رهبری در سخنان اخیر خود با اشاره به چهار خصوصیتی که در ابتدای امسال راجع به انتخابات مجلس دوازدهم مبنی بر «مشارکت قوی، رقابت واقعی، سلامت انتخابات و امنیت انتخابات» گفته بودند؛ خواهان آن شدند که «میدان برای حضور جناحهای سیاسی و گرایشهای گوناگون سیاسی-اقتصادی-فرهنگی در مسابقه بزرگ انتخابات» باز شود تا «همه دیدگاهها و نگاهها در این میدان فعال باشند.» و البته تاکیدشان این بود که «اگر میخواهید به نفع دیدگاه خود تحول ایجاد کنید، راهش سر کار آوردن کسانی است که با شما همجهت هستند که این مسئله نیز فقط با انتخابات محقق میشود.»
به گزارش هممیهن، در پی این سخنان، واکنشهایی از سوی چهرههای مختلف سیاسی مطرح شد؛ مثلاً احمد وحیدی، وزیر کشور وجود تنوع سلایق را محققشده در این انتخابات میدانست و بر آن تاکید داشت، یا چهرههای سیاسی اعتدالگرا و اصلاحطلب، سخنانی درباره اینکه باید شورای نگهبان تغییری در رویه معمول و نحوه بررسی صلاحیتها داشته باشد، به میان آوردند. از سویی در کشور ما تجربه انتخابات کم نیست و شاهد آن بودیم که هرگاه گزینهای کمی مطلوب برای مردم در میان کاندیداها بود؛ مردم تصمیم بر حضور گرفتند مانند انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ که مردم با وجود اینکه پس از حوادث ۸۸ به سمت رخوت سیاسی حرکت کرده بودند، اما در این بزنگاهها حضور پرشوری داشتند.
البته که فاصله ۹۶ تا به امروز شرایط از جوانب مختلف تغییر کرده است و نوع ناامیدی مردم احتمالاً سمت و سوی دیگری دارد بالاخره سه دوره اعتراضات ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ سرخوردگی خود را به همراه میآورد و البته تغییرات در پی هر دوره انتخابات وقتی منجر به ضعف مداوم و شکلگیری ضعیفترینها در سالهای پس از پیروزی انقلاب میشود؛ تنها در صورتی که مردم بپذیرند نظر و انتخابشان اثرگذار است و آنکه آنها روی کار میآورند، توان عمل و برآورده کردن خواستهشان را دارد؛ پا پیش میگذارند.
این پیشنیاز هم مستلزم آن است که آنچه در برابر مردم گذاشته میشود آنچنان تنوع داشته باشد که مردم با دست باز و با امید به اهمیت نظرشان دست به انتخاب بزنند. حضور «جناحهای سیاسی و گرایشهای گوناگون سیاسی-اقتصادی-فرهنگی» در انتخابات که رهبری بر آن تاکید کردهاند، راهکاری برای حرکت به سمت جلب مشارکت مردم است؛ اما مسئله این است که با وجود قانون انتخابات و چندمرحلهای شدن ثبتنامها عملاً فرصت برای حضور بیشتر گرایشهای مختلف حداقل برای انتخابات ۱۱ اسفند فراهم نیست؛ از طرفی در همان معدود شرکتکنندگان با رویکرد مختلف هم رویه شورای نگهبان اگر حذفیتر از ادوار گذشته نباشد، بعید است عاملی برای افزایش مشارکت باشد.
بر همین اساس به نظر میرسد رویه همان یکدستسازی گذشته است و قرار نیست حتی با سخنان رهبری هم تغییری حاصل شود؛ مگر اینکه منظور از سخنان رهبری را همان برداشت احمد وحیدی بگیریم که تنوع سلایق کاندیداهای باقیمانده در رقابت انتخابات را در شرایط فعلی مقبول بداند و قصدشان انتخاباتی بدون حضور کاندیداهای جناح رقیب است؛ انتخاباتی که در آن اصولگرایان به رقابت درونجریانی بپردازند که با این اوصاف بعید است آن شور و شکوه مدنظر از حضور در انتخابات حداقل برای این دوره فراهم شود. حرکت به سمت تشویق مردم برای حضور در انتخابات نیازمند تصمیمات بزرگ در سطوح عالی و توجه به خواست سلایق گوناگون در جامعه است که حالا که رهبری هم بر آن تاکید کردند، از همین سخنان برای اجرا و اعمال آن باید بهره برد و برای ایجاد «تحول» حال با تغییر در سازوکار فعالیت شورای نگهبان یا هر روشی که خواست مردم را محقق سازد، گام اساسی برداشت.
در همین راستا گفتوگو با منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا و مشاور علی لاریجانی، جواد هروی، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه، محمدرضا عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و حسین نورانینژاد، قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت را میخوانید:
۱. رهبری در سخنان خود بر باز شدن میدان برای حضور جناحهای سیاسی در انتخابات تاکید کردند. اما به نظر میرسد اجرای ناگهانی قانون جدید و مسئله پیشثبتنام مانع از کاندیداتوری بسیاری از چهرهها و نامزدهای اصلاحطلب و میانهرو شد و عملاً این جناح حضور جدی در انتخابات ندارد. به نظر شما، آیا با توجه به تاکید رهبری فراهمسازی فرصت مجدد برای ثبتنام نامزدها مطابق دورههای قبل ضروری نیست؟
محمد عطریانفر: منطقیترین روند این است که بتوانند رفتار انقباضی و سیاست بستهای که در گذشته اعمال کردند و فرصت را از اصلاحطلبان گرفتند، بتوانند اصلاح کنند، اما فکر نمیکنم دستگاههای اجرایی و امنیتی و مسئولان ارشد سیاسی کشور چنین بازگشتی را به عقب داشته باشند. واقعیت این است که آنچه در مقام عمل رخ میدهد این است که انتخابات پیشرو عمدتاً برپایه رقابت بین جریانهای داخلی اصولگرا خواهد بود و اصلاحطلبان در این رقابتها حضور منفرد خواهند داشت، اما اینکه بتوانند نیرو معرفی کنند امکان نخواهد داشت، زیرا چهرهای در اختیار ندارند که تایید شده باشد. ما باید روی این موضوع تاکید داشته باشیم که وزارت کشور و شورای نگهبان حداقل برای آینده محورهایی که رهبری اشاره کردند را در دستور کار خود قرار دهند.
حسین نورانینژاد: کافی نیست. این قانون در سال ۹۸ نبود، اما انتخابات خوبی نداشتیم. البته قانون جدید شرایط را بدتر کرد، اما تقلیل مسائل به این قانون هم واقعبینانه به نظر نمیرسد. به نظرم این انتخابات را به همین ترتیبی که پیش رفته باید تمامشده دانست، ولی فضا را برای گفتوگوی عمومی درباره نهاد انتخابات و نهادهای انتخابی ذیل همین تعاریفی که رهبری از انتخابات مطرح کردند، امن و آزاد نگه داشت و اجازه داد که بدون لکنت و نگرانی بررسی شود که آیا واقعاً انتخاباتی که از خلال نظارت استصوابی در سالهای گذشته برگزار شده، واجد چنین معنایی بوده است؟ برخی جریانهایی که سوابق و گفتمان آنها نشان میدهد باوری به دموکراسی و رای مردم ندارند، بهانهای را جعل کردهاند به این عنوان که قانونی بودن انتخابات، یگانه ویژگی ضروری آن است و مسائل دیگری مانند فراگیری کاندیداها و مشارکت مردم و غیره، فرعی و کماهمیت هستند. قانون هم که دست خودشان است. اگر حاکمیت قانون بود، این حرف اگرچه ناقص، اما تا حدی قابل اعتنا میشد، ولی نه در شرایط حاکمیت همانها بر قانون. این نگاه، دشمن حق حاکمیت ملی از طریق انتخابات آزاد است. اما متاسفانه قائلان به این دیدگاه زورمدار، قدرت زیادی دارند. حاکمیت اگر بخواهد حس امید و مشارکت را در مردم زنده کند، فراتر از این قانونی که در سوال شماست، باید در تامین دیگر حقوق شهروندان از خود حرکتی نشان دهد.
بهعنوان مثال اگر نرمشی درباره سبک زندگی مردم باشد، اگر یکدستی منصوبان در نهادهای انتصابی شکسته شود، اگر اختیارات مجلس به مجلس بازگردد، اگر صداوسیما ملی شود و خلاصه اگر قدرت غیرعادلانهای که به یک اقلیت حس صاحبخانگی داده و بقیه ملت را مستأجر میداند، سر جای عادلانه و متناسب خود قرار گیرد و حقوق اساسی ملت محترم شمرده شود، حتی اگر فعلاً گامهای اولیه، اما ملموسی آغاز شود، آنگاه در کنارش تغییر این قانون میتواند امیدی برای مشارکت مردم در انتخابات بیافریند. ولی هیچ نشانهای از این تغییرات دیده نمیشود.
واقعیت این است که امروز هم مخاطب معنابخشی به انتخابات و ایجاد نشاط و امید و حس مشارکت در مردم، بیش از هر کسی در اختیار رهبری و نهادهای زیرمجموعه ایشان است. اگر میل مردم به انتخابات کاسته شده، در بضاعت ایشان است که با یکسری تحولات، شرایط را تغییر دهند.
منصور حقیقت پور: اگر این اتفاق رخ دهد، خیلی خوب است، اما فکر میکنم منع قانونی خواهد داشت و قانون اجازه ثبتنام مجدد را نمیدهد. افراد شاخص و چهرههای داشتیم که برای مرحله دوم ثبتنام نکردند چراکه نگرانیهایی در زمینه تایید صلاحیت خود داشتند. یک راه میانه وجود دارد که آنهایی که نتوانستند تمام نمایندگان خود را به ثبتنام برسانند به وضع موجود و نمایندگانی که از آن جناح وجود دارند، اما آدمهای قدیمی نیستند قناعت کنند تا هم زمینه چرخش نخبگانی فراهم شود و هم نیروهای جدیدتر وارد صحنه شوند. در هر حالت مردم باید اعلام کنند پای صندوقهای رای حاضر خواهند شد.
جواد هروی: اینکه دستگاههای اجرایی بخواهند مجدداً بحث ثبتنام را مطرح کنند از تصور دور است. اما آنچه که میشود بهویژه بعد از بیانات رهبری انتظار داشت، این است که در نیمه دیماه نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان برای ما روشن شود. در آن زمان شاید بشود مطالب را نقد و بررسی کرد؛ لذا تا آن زمان به نظرم باید منتظر ماند و نتایج را رصد کرد. تصور میکنم نتایجی که در آن زمان اعلام خواهد شد، بسیاری از مسائل را برای همگان روشن خواهد کرد. این نتایج هم میتواند مشعل انتخابات را گرم کند و هم میتواند مشعل انتخابات را خاموش کند.
۲. رهبری در سخنان خود از انتخابات بهعنوان راهحل تحولخواهی سخن گفتهاند و ۴ ویژگی را مطرح کردهاند و تاکید داشتند که انتخابات رقابتی با حضور جریانهای سیاسی مختلف و متنوع صورت بگیرد. چقدر مخاطب این سخنان را مردم و چقدر مسئولان و نهادهای بررسی صلاحیت میدانید؟ اهمیت این سخنان در شرایط کنونی را چگونه میدانید؟
محمد عطریانفر: همین سرفصلهایی که در سخنرانی اخیر توسط رهبری اعلام شد، چند ماه پیش از سوی ایشان عنوان شده بود و باز هم با توجه به تحلیلی که ایشان از واقعیت سیاستهای ملی دارند، این سرفصلها را به جامعه منتقل کردند. در فرمایشاتی که اخیراً داشتند، این چهار محور توضیح بیشتری داده شد، بهخصوص ایشان توصیه جدی داشتند که برای رقابتپذیری هر چه مناسبتر، باید همه گروههای سیاسی و سلیقههای مختلف در این انتخابات سهم داشته باشند. این نکته به نظرم در فرمایشات ایشان کمی شفافتر، دقیقتر و بسیار بجا بود. در این چهار محور، دو محور مخاطب مردمی دارد و گروههای نخبگان مردم که در غالب احزاب فعالیت میکنند را هم شامل میشود که موضوع مشارکت فراگیر، مخاطب مستقیم آن، مردم هستند و موضوع رقابت، مخاطبش گروههای سیاسی هستند. اما دو محور دیگر مبنی بر سلامت و امنیت، مخاطبش مسئولان و برگزارکنندگان و شورای نگهبان است. این چهار محور ساختار درهمتنیدهای دارد که هر کدام از محورها در قوام و پایداری سایر محورها مؤثر است. واقعیت این است که در بین این محورها، بحث رقابت، مقدمات و لوازمی میخواهد که این مقدمات به دلیل شتابزدگی مجلس در اصلاح قانون انتخابات فراهم نشد و رفتار مجلس و همچنین روند بررسی صلاحیتها آن را مخدوش کرد. اگر قرار بر این باشد که این محورها محقق شود، آقایان ناظر و مسئول باید خودشان را مسئول بدانند و به دنبال جبران باشند.
حسین نورانینژاد: در ادبیات سیاسی رایج در ایران، چهار سطح از تغییر دیده میشود. اولینش انقلاب است که برای براندازان است. دوم، تحول است. یعنی چیزی بیشتر از اصلاح و کمتر از انقلاب. شاید معادل اصلاحات بنیادین. سطح بعدی، اصلاحات در تعریف متعارف است و پایینترین سطح به بهبودخواهی میرسد. واقعیت این است که در بین تغییرخواهان، آنهایی که دعوت به مشارکت در انتخابات میکنند، حتی چشماندازی از بهبود را هم وعده نمیدهند. یعنی نمیتوانند چنین وعدهای بدهند. آنها حداکثر میگویند که ممکن است مانع برخی مصوبات اقلیت حاکم شوند که در این باره هم تردید است. یا میگویند اگر نباشیم، از بازی انتخابات کنار گذاشته میشویم و در آینده امکان احیای آن را از دست میدهیم. این در حالی است که در سخنان دیروز رهبری واژه تحول به کار رفته است.
کاش چنین ظرفیتی را اکثریت ملت در انتخابات پیش رو میدیدند. به هر حال در این موضوع شک نکنید که اکثر منتقدان با آنچه رهبری بهطور کلی درباره انتخابات گفتند، موافقت دارند. اختلاف در این کلیات نیست. مسئله درباره روندهای جاری و شیوه برگزاری انتخابات و اخیراً وضعیت نهادهای انتخابی و بهخصوص مجلس است. نکاتی که حل و فصل همه آنها دست خود رهبری است. نکته دیگر اینکه در حال حاضر ثبتنامهای انتخابات با قانون دستوپاگیر اخیر انجام شده و فعلاً خبری از تغییر آن نیست. اطلاعات کلی هم حاکی است که نمایندگان برخی دیدگاههای جدی و مهم در کشور که مخالف وضع موجود هستند، به دلایل معلوم در انتخابات ثبتنام نکرده اند. در واقع نهادهای ناظر کار چندان زیادی برای بررسی صلاحیتها ندارند. اکثر کسانی که میتوانستند در یک شرایط طبیعی کاندیدای انتخابات مجلس باشند، ولی با رویه سالهای اخیر مورد تایید شورای نگهبان نبودهاند، این بار خودشان ثبتنام نکرده اند. در نتیجه مسئولان و نهادهای بررسی صلاحیت اگرچه ممکن است مخاطب بخشی از سخنان رهبری باشند، ولی اساساً در مرحلهای از انتخابات نیستیم که جز درباره برخی ثبتنامکنندهها، کار زیادی برای این نهادها مانده باشد. در نتیجه مردم را مخاطب اصلی این فرمایشات میدانم تا با همین شرایط موجود ترغیب به مشارکت در انتخابات شوند.
منصور حقیقت پور: مسلماً خطاب حضرت آقا متوجه کسانی است که مسئول برگزاری انتخابات رقابتی و پرشور هستند. مردم تکلیف خود را میدانند، اگر فرصت و فضا را بهگونهای فراهم کنیم که نمایندگان تمامی جریانهای سیاسی بتوانند در صحنه انتخابات حضور داشته باشند، مردم نیز مطابق با سلیقه خود رای خواهند داد و نماینده منتخب خود را انتخاب خواهند کرد؛ لذا مخاطب اصلی موضوع مطرحشده از سوی مقام رهبری را مسئولین نظام میدانم. به نظر میرسد با توجه به اینکه شرایط شفاف و روشن ارائه نشد، بسیاری از مفاخر و بزرگان ما ثبتنام نکردند چراکه نگران بودند نکند صلاحیت آنها زیر سوال برود. الان هم بهرغم اینکه فرصت بسیار اندک است، باید شورای نگهبان و دستگاههای نظارتی تسهیلگری کنند و مهلت بیشتری را از مقامات بگیرند تا بتوانند کمک بیشتری کنند و تعداد بیشتری تاییدصلاحیت شوند. چراکه با این اقدام حداقل کف تنوع جریانات سیاسی میتوانند در صحنه حضور داشته باشند و مردم پای صندوقها بیایند. در این بین هیئتهای نظارت کار خود را انجام دادند و متاسفانه حدود ۲۸ درصد از کسانی که ثبتنام کردند را ردصلاحیت کردند. اقدام بیسابقهای که اصلاً خوب نبود. الان از دست هیئتهای اجرایی کاری بر نمیآید مگر در سلامت انتخابات. آنها در تایید صلاحیتها خوب عمل نکردند، خدا کند که در سلامت برگزاری انتخابات خوب عمل کنند.
جواد هروی: ما در دفتر سیاسی حزب اعتدال وتوسعه در سه زمینه دیدگاههای خود را به صراحت اعلام کردیم. یکی از موضوعاتی که بر آن تاکید کردیم فرمایشات مقام معظم رهبری در زمینه انتخابات بود. دیدگاههای رهبری بسیار هوشمندانه و براساس مقتضیات کنونی بسیار راهگشا است. هرچند در فروردین امسال هم ایشان به همین نکات اشاره فرمودند لیکن متاسفانه به نظر میرسد نهادهای نظارتی، اجرایی، صداوسیما و... هیچگونه توجهی به این فرمایشات رهبری نکردند. براساس فرمایش مقام رهبری، انتخابات موجب رهایی از هرج و مرج و دیکتاتوری میشود و این دیکتاتوری نهتنها در قوه مجریه، بلکه در قوه مقننه و انتخاب نمایندگان هم میتواند رخ دهد.
البته نهتنها زمانی که انتخاب نمایندگان از سوی یک جناح رخ دهد بلکه زمانی که این فرایند تنها از مجرای یک جناح یا یک گروه هم برگزار شود، خود نوعی از دیکتاتوری است؛ بنابراین مخاطب فرمایشات ایشان به صراحت نهادهای اجرایی و نظارتی هستند که باید تنور مشارکت مردم و رقابت گروهها و جریانها را گرم کنند. ما به دنبال دلسردی نیستیم چراکه دلسردی را مهمترین رقیب خود میدانیم. در دو سال گذشته نیز هیچ نقدی به دولت سیزدهم نکردیم لیکن الان و در آستانه برگزاری انتخابات مجلس براساس نگرشهای سیاسی که در یک انتخابات وجود دارد، میخواهیم به نقد دولت سیزدهم و مجلس یازدهم هم بپردازیم چراکه متاسفانه فرمایشات مقام معظم رهبری، نشانگر آن بود که نه در نهاد مجریه و نه در نهاد مقننه نسبت به زمینهسازی و آمادهسازی شرایط جامعه برای رفع مشکلات موجود و رسیدن به یک جامعه بانشاط که مردم بتوانند انتخابات باشکوهی را فراهم کنند وجود نداشت که اگر بود به این نکات اشاره نمیکردند.
باشکوه برگزار شدن انتخابات، برای یک جناح و دسته نیست، لذا ما هم به طبع فرمایشات رهبری انتظار داریم که فضای انتخابات برای همه احزاب و جناحها و دیدگاهها باز گذاشته شود. دیگر جناحها نباید در مسیر انتخابات ذبح شوند و به فرموده ایشان باید میدانِ بازی فراهم شود تا جناحها با کاندیداهای مد نظر خود در انتخابات حاضر شوند. حزب اعتدال نیز میخواهد داوطلبان خود را معرفی کند، اما این در شرایطی است که این افراد بیش از این دیگر ردصلاحیت نشوند. اگر قرار بر این باشد که افرادی که از جانب احزاب مانند حزب اعتدال و توسعه از سر دلسوزی و تکلیف ثبتنام کردند، بخواهند ردصلاحیت شوند، این همان فرمایش مقام معظم رهبری است که دیکتاتوری برای یک جناح یا حزب فراهم میکند.
آنچه که در فرمایشات مقام معظم رهبری وجود داشت این بود که انتخابات رقابتی باشد برای جناحهای سیاسی و حتی نسل جوان وارد رقابت شوند و نهادهای متولی به جای خالصسازی، زمینهسازی سیاسی و اخلاقی را فراهم کنند. تبلیغات باید بهگونهای فراهم شود که همراه با اخلاق و دیانت باشد و همانگونه که رهبری اشاره کردند تهمت زدن و دروغ گفتن مواردی نیست که ما در این انتخابات انتظار داشته باشیم؛ بنابراین کاملاً دیدگاههای ایشان را هوشمندانه و راهگشا میدانیم منوط به اینکه دستگاههای نظارتی و اجرایی که مخاطب این سخنان هستند نیز گوش بدهند و اگر تا الان نکات مورد نظر ایشان را رعایت نکردند، در این هفتههای باقیمانده این کار را انجام دهند. ما در حزب اعتدال و توسعه معتقد هستیم انتخابات پایه تحول است و فرمایشات رهبری منوط به این است که دستگاههای اجرایی تعبیهسازی کنند نه خالصسازی!
۳. برای برگزاری انتخابات با مشارکت بالا نیاز به جلب نظر مردم هست. با توجه به سرد بودن جامعه و عدم اقبال نیروهای سیاسی، آیا در شرایط فعلی و با سازوکار تعریفشده کنونی (با استفاده از قانون انتخابات) چنین امیدی به انتخابات پیش رو میتوان داشت؟
محمد عطریانفر: در بحث مشارکت، بار نیرومند اساساً و بهعنوان یک مسئولیت ذاتی، برعهده خود مردم است. نقش گروههای سیاسی در مشارکت تمامعیار نیست، بخشی از مشارکت متأثر از نحوه رقابت گروههای سیاسی است. اما گروههای سیاسی، چون که نوعاً برجستگان و نخبگان جامعه مدنی هستند و نیروهای کارآمد را معرفی میکنند، در کیفیت انتخابات و نیروهای برگزیده، نقش مؤثری دارند. از این جهت اگر حتی مشارکت به عدد معقولی هم برسد، ولی چون گروههای سیاسی فرصت پیدا نکردهاند که در این رقابت انتخاباتی حضور داشته باشند و نمایندگان مدنظرشان را معرفی کنند، (حتی اگر مشارکت مطلوب ۵۰ درصدی هم داشته باشیم)، تصور من این است که مجلس آینده از نظر کیفی و حضور نیروهایی که بتوانند بهصورت کامل بر علمکرد دولت نظارت داشته باشند و بتوانند برای کشور برنامهریزی کنند، مجلس مناسبی نخواهد بود.
حسین نورانینژاد: خیر، چنین امیدواری درباره انتخابات اسفندماه وجود ندارد.
منصور حقیقت پور: بسیاری از انتقاداتِ مردم درست است. بسیاری از نارساییهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه وجود دارد و راهکار برونرفت از همه این مشکلات و تغییر در وضع موجود براساس نظر رهبری و تمام اندیشمندان و صاحبنظران حضور در انتخابات و اعمال تغییرات از طریق صندوق رای است. قهر کردن با صندوق رای تغییری را ایجاد نمیکند جز اینکه فضا را برای خالصسازها تسهیل کند. در نتیجه نباید با صندوقها قهر کرد و باید پای صندوقها حضور یافت و فضا را مناسب کنیم تا تغییری که باعث پیشرفت و آبادی کشور ما میشود با حضور پای صندوق رای محقق شود.
جواد هروی: آنچه که نظرسنجیها نشان داده، غیر از این است. شاید حزب اعتدال و توسعه بهعنوان نخستین حزبی که وارد میدان مشارکت سیاسی در انتخابات ۱۴۰۲ شد، مدعی است که برای برونرفت از چنین مخمصه سیاسی باید با تکیه بر فرمایشات رهبری و با تدبیر، مردم را با رضایتمندی وارد عرصه انتخابات کرد. احزاب میتوانند با بیان راهحلهای مناسب برای خروج از وضعیت موجود، از جمله تنگناهای اقتصادی و مواضع بسته در زمینه سیاست خارجی، اقداماتی را انجام دهند و دیدگاههایی را بیان کنند که البته در مجلس بعدی، ضمانت اجرایی از نمایندگانی وارد مجلس میشوند، گرفته شود. حزب اعتدال و توسعه اینبار این کار را خواهد کرد؛ لذا براین اساس معتقدیم که میشود تنور انتخابات را گرم کرد و مردم را به مشارکت دعوت کرد، به شرط آنکه زمینههای رقابت فراهم شود و سلامت به معنای حقیقی و امنیت انتخابات از جانب دستگاههای اجرایی تامین شود.
۴. با توجه به اینکه بنابر تجربه مشارکت پایین، مجلس و دولت ناتوان و ناکارآمد روی کار آمده، راهحل جلوگیری از تکرار و ادامه این وضعیت را چه میدانید؟
محمد عطریانفر: روشهای اصلاحی برای بهبود روندهای انتخاباتی به تعداد زیاد وجود دارد. اگر بخواهیم مجموعه محورهایی که به انتخابات آسیب وارد کرده را بررسی کنیم، باید از محورهایی آغاز کرد که عریانتر است. تا زمانی که ما نتوانیم اعضای شورای نگهبان را به این باور برسانیم که در نحوه بررسی صلاحیتها نتایج عملکرد آنها در جامعه تاثیرگذار خواهد بود، این گرفتاری همچنان وجود دارد. اگر بتوانیم از این نقطه عبور کنیم، مهمترین بار برای تقویت برداشته خواهد شد.
حسین نورانینژاد: تغییر رویکرد حاکمیت به انتخابات و احقاق حق حاکمیت ملی از طریق انتخابات آزاد. ایران کشوری است که یگانه راهحل مشکلاتش، دموکراسی است. راه توسعه در ایران از دموکراسی میگذرد. گزارههایی که در سخنان دیروز رهبری بود را احتمالاً همه نیروهای سیاسی به جز آنهایی که در پی حکومت مطلقه هستند چه از نوع سلطنت، چه از نوع دیکتاتوریهای چپ و چه استبدادهای ایدئولوژیک دیگر، قبول دارند. بحث بر سر واقعیات روی زمین است که چیز دیگری میگویند. مسئله کاملاً روشن است. برخی جریانهای فکری عملاً در سالهای گذشته از فرایند انتخابات کنار گذاشته شدهاند و برخی جریانها در همان اوایل انقلاب کنار گذاشته شدند. با توجه به ساختار حقوقی قدرت، فقط رهبری میتوانند این روند را تغییر دهند. همه جریانهایی که عمل براساس قانون را میپذیرند باید بتوانند در انتخابات کاندیدا داشته باشند و علاوه بر آن، اختیارات نهادهای انتخابی، بهخصوص اختیارات مجلس که به شوراهای فراقانونی منتقل شده، بازگردد و مجلس یگانه نهاد قانونگذاری کشور باشد.
منصور حقیقت پور: باید اعتراضات و گلههای مردم را به رسمیت بشناسیم. هیچ اشکالی هم ندارد جایی که اشتباه کردیم از مردم معذرتخواهی کنیم. مردم را ببینیم و گوش شنوای آنها و زبان گویا باشیم تا مردم باور کنند مدیران نظام و نمایندگان مجلس ارادهای جز خدمت به آنها ندارند. اگر بتوانیم این خط مشی را در پیش بگیریم، بسیاری از نگرانیهای مردم حل خواهد شد.
جواد هروی: آنچه که از دید من و شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه مطرح است، این است که بتوانیم با فاصله گرفتن از فضای مشارکت ضعیف، یک مجلس قوی را فراهم کنیم که بهجای شعار دادن، بتواند شعور رفع مشکلات را بیان و اجرایی کند. به همین خاطر اعتقاد دارم که میتوان برای برونرفت از وضع موجود و نگرانیها و دغدغههایی که ممکن است برای مردم به وجود آمده باشد، باید راهکارها و راهحلهای مناسب تعبیه شود و رضایت مردم به دست آید. این مهمترین دغدغهای است که باید به آن توجه کنیم و مهمترین رقیب خود را نه احزاب چپ و راست بلکه دلسردی مردم میدانیم.