنند) صدق میکند. ایالات متحده چندین دور حملات هوایی را به عنوان تلافی انجام داده است، تا حدی برای بازگرداندن بازدارندگی. اما حدس بزنید چی؟ حملات همچنان ادامه دارد.
ایجاد بازدارندگی مقابل بازیگران غیردولتی کار بسیار دشواری است. میزان نیروی مورد نیاز در مقابل اینها احتمالاً بیشتر از آن چیزی است که برای وادار کردن بازیگران دولتی به ارزیابی مجدد سیاستهایشان لازم است. چرا؟ زیرا بازیگران غیردولتی به اندازه دولتها چیز زیادی برای از دست دادن ندارند. حوثیها نوعی ترکیب بازیگر دولتی و غیردولتی هستند: انها بصورت بالفعل مقامات حاکم در یمن هستند، اما همچنان یک جنبش هستند تا یک دولت.
مشکل: هرچه ایالات متحده استفاده بیشتری از گزینه زور بکند، احتمال بیشتری وجود دارد که حوثیها با حملات گستردهای علیه کشتیهای جنگی و یا حتی پایگاههای ایالات متحده در خلیج فارس پاسخ دهند. اگر موشک حوثیها بتواند به اسرائیل برسد، احتمالاً میتواند به برخی از پایگاههای ایالات متحده هم برسد.
این به نوبه خود باعث تلافی بیشتر ایالات متحده میشود، به ویژه اگر آمریکاییها کشته شوند. به طور ناگهانی، ایالات متحده در حال جنگیدن در کشوری است که اکثر مقامات ایالات متحده آن را درک نمیکنند.
ما همچنین باید تاریخ را به یاد آوریم. حوثیها سالها در برابر بمبارانهای شدید عربستان و امارات (و یک دهه قبل از آن، بمباران شدید دولت یمن) مقاومت کردهاند، اما از سوی دیگر قویتر و متحدتر شده اند و قلمرو بیشتری هم در دست گرفته اند و احتمالاً محبوبتر هم شده اند (حداقل نسبت به مقامات یمن که در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده اند، که اساسا دست نشاندههای سعودی هستند).
حملات ایالات متحده میتواند خطر افزایش محبوبیت حوثیها را در زمانی به همراه داشته باشد که آنها شرایط خوبی ندارند.
جدا از همه این مسائل، مذاکرات صلح یمن در جریان است. این یک فرآیند شکننده است که مبتنی بر آتش بسی که از نظر فنی در سال گذشته منقضی شده بود، است.
با حمله به اهداف حوثیها، دولت بایدن خودزنی میکند و یک هدف سیاسی (حل و فصل جنگ داخلی یک دهه یمن) را برای دیگری (توقف حملات حوثیها) به خطر بیندازد؛ و هیچ تضمینی هم برای دومی وجود ندارد.