bato-adv
کد خبر: ۶۹۶۲۸۳
تحلیل اندیشکده شورای آتلانتیک از انتظارات تحلیلگران که در سال ۲۰۲۳ محقق نشدند

۵ رخدادی که در ۲۰۲۳ رخ نداد

۵ رخدادی که در ۲۰۲۳ رخ نداد

یک سال پیش، بسیاری از تحلیلگران نگران بودند روسیه ممکن است در سال ۲۰۲۳ از تسلیحات هسته‌ای در اوکراین استفاده کند. خوشبختانه، سال ۲۰۲۳ بدون شلیک سلاح هسته‌ای آمد و رفت.

تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۱۲ دی ۱۴۰۲

در سال ۲۰۲۳ تحولات بسیاری رخ داد، اما این را هم در نظر بگیرید که همه تحولات آن‌طور که می‌توانست رخ دهد، رخ نداد.

به گزارش هم‌میهن، به تمام نتایجی فکر کنید که محتمل یا حتی بعید به نظر می‌رسیدند، اما رخ‌دادن‌شان ممکن بود، ولی در نهایت رخ ندادند. بسیاری از مواردی که تحلیلگران انتظارش را می‌کشیدند محقق نشدند. با این وجود، این تصورات تأثیراتی در دنیای واقعی داشتند و تعیین می‌کردند که توجه‌ها باید به کدام سمت هدایت شود و منابع کجا خرج شود. آنچه در ذیل می‌خوانید نظر کارشناسان شورای آتلانتیک است درباره پنج رویدادی که به‌طور قابل‌توجهی در سال ۲۰۲۳ احتمال وقوع‌شان می‌رفتند، اما رخ نداده اند. در این نوشتار نیم‌نگاهی هم به سال ۲۰۲۴ شده است.

۱. اقتصاد آمریکا وارد رکود نشد

اقتصاددان‌ها سابقه خوبی در پیش‌بینی رکود ندارند و سال ۲۰۲۳ نیز از این قاعده مستثنی نبود. در آغاز سال، بسیاری از پیش‌بینی‌کنندگان اقتصادی در بخش خصوصی و دولتی فکر می‌کردند رکود جهانی «غیرقابل اجتناب» است. بلومبرگ حتی احتمال رکود اقتصادی آمریکا را ۱۰۰ درصد اعلام کرد. البته، اگر به مرکز ژئواکونومیکس دقت می‌کردید، می‌توانستید این احتمالات را کمی متفاوت محاسبه کنید. در ژانویه، ما میزبان نشستی با حضور یان هاتزیوس، اقتصاددان ارشد گلدمن‌ساکس و مگان گرین از بانک انگلستان بودیم که هر دو آن‌ها درباره چگونگی فرار ایالات متحده آمریکا از رکود اقتصادی بحث کردند. اما تحلیل خلاف از آب درآمد. چرا؟ اول از همه، شوک جهانی انرژی که بسیاری تصور می‌کردند سال ۲۰۲۳ را متأثر از خود کند، محقق نشد. ایالات متحده به رکورد بالاتری در تولید گاز طبیعی رسید. زمستان پارسال گرمتر از حد انتظار اروپا بود و از قضا، کندی اقتصاد جهانی میزان تقاضا را کاهش داد. این دستورالعملی برای به اصطلاح «فرود نرم» است. در آمریکا اتفاق عجیبی در مورد نیروی کار افتاد. حتی با وجود افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی، اقتصاد آمریکا همچنان به افزایش شغل در یک روند سالم ادامه داد و به‌طور متوسط ماهانه بیش از ۲۵۰ هزار شغل ایجاد کرد. در گذشته، سیاست‌های انقباضی بانک مرکزی بازار اشتغال را با مشکل مواجه می‌کرد، اما این بار پس‌انداز‌های مردم در دوران همه‌گیری کرونا که در حساب‌هایشان باقی مانده بود، کار را آسان کرد. نکته اصلی این است که همه‌گیری کووید-۱۹ یک شوک اقتصادی برخلاف سایر موارد ایجاد کرد، بنابراین شاید ما نباید تعجب می‌کردیم که بهبود اقتصادی نباید از قوانین عادی پیروی کند. اما نکته اینجاست که نیروی جاذبه همیشه مسیری برای بازگشت پیدا می‌کند؛ بنابراین صرفاً اینکه اکثر تحلیلگران اکنون فکر می‌کنند ما در مسیری هموار به سمت تورم پایین و ادامه رشد تولید ناخالص داخلی قرار داریم، اشتباهات پیش‌بینی‌ها در سال گذشته نشان داد ممکن است پیش‌بینی جدید نیز اشتباه از آب دربیاید.

۲. روسیه در اوکراین از سلاح هسته‌ای استفاده نکرد

یک سال پیش، بسیاری از تحلیلگران نگران بودند روسیه ممکن است در سال ۲۰۲۳ از تسلیحات هسته‌ای در اوکراین استفاده کند. خوشبختانه، سال ۲۰۲۳ بدون شلیک سلاح هسته‌ای آمد و رفت. چرا ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه از کشیدن ماشه سلاح هسته‌ای خودداری کرد؟

دو دلیل عمده برای پاسخ به این سوال وجود دارد؛ اول اینکه، حمله متقابل اوکراین در سال ۲۰۲۳ کمتر از آنچه بسیاری پیش‌بینی می‌کردند موفقیت‌آمیز بود. سناریوی تشدید تنش هسته‌ای که تحلیلگران بیش از همه از آن می‌ترسیدند، بر مبنای یک ضدحمله خیره‌کننده اوکراینی استوار شده بود. فرض بر این بود که این اقدام باعث می‌شود پوتین استفاده از تسلیحات هسته‌ای غیراستراتژیک را در میدان نبرد به باخت ترجیح دهد. تنها این اقدام می‌توانست روسیه را از شکستی تحقیرآمیز که می‌توانست جایگاه پوتین در روسیه را تهدید کند، نجات دهد. در عوض شرایط به شکل دیگری پیش رفت. روسیه در سال ۲۰۲۳ شاهد فشار زیادی نبود. خطوط نبرد چندان تغییر نکرد و همین مسئله باعث شد که پوتین مجبور نشود به سمت انتخاب‌های سخت حرکت کند.

دوم اینکه، پوتین از ترس واکنش آمریکا و ناتو از استفاده از سلاح هسته‌ای منصرف شد. پوتین دستش در اوکراین پر است و خواهان جنگ بزرگ با غرب نیست. پیام‌های بازدارنده کاخ سفید در اواخر سال ۲۰۲۲ و اوایل سال ۲۰۲۳ به‌طور مؤثر این ترس‌ها را تقویت کرد. دولت بایدن علناً تهدید کرد، در صورت استفاده پوتین از سلاح‌های هسته‌ای، «عواقب فاجعه‌بار» برای روسیه به دنبال خواهد داشت و طبق گزارش‌ها، به‌طور خصوصی نیز روسیه را تهدید کرد که در صورتی که پوتین دست به کار احمقانه‌ای بزند، آمریکا با استفاده از نیروی نظامی‌اش از روسیه انتقام سختی خواهد گرفت. همین تهدید‌ها برای توقف دستور حمله هسته‌ای کافی بود. این پیام‌ها در کنار هم یک تهدید بازدارنده مؤثر را تشکیل دادند. با این حال، اگر یکی یا هر دوی این عوامل در سال ۲۰۲۴ تغییر کند، انتظار می‌رود نگرانی‌ها در مورد شکستن تابوی حمله هسته‌ای توسط پوتین دوباره افزایش یابد.

۳. چین به تایوان حمله نکرد

حزب کمونیست چین تمایل خود را برای استفاده از زور برای متحد کردن تایوان با چین، پنهان نکرده است. در دوره‌هایی از سال ۲۰۲۳، اینطور به نظر می‌رسید که سال ۲۰۲۳ باید سالی باشد که چین در نهایت از زور استفاده کرده و به تایوان حمله کند. پس از سفر نانسی‌پلوسی، رئیس وقت مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان در سال ۲۰۲۲، تسای اینگ‌ون، رئیس‌جمهور تایوان با کوین مک‌کارتی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در ایالات متحده دیدار کرد. چین در واکنش به این اقدام دور دیگری از مانور‌های نظامی خود را در اطراف تایوان آغاز کرد. در همین حال، هندوراس با تغییر موضع خود در رسمیت شناختن دیپلماتیک از تایوان، مانور شدید چین را برای محروم کردن تایوان از فضای بین‌المللی در حمایت از خود شدت بخشید و همه فکر می‌کردند فضا برای حمله چین به تایوان در حال فراهم شدن است. علاوه بر این، در سال ۲۰۲۳ نیز ارتش آزادی‌بخش خلق چین، شاخه مسلح حزب کمونیست چین، به سرعت عملیاتی بی‌سابقه در تنگه تایوان و اطراف آن به اجرا گذاشت. همه این‌ها زمینه مساعدی را برای وقوع یک بحران قریب‌الوقوع در تنگه تایوان در سال ۲۰۲۳ ایجاد کرد، خواه محاصره، تهاجم یا هر چیز دیگری. پس چرا این اتفاق نیفتاده است؟

دلایل زیادی وجود دارد که توضیح می‌دهد چرا چین هنوز تهاجم تمام‌عیار را به تایوان آغاز نکرده است. اول، دشواری ذاتی تهاجم آبی و خاکی را نباید دست‌کم گرفت. فرود متفقین در نرماندی در طول جنگ جهانی دوم ۱۰ هزار کشته، مجروح و مفقود در عملیات بر جای گذاشت. نکته جالب توجه این است که این ۱۰ هزار تلفات از مجموع ۱۶ هزار سربازی بودند که در روز اول در نرماندی فرود آمدند. شش هفته بعد، شکست بزرگ رخ داد. تهاجم به تایوان در مقیاس و دشواری‌اش بسیار پیچیده‌تر و مهم‌تر است. علاوه بر این، نیروی دریایی چین از سال ۱۹۷۹ تاکنون هیچ عملیات نظامی‌ای را تجربه نکرده، بنابراین بعید است آمادگی و تجربه لازم را داشته باشد. قدرت نیروی دریایی چین تا سال ۲۰۲۷ تکمیل نخواهد شد. به نظر می‌رسد ارتش چین ظرفیت ترابری و تداوم حمله به تایوان را نداشته باشد. نکته دیگر اینکه مانور‌های نامطمئن هسته‌ای چین و بازی‌های سیاسی این کشور در مورد توان موشکی‌اش، موجب شده ایالات متحده نیز توان ظرفیت بیشتری را در منطقه مستقر کند. البته ارتش چین همچنان می‌تواند با حمله ناگهانی، فشار‌های روانی و اقتصادی زیادی به تایوان وارد کند، اما این گزینه‌ها چنانچه با اشتباهات محاسباتی همراه شوند، خطر مضاعفی را برای چین به دنبال خواهند داشت؛ بنابراین چین فعلاً ترجیح داده شدت تحرکات خود را در اطراف تایوان افزایش دهد و به شناسایی پدافند هوایی تایوان مشغول باشد تا اینکه به این کشور حمله کند.

مشکل بعدی چین، رکود اقتصادی این کشور است. رشد تولید ناخالص داخلی چین کمتر از ۴ درصد است و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۴ روندی کُند داشته باشد. تهاجم به تایوان به توان اقتصادی فوق‌العاده‌ای نیاز دارد چراکه این تهاجم می‌تواند تجارت جهانی و جریان‌های مالی را در سراسر جهان مختل کند. برآورد می‌شود حمله چین به تایوان تا ۳ تریلیون دلار برای چین هزینه داشته باشد. البته تخمین هزینه مستقیم برای چین دشوار است، اما شایان ذکر است که عملیات ایالات متحده در عراق و افغانستان بین چهار تا شش تریلیون دلار هزینه داشته است.

اما سال ۲۰۲۴ چه خواهد شد؟ با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری تایوان در ماه ژانویه و درحالی‌که سیگنال‌های ارسالی از سوی چین برای حل مسئله تایوان در یک چارچوب زمانی مشخص همچنان در حال افزایش است، موانع بر سر راه اقدامات عملیاتی چین همچنان زیاد است. این رویه نشان می‌دهد تمرینات نظامی چین به ایجاد یک وضعیت نرمال جدید خواهد انجامید. چین همچنان به آماده کردن ابزار‌های اضافی برای رویارویی با تایوان ادامه خواهد داد. همچنین چین سعی خواهد کرد قدرت نیروی پشتیبانی و لجستیک ارتش خود را تقویت کند تا هر زمان که لازم شد این نیرو برای انجام یک حمله بزرگ آماده باشد. صرف‌نظر از اینکه کدام حزب تایوانی در انتخابات پیروز می‌شود، انتظار می‌رود با پیچیده‌تر شدن رویکرد چین در قبال تایوان و با تکیه بر تقویت و تشدید اختلاف‌نظر و نارضایتی در مورد مسائل حیاتی، شاهد افزایش مداوم انتشار اطلاعات نادرست و جنگ‌شناختی بین دو طرف باشیم. در مورد تشدید تنش، اگر یک تحریک مناسب یا تشدید تصادفی تنش رخ بدهد، محتمل‌ترین سناریو‌ها می‌توان این باشد که چین به‌جای حمله آشکار به تایوان به محاصره یا قرنطینه کردن این کشور روی آورد.

۴. روسیه مانع از صادرات غلات اوکراین نشد

تصمیم روسیه برای خروج از ابتکار توافق صادرات غلات دریای سیاه با میانجیگری سازمان ملل متحد و ترکیه در ژوئیه ۲۰۲۳ نگرانی‌هایی را در مورد آینده صادرات دریایی اوکراین و تأثیرات آن بر بازار‌های جهانی مواد غذایی ایجاد کرد. بسیاری از تحلیلگران به سرعت بدترین سناریو‌ها را مطرح کردند و روایت‌های روسیه را تقویت کردند که هیچ اتفاقی در دریای سیاه بدون دخالت روسیه یا حداقل رضایت این کشور نمی‌تواند رخ دهد. با این حال، برخلاف انتظارات، اوکراین نه‌تن‌ها صادرات دریایی خود را حفظ کرده، بلکه آن‌ها را از طریق کریدور‌های بشردوستانه ایجادشده از طریق آب‌های سرزمینی رومانی و بلغارستان گسترش نیز داده است. الکساندر کوباکوف، وزیر زیرساخت اوکراین، از افزایش چشمگیر گردش مالی ماهیانه تجارت دریایی از زمان راه‌اندازی این کریدورها، از ۲۷۸ هزار تن به نزدیک پنج میلیون تن خبر داده است. به‌رغم حملات روسیه، از جولای سال ۲۰۲۳، در بنادر دریای سیاه اوکراین، ۳۳۷ کشتی بارگیری کرده‌اند که گاهی حتی از چرخه ماهانه طرح توافق غلات دریای سیاه، که روسیه اغلب از آن به نفع خود بهره‌برداری کرده بود، فراتر رفته است. از ۱۹ دسامبر، اوکراین ده میلیون تن محصول از طریق اعزام ۳۰۲ کشتی به بیست‌وچهار کشور صادر کرده است.

عوامل متعددی در موفقیت اوکراین نقش داشته‌اند؛ اول، تاکتیک‌های مبتکرانه و خلاقانه جنگ دریایی به اوکراین اجازه داده تا کنترل خود را، ابتدا بر جزیره مار و سپس بر «برج‌های بویکو»، سکو‌های نفتی فراساحلی که پس از اشغال کریمه در سال ۲۰۱۴ توسط روسیه تصرف شد و برای حمایت از تلاش‌های جنگی خود استفاده کرد، به دست آورد. تا به‌حال. این امر تسلط روسیه را در بخش شمال غربی دریای سیاه به‌طور قابل توجهی محدود کرده است. درحالی‌که روسیه هنوز از ظرفیت قابل‌قبولی برای حمله به کشتی‌های تجاری برخوردار است، ضدحمله‌های اوکراین به کشتی‌های جنگی و مقر نیروی دریایی روسیه در کریمه، توانایی‌های دریایی روسیه را کاهش داده و بیشتر کشتی‌های این کشور را مجبور به عقب‌نشینی از این منطقه کرده است. دوم اینکه، حمایت غرب نقش مهمی در تقویت قابلیت‌های دفاع هوایی اوکراین برای حفاظت از بنادر دریایی و زیرساخت‌های کشاورزی این کشور ایفا کرده است؛ اگرچه اوکراین هنوز به کمک بیشتری نیاز دارد.

سوم اینکه، افزایش آگاهی از نقش کلیدی دریای سیاه در توسعه‌طلبی منطقه‌ای روسیه و همچنین نقش دریای سیاه در ضدحمله‌های موفق اوکراین، به جلب حمایت بین‌المللی کمک کرده است. انتظار می‌رود امضای یادداشت سه‌جانبه بین ترکیه، بلغارستان و رومانی برای مین‌زدایی دریای سیاه در ژانویه ۲۰۲۴، همراه با افزایش حمایت دریایی بریتانیا و نروژ در قالب یک «ائتلاف دریایی»، توانایی‌های دفاع ساحلی و دریایی اوکراین را بیشتر تقویت کند. با این حال، نبرد بر سر دریای سیاه هنوز به پایان نرسیده است. روسیه احتمالاً در سال ۲۰۲۴ تلاش‌های خود را برای محدود کردن کشتیرانی آزاد، مختل کردن زنجیره تأمین از طریق حملات پهپادی و موشکی به زیرساخت‌های بنادر، آزار و اذیت کشتی‌های تجاری و شرکت در دزدی دریایی و عملیات مخفی برای پرهزینه ساختن حرکت در مسیر‌های دریای سیاه تشدید خواهد کرد.

در سال ۲۰۲۳، اوکراین بار دیگر ثابت کرد، وقتی همه اقلام مورد نیازش را در اختیار داشته باشد، می‌تواند بهتر از حد انتظار عمل کند. توانایی کی‌یف برای حفظ این موفقیت به‌عنوان یک تولیدکننده عمده غذا و یک قدرت دریایی نوظهور در سال ۲۰۲۴ تا حد زیادی به عزم غرب برای حفظ حمایت سیاسی، نظامی و مالی از اوکراین بستگی دارد.

۵. ایالات متحده و اتحادیه اروپا وارد جنگ تجاری نشدند

آنچه اتفاق نمی‌افتد اغلب به اندازه آنچه که اتفاق می‌افتد، مهم است. حتی گاهی اوقات آنچه اتفاق نمی‌افتد، مهمتر نیز هست. روابط تجاری آمریکا و اتحادیه اروپا نیز از همین قاعده پیروی می‌کند.

مثلاً، تا پایان اکتبر سال ۲۰۲۳، اتحادیه اروپا و ایالات متحده باید به توافقی دائمی برای آزاد کردن تجارت دوجانبه فولاد و آلومینیوم دست می‌یافتند؛ این توافق میلیارد‌ها دلار تعرفه ایالات متحده بر این محصولات را حذف می‌کرد. اما این اتفاق نیفتاد. مذاکره درباره این توافق تحت یک ترتیب موقت دوساله در حال انجام بود. براساس این ترتیب، فولاد و آلومینیوم اتحادیه اروپا در تاریخ‌هایی مشخص بدون عوارض گمرکی وارد ایالات متحده شده و اتحادیه اروپا میلیارد‌ها دلار تعرفه تلافی‌جویانه خود را بر سایر محصولات ایالات متحده به حالت تعلیق درآورد. این تغییرِ رویه موقت، یک جنگ تجاری بالقوه را از میان برداشت و روند حل و فصل اختلافات در سازمان تجارت جهانی را کاهش داد. عدم دستیابی به توافق در ماه اکتبر، خطر اعمال مجدد میلیارد‌ها دلار تعرفه ایالات متحده و تعرفه‌های تلافی‌جویانه اتحادیه اروپا و تشدید جنگ تجاری بالقوه را به همراه داشت. این دومین اتفاق کلیدی است که در سال ۲۰۲۳ رخ نداد. ایالات متحده به سرعت اعلام کرد در صورت عدم وجود یک توافق، تعرفه‌هایش را به فوریت اعمال نخواهد کرد تا فضا برای گفتگو‌های بیشتر فراهم شود. اتحادیه اروپا نیز اخیراً اعلام کرد، تعرفه‌های تلافی‌جویانه خود را برای پانزده ماه دیگر متوقف می‌کند.

البته ناکامی در رسیدن به توافق نهایی تا ماه اکتبر غیرمنتظره نبود. طرفین در حال تلاش برای رسیدن به توافقی هستند که بسیار دشوار است چراکه این توافق قرار است مبتنی بر یک ترتیب کاملاً بی‌سابقه باشد که تجارت فولاد و آلومینیوم را تسهیل می‌کند و نظر زیست‌محیطی نیز پایدار است و ضمناً مبتنی بر بازار نیز هست. علاوه بر همه اینها، قرار است این تجارت برای هر دو طرف ارزان نیز باشد. در واقع، یکی از موانع بر سر راه توافق نهایی ممکن است منافع نامتقارن دو طرف باشد. یک دیدگاه این است که هدف توافق، حذف تعرفه‌های آزاردهنده و احتمالاً توهین‌آمیز بر فولاد و آلومینیوم اتحادیه اروپا است که نیازمند حداقل‌های لازم برای متقاعد کردن ایالات متحده است. دیدگاه متفاوت این است که این ترتیب باید یک مدل بلندپروازانه برای رویکردی جدید به توافق‌نامه‌های تجاری به‌طور کلی باشد؛ رویکردی که صرفاً موانع تجاری را حذف نمی‌کند و به تجارت کم‌هزینه محصولات کمک نمی‌کند، بلکه تجارت محصولاتی که با تغییرات اقلیمی سازگار نیستند را نیز فیلتر می‌کند. به همین دلیل، بحث‌ها درباره تجارت فولاد و آلومینیوم با هدف ایجاد رویکرد‌های جدید برای رویارویی با چالش‌های کنونی بسیار پیچیده خواهد بود. دو طرف برای حل این مشکل نیاز به خلاقیت و ارائه ابتکارات جدید دارند. در مجموع، در روابط تجاری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، سال ۲۰۲۳، سال سکوت بود.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین