تیم ملی فوتبال ایران قرار است روز یکشنبه، جزیره کیش را به مقصد قطر ترک کند تا به طور رسمی مهیای حضور در جام ملتها شود. شاگردان امیر قلعهنویی در مرحله گروهی با سه تیم به نسبت ضعیف فلسطین، هنگکنگ و امارات همگروه شدهاند که با توجه به کیفیت بازیکنان ایران، بعید است چنین تیمهایی توان آزاردادن تیم ملی را داشته باشند. ایران برای شروع، باید روز ۲۴ دی به مصاف فلسطین برود. البته که قبل از شروع آن رقابتها، دو بازی تدارکاتی هم در دستور کار گنجانده شده است؛ یکی همین دیدار با بورکینافاسو بود که شب گذشته در کیش برگزار شد و دیگری هم با اندونزی است که پیش از شروع جام ملتها، در قطر و پشت درهای بسته برگزار میشود.
درمجموع این پنج دیدار آخرین فرصت را در اختیار امیر قلعهنویی خواهد گذاشت تا قبل از رسیدن به غولهای آسیایی، خودش را از لحاظ تاکتیکی مهیا کند. شاید بسیاری در این بازه زمانی درگیر انتخاب ۱۱ نفر ترکیب اصلی باشند، ولی واقعیت ماجرا این است که این موضوع چندان به گمانهزنی نیازی ندارد و از همین حالا میشود تقریبا حدس زد کدام بازیکنان در ترکیب فیکس تیم ملی به میدان میروند.
با وجود داشتن ستارههای تأثیرگذار بیشمار در تیم ملی، از خط دروازه تا خط حمله که قرار است دو فوقستاره ایران یعنی مهدی طارمی و سردار آزمون در آن حضور داشته باشند، شرایط یکی از بازیکنان تیم ملی در این دوره، متفاوتتر از هر زمان دیگری خواهد بود: سامان قدوس. این بازیکن ایرانی – سوئدی در شرایطی به تیم ملی فوتبال ایران فراخوانده شده که پیش از این فرصت بازیکردن در جام جهانی با تیم ملی را هم داشته، ولی هرگز بهعنوان مهره اصلی، نتوانسته خودش را به ترکیب ثابت کند.
سامان با وجود کیفیت فوتبالی بالا و خلاقیتی که در بازیاش دارد، هرگز در تورنمنتهای قبلی مهره اصلی سرمربیان وقت ایران نشد. با این حال به نظر میرسد او بزرگترین مهره امیر قلعهنویی برای تغییر ضرباهنگ فوتبالی است که ایران قرار است در آسیا به نمایش بگذارد. قلعهنویی پیش از این بارها از سبک تدافعی تیم ملی در عصر کارلوس کیروش پرتغالی گلایه کرده و اعتقاد داشت ایران با مهرههایی که در اختیار دارد، باید تهاجمی بازی کند. درست است که تا به الان رقیب گردنکلفتی به پست قلعهنویی در بازیهای رسمی نخورده، ولی اگر قرار باشد این شعار برای او تبدیل به عمل شود، چارهای به غیر از بهکارگیری مهرههای تهاجمی ندارد.
تیم ملی سالهاست که با حضور بازیکنانی مانند آزمون، طارمی و جهانبخش، مهرههای هجومی ثابتی را داشته، ولی این بار قرار است یک بازیکن، فرایند کلی را تغییر دهد. سامان قدوس که پیش از این توانسته بود خودش را بهعنوان هافبکی تهاجمی معرفی کند، روزهای خاصتری را در فوتبال حرفهایاش تجربه میکند که این یکی برایش تازگی دارد. او توانسته بیش از هر زمان دیگری یک بازیکن چندپسته شود؛ اتفاقی که سودش را امیر قلعهنویی خواهد برد. سامان در بازیهای اخیر تیم ملی هم نه پشت سر مهاجمان، بلکه به عنوان یک هافبک وسط، کنار هافبک دفاعی تیم به میدان رفته است. موردی که باعث تحرک بیشتر در خط میانی تیم ملی شده است. برای اهمیت این تغییر پست سامان فقط کافی است به فلجشدن تاکتیک قلعهنویی در دیدار برابر ازبکستان در مرحله انتخابی جام جهانی رجوع کنیم تا مشخص شود که مصدومیت او چه لطمهای به تیم ملی زد.
پس خواسته یا ناخواسته، تیم ملی یا بهتر است عنوان شود تاکتیک جدید تیم ملی به سامان قدوس وابسته شده است. شاید در نبود مهدی طارمی بتوان امیدوار بود مهاجمی دیگر جایش را در ترکیب بگیرد، ولی بازی با ازبکستان نشان داد که اگر سامان قدوس در پست جدیدی که برایش تعریف شده، نتواند به میدان برود، کار تیم ملی گره میخورد. در چنین شرایطی واضح است که اهمیت سرحال بودن سامان قدوس برای امیر قلعهنویی بیش از هر بازیکن دیگری است.
سامان البته در این فصل در عرصه باشگاهی هم متحول شده است. او فصل پیش بعد از نمایشهای نهچندان راضیکننده از تیم برنتفورد کنار گذاشته شد. کار به جایی رسید که او حتی از این باشگاه انگلیسی خداحافظی کرد. سامان فصل گذشته به عنوان بازیکن ذخیره درمجموع فقط ۱۵ بار برای برنتفورد به میدان رفت که عملکردش راضیکننده نبود. سامان از برنتفورد جدا شد و خبر رسید که قرار است دوباره به لیگ سوئد برگردد؛ یک عقبگرد بسیار مهم در کارنامه این بازیکن ایرانی – سوئدی. بااینحال، رقمخوردن اتفاقات غیرمنتظره باعث شد سامان دوباره به لیگ برتر انگلیس و همین باشگاه برنتفورد برگردد. مصدومیت تعدادی از بازیکنان برنتفورد، سرمربی این باشگاه را بر آن داشت تا دوباره این هافبک ایرانی را به انگلیس برگرداند.
بااینحال، از زمانی که سامان به برنتفورد برگشته، دیگر آن بازیکن سابق نیست. او دستکم در هفت هفته گذشته نشان داده مهره مهمی در ترکیب این است. تفاوت عمده، ولی اینجاست که سامان دیگر به عنوان هافبک هجومی بازی نکرده؛ او در تغییر پستی آشکار بهعنوان مدافع راست و چپ برای برنتفورد به میدان رفته است. دلیل عمدهاش مصدومیت بازیکنان برنتفورد در این پستهاست، ولی واقعیت این است که سامان با درک بالای تاکتیکی که تا به الان داشته توانسته خودش را در هر پستی بهعنوان بازیکنی کارآمد معرفی کند. سرمربی برنتفورد همین یکی دو هفته پیش از او تمجید کرده و گفته که به غیر از دروازهبانی با خیال راحت میتواند از این بازیکن ایرانی در هر پستی بازی بگیرد.
این یکی هم به سود قلعهنویی است که میتواند یکی از آمادهترین بازیکنان برنتفورد را که در لیگ بسیار سطح بالایی مانند انگلیس بازی میکند، در اختیار داشته باشد. پس قلعهنویی تا به الان نهتنها یک بازیکن از معتبرترین لیگ دنیا را در ترکیب دارد، بلکه خیالش آسوده است که از لحاظ بدنی هم سامان در بهترین فرم دوران زندگیاش است.
برخلاف فصل پیش که این هافبک ایرانی دقایق زیادی را برای برنتفورد بازی نکرده، در این فصل، پیش از حضورش در اردوی تیم ملی ایران، شرایط کاملا متفاوتی را تجربه کرده است. او سه بازی ابتدای فصل را به دلیل دیر اضافهشدن به ترکیب برنتفورد از دست داد و دو بازی بعدی را روی نیمکت نشست تا با شرایط سازگار شود. دقیقا از هفته ششم به بعد، سامان رفتهرفته در شرایط بازی قرار گرفت، ولی دقایق زیادی به میدان نرفت تا اینکه هفته سیزدهم و جدال سرنوشتساز با آرسنال از راه رسید. از همان زمان تا به الان سامان در هفت بازی آخر برنتفورد به عنوان بازیکن اصلی وارد زمین شده و به غیر از یک مورد که در دیدار برابر لوتون در دقیقه ۷۷ تعویض شده، سایر بازیهای را ۹۰ دقیقه بازی کرده است. در این هفت بازی او سه بار مدافع راست بوده، دو بار مدافع چپ و دوبار هم هافبک چپ برنتفورد.
سامان حالا با چنین کیفیتی در اختیار امیر قلعهنویی قرار گرفته و هر دو در آستانه تجربهکردن مهمترین تورنمنت دوران حرفهایشان هستند؛ قلعهنویی برای اینکه ثابت کند گزینه شایستهای برای نیمکت تیم ملی است و سامان هم برای اینکه نشان دهد سالها در فوتبال ایران مورد کملطفی قرار گرفته و ارزشش بیش از اینهاست. اینکه چنین معادله برد-بردی روی کاغذ هم نتیجه دهد یا خیر، نیازمند اندکی گذر زمان است تا مشخص شود نتیجه تیم ملی در جام ملتها چه خواهد شد.