گاردین معتقد است احتمال رویارویی ایران و آمریکا و بروز جنگ منطقهای نسبت به گذشته افزایش چشمگیری یافته و آنچه در کانون خطر قرار دارد، تصادم این دو بازیگر در دریای سرخ و بابالمندب است.
به گزارش دنیای اقتصاد، ایران در برابر فشارهای غرب نه تنها حمایت خود را از ارتش یمن نکاسته، بلکه اخیرا کشتی جنگی را در حمایت از یمن به منطقه فرستاده است. اما در این میان اهمیت ایمنی کشتیرانی در دریای سرخ برای اقتصاد جهانی، غرب را به سمت مواجهه بیشتر سوق میدهد.
از زمان شروع جنگ در غزه که با حمله حماس در ۷ اکتبر آغاز شد، هنوز احتمال سناریوی کابوس آور یعنی مناقشه گستردهتر بین ایالات متحده و ایران در خاورمیانه تشدید نشده است؛ اما پس از رویدادهای چند روز گذشته، به نظر میرسد که این خطر جدیتر شده است. به گزارش گاردین، مرکز خطر در دریای سرخ است، جایی که ارتش یمن به کشتیهای باری با ارتباط واقعی یا احتمالی با اسرائیل حمله میکند. ایالات متحده از کشتیهایی که از طریق این منطقه سفر میکنند، محافظت کرده و یک ائتلاف دریایی چندملیتی برای حفظ اصل اساسی آزادی دریانوردی تشکیل داده است. اما رئیسجمهور جو بایدن گفته است که میخواهد از رویارویی مستقیم نظامی با ارتش یمن به دلیل ترس از تشدید تنش اجتناب کند. روز یکشنبه گذشته، نیروهای دریایی آمریکا برای اولین بار از این خط عبور کردند و همه خدمه سه قایق ارتش یمن را که به یک کشتی کانتینری حمله کرده بودند، کشتند. گرانت شاپس، وزیر دفاع بریتانیا، گفت که اگر حملات ارتش یمن ادامه یابد، بریتانیا در انجام اقدامات بیشتر تردید نخواهد کرد.
اکنون که تهران درخواستهای واشنگتن و لندن برای کمک به پایان درگیریهای دریایی یمنیها را رد میکند، یک ناوشکن ایرانی به دریای سرخ رفته است. در همین حال، بریتانیا و ایالات متحده، احتمالا با یک کشور اروپایی دیگر، در حال بررسی هشدار درباره حمله به تاسیسات نظامی در یمن هستند. در اینجا نگاهی داریم به آنچه در حال وقوع است و اینکه چرا ترسهای جدی در مورد آنچه در آینده اتفاق میافتد وجود دارد.
بلافاصله پس از حملات در ۷ اکتبر، عبدالمالک الحوثی، رهبر انصارالله حمایت خود را از حماس اعلام کرد و گفت که نیروهایش «آماده حرکت صدهاهزار نفری برای پیوستن به مردم فلسطین و مقابله با دشمن هستند». این ممکن است اغراق آمیز باشد: در ماه بعد، دخالت ارتش یمن به حملات موشکی و پهپادی که عمدتا توسط اقدامات متقابل ایالات متحده و اسرائیل رهگیری شد، محدود شد. اما در ۱۹ نوامبر، نیروهای ارتش یمن از یک هلیکوپتر برای توقیف یک کشتی باری در دریای سرخ که توسط ژاپن اداره میشد، اما در نهایت متعلق به یک تاجر اسرائیلی بود، استفاده کردند. آنها خدمه را ربودند و گفتند که تمام کشتیهای مرتبط با اسرائیل «به یک هدف قانونی برای نیروهای مسلح تبدیل خواهند شد».
دست کم ۱۷ حمله به کشتیهایی صورت گرفته است که نیروهای ارتش یمن معتقدند با اسرائیل یا متحدانش مرتبط هستند. تاکنون آمریکا از رویارویی مستقیم خودداری کرده است. اما روز یکشنبه گذشته، هلیکوپترهای نیروی دریایی ایالات متحده به سمت گروهی از قایقهای کوچکی که قصد داشتند سوار یک کشتی کانتینری شوند، شلیک کردند. در حالی که واشنگتن میگوید هلیکوپترهایش برای دفاع از خود شلیک کرده اند، کشته شدن ۱۰ شبه نظامی مرحله جدیدی از بحران را نشان میدهد. ایمنی کشتیرانی در دریای سرخ برای اقتصاد جهانی مهم است؛ زیرا این یک مسیر تجاری مهم است که آسیا را به اروپا و ایالات متحده متصل میکند. ۳۰درصد از ترافیک جهانی کانتینری از این منطقه میگذرد و هرگونه تهدید قابلتوجهی برای ایمنی آن میتواند عواقب منفی بر قیمت نفت و در دسترس بودن اقلام تولیدشده در آسیا در غرب داشته باشد. اسرائیل همچنین به شدت به ترافیک دریای سرخ وابسته است، زیرا اکثر واردات و صادرات آن طریق دریا انجام میشود.
اعضای انصارالله یک گروه شبه نظامی هستند که شاخهای از شیعیان زیدی یمن را نمایندگی میکنند که زمانی بر یمن حکومت میکردند؛ اما از زمان جنگ داخلی ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۰ تحت رژیم سنی در صنعا، پایتخت یمن، به حاشیه رانده شدند. آنها در کودتای سال ۲۰۱۴ دولت را مجبور به خروج کردند و به دنبال آن مداخله نظامی به رهبری عربستان سعودی علیه آنها را شاهد بودیم که به جنگ داخلی فاجعهبار منتهی شد. طبق برآورد سازمان ملل این جنگ منجر به کشته شدن ۳۷۷۰۰۰ نفر و آواره شدن ۴ میلیون نفر تا پایان سال ۲۰۲۱ شد. آنها در عمل در جنگ پیروز شدند. آتش بس آوریل ۲۰۲۲ باعث کاهش قابلتوجه خشونت شد و با وجود انقضای رسمی آتش بس در اکتبر، درگیریها تا حد زیادی متوقف شده است. اکثر یمنیها اکنون در مناطق تحت کنترل انصارالله زندگی میکنند و البته این گروه در حال حاضر بیشتر شمال کشور را اداره میکنند و خط ساحلی دریای سرخ را در اختیار دارند. مهم این است که آنها به عنوان بخشی از خصومت دیرینه این کشور با عربستان سعودی از سوی ایران حمایت میشوند و آمریکا اخیرا اطلاعاتی را از طبقهبندی خارج کرده است که به گفته آنها نشاندهنده دخالت ایران در عملیات علیه کشتیهای تجاری در دریای سرخ است.
بسیاری از یمنیها این عملیات را ابزاری مشروع برای اعمال فشار بر اسرائیل و متحدانش با هدف دفاع از غیرنظامیان فلسطینی میدانند و تحلیلگران میگویند مداخله انصارالله به تقویت حمایت داخلی آنها کمک کرده است. یمنیها همچنین بر این باورند که حملات در دریای سرخ میتواند بهرغم حضور یک دولت به رسمیت شناختهشده بینالمللی در جنوب این کشور آنها را به بازیگر جهانی مهمتری تبدیل کند که مترادف با کل یمن است. در همین حال، سعودیها در تلاش برای عادی سازی روابط با ایران و نهایی کردن یک توافق صلح هستند که میتواند کنترل انصارالله بر شمال یمن را به رسمیت بشناسد. عربستان در وضعیت کنونی نیز نگران هرگونه پاسخی از سوی ایالات متحده است که میتواند تلاش این کشور برای خروج از یمن را پیچیده کند.
هفت شرکت از ۱۰ شرکت بزرگ کشتیرانی جهان، از جمله بریتیش پترولیوم و شرکت آلمانی Hapag-Lloyd، استفاده از کانال سوئز و دریای سرخ را در نتیجه بحران به حالت تعلیق درآورده اند. مرسک یک هفته پیش نقلوانتقال خود را در این منطقه آغاز کرده بود، اما پس از حمله به هانگژو دوباره آن را به حالت تعلیق درآورد. در حالی که برخی شرکتهای کشتیرانی پس از سازماندهی ائتلاف دریایی ایالات متحده برای حفاظت از منطقه، خدمات خود را از سر گرفتند، اما بسیاری از کشتیهای کانتینری هنوز از مسیرهای جایگزین استفاده میکنند و بسیاری از کشتیها به جای آن از اطرف آفریقای جنوبی برای سفر از آسیا به اروپا استفاده میکنند که این سفر ممکن است تا دو هفته بیشتر طول بکشد.
دادههایی که هفته گذشته توسطFlexport، یک شرکت تدارکات جهانی منتشر شد، نشان داد که نیمی از کشتیهای کانتینری از منطقه دوری میکنند که حدود ۱۸درصد از ظرفیت کانتینری جهانی را تشکیل میدهد. این باعث افزایش هزینهها میشود – با اضافه کاری حدود ۵۰۰۰ دلار (۳۹۲۷ پوند) به ازای هر کانتینر ۴۰ فوتی که احتمالا نرخها را به سه برابر قبل از شروع بحران افزایش میدهد.
پاسخ کاخ سفید به این بحران، تشکیل یک نیروی دریایی به نام «عملیات نگهبان رفاه» برای دفاع از کشتیرانی در منطقه بود. در حالی که بیشتر کشورها تنها ملوانان خود و بریتانیا و ایالات متحده کشتیهای خود را اعزام کرده اند، هدف مقابله با حملاتی که فقط بر اسرائیل و ایالات متحده متمرکز شدهاند، دشوارتر میشود. نکته قابلتوجه این است که بحرین تنها کشور عربی است که به طور علنی به این ائتلاف ملحق شده است و اکثر بازیگران عربی پیامدهای اقتصادی این الحاق را بیشتر از خطرات ناشی از دفاع از اسرائیل میدانند. در همین حال، نگرانیهای عربستان سعودی در مورد تاثیر حمله بزرگ به ارتش یمن بر تلاشهای این کشور برای نهایی کردن توافق صلح در یمن، در عمل آمریکا را محدود کرده است. همچنین در واشنگتن این نگرانی وجود دارد که هرگونه تشدید تنش میتواند نفوذ ایران را در منطقه تقویت کند. اما ناظران جنگ طلب میگویند که واکنش نشان ندادن به این حملات دریایی تنها باعث تکرار بیشتر آنها میشود.
روز یکشنبه، جولیان بورگر، نویسنده گاردین در مطلبی نوشت که «خاورمیانه از ۷ اکتبر به سمت پرتگاه جنگ منطقهای میلغزد» و «هفته گذشته نشان داد که چگونه لبه صخرهای که آن را از چنین ورطهای حفظ میکند، میتواند به سرعت فرو بریزد». حملات ایالات متحده به کشتیهای یمنی به خودی خود تعیین کننده نیستند؛ اگرچه فاصله قابلتوجهی از رویه قبلی دارند، اما با حمله به پایگاههای شبه نظامیان در یمن فاصله زیادی دارند. اما اگر تهدید در دریای سرخ ادامه یابد، شرکتهای کشتیرانی که از عبور از این منطقه اجتناب میکنند، احتمالا به این کار ادامه میدهند و بیشتر از آنها الگوبرداری میشود. قیمتهای جهانی نفت هنوز تحتتاثیر این بحران قرار نگرفته است و هفته گذشته به دلیل احتمال بازگشایی مسیر این قیمتها کاهش یافت. هر حسی مبنی بر اینکه تهدید دوباره در حال رشد است و هیچ استراتژی خروج موثری در کار نیست، میتواند باعث این تغییر شود.
ارتش یمن هیچ نشانهای از کوتاه آمدن در انجام اقدامات خود نشان نداده است و اخیرا اعلام کرد تا زمانی که اجازه ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه داده نشود و اسرائیل حملات خود را متوقف نکند، حمله به کشتیرانی را متوقف نخواهد کرد «حتی اگر آمریکا موفق شود کل جهان را بسیج کند». اگر حوادث روز یکشنبه گذشته این محاسبات را تغییر ندهد، ممکن است ایالات متحده در نهایت تصمیم به حمله به اهدافی در یمن بگیرد که تنشها با ایران را تشدید کرده و خطر رویارویی گسترده تری را ایجاد میکند که جو بایدن بسیار مشتاق اجتناب از آن بود.