هفتماه قبل و پس از ثبت رشدهای متوالی و پرشتاب شاخص سهام و رسیدن این نماگر به قله تاریخی ۲میلیون و ۵۳۵هزار واحد، بورس ناگهان در مسیر متفاوتی قرار گرفت و افتی قابلتوجه را تجربه کرد. در این میان برخی از کارشناسان، عقبگرد عجیب و غریب شاخص کل و نزول قیمتی در این بازار را به ثبات نرخ دلار نسبت دادند و عدهای دیگر برخورداری برخی حقوقیها از رانت اطلاعاتی در خصوص «بخشنامه پرحاشیه نرخ خوراک پتروشیمیها» را مطرح کردند.
به گزارش دنیای اقتصاد، فارغ از دلایلی که میتواند افت ۱۳،۲درصدی شاخص کل طی این مدت را توجیه کند، موضوع مهم دیگری وجود دارد و این است که قرار گرفتن شاخصها در اصلاحی هفتماه و نیمه از هر جهت توجیهناپذیر است. طبیعتا با توجه به اینکه رشد بازار از ابتدای سال زیربنای هیجانی نداشته و بعد از بحران سهساله محقق شده بود، سرمایه گذاران انتظار توقف زودهنگام بورس تا نیمههای اردیبهشت را نداشتند؛ بنابراین در آن روزها حتی کارشناسان بازار سرمایه نیز با اتکا به جاماندگی بورس از انتظارات تورمی معتقد بودند جهش شکلگرفته در این بازار پشتوانه هیجانی و حبابوار ندارد، بنابراین روزهای صعودی میتواند با قدرت تداوم یابد. اما این سناریو بهرغم پرطرفدار بودن رنگ واقعیت به خود نگرفت و بازار سهام حالا از ترس ریزش بیشتر قیمتها، ریسکپذیری سهامداران را به حداقل رسانده است.
از اینرو در ماههای گذشته خبری از عطش معاملاتی و وسوسه کسب سود بیشتر، در میان سرمایهگذاران مشاهده نشده است. اصرار معاملهگران بر استراتژی احتیاط نیز وضعیتی را به وجود آورده که طی آن نقدینگی قابل توجهی جذب بازار نشده و این مهم چالش بزرگی را به وجود آورده است. اما امسال بورس یکتفاوت اساسی با سالهای قبل داشته است، به این صورت که اگرچه طی سالهای ۹۹ تا ۱۴۰۱ بازار سهام عملکرد درخشانی را به ثبت نرسانده بود، اما در آنسوی این بازار رقبا به تاخت و تاز قیمتی ادامه میدادند.
بهعنوان مثال، بازدهی سهساله دلار آزاد و سکه امامی از سال ۹۹ تا پایان ۱۴۰۱ به ترتیب ۱۹۶،۲۷ و ۴۱۱،۶۳درصد ثبت شده است. این در حالی است که طی این مدت بورس یکی از دورانهای پرنوسان خود را پشت سر گذاشته است، به طوری که ارزش معاملات خرد در این بازار که در روزهای اوج به ۲۳هزار میلیارد تومان رسیده بود، اکنون بعد از سهسال رو به افول در سطح ۵هزار میلیارد تومان قرار دارد. این امر نشان میدهد که چرا بازار طی این دوران با کمبود نقدینگی مواجه شده است.
بااین حال از آنجا که سال ۱۴۰۲ توام با گره معاملاتی همه بازارهای دارایی بود، افت و خیز بازار سهام کمتر به چشم آمد، حتی به اعتقاد کارشناسان در ۹ماه امسال رفتارهای هیجانی و گروهی سرمایهگذاران، چه در دورههای صعودی و چه در زمان ریزش بازار، کمتر مشاهده شده است. شاید بتوان دلیل این عدمحرکت تودهوار سرمایهگذاران برای ورود و خروجهای ناگهانی را ثبات بازارهای رقیب از ابتدای سال مطرح کرد، چراکه سرمایهگذاران مامن جدی برای ورود به آن نداشتند. به اعتقاد گروهی از کارشناسان بورسی، علاوه بر کمافتوخیز بودن قیمتهای ۱۴۰۲ در بازارهای رقیب، قرار گرفتن قیمت سهام همسو با ارزش بنیادی آن سبب شده است تا انتظارات حبابگونه شکل نگیرد.
در حال حاضر و با ورود بورس به فصل چهارم، این بازار نتوانسته است همچون سهسال گذشته نظر سهامداران را به خود جلب کند. برخی از صاحبنظران معتقد بودند با ورود به پاییز بورس میتواند در کمترین حالت قله اردیبهشت را لمس کند، اما این سناریو نیز مانند تمام سناریوهای خوشبینانه در این بازار درست از آب درنیامد. اکنون باید دید کدامیک از سناریوهای موجود به واقعیت بازار نزدیکتر است.
در این خصوص، محسن افشارمنش، تحلیلگر بازار سرمایه، با بیان اینکه رسیدن شاخص کل به قله اردیبهشت یک سناریوی غیرواقعی در این مقطع برای بورس محسوب میشود، اظهار کرد: با توجه به اینکه رشد محدود هفتههای قبل به دنبال خبر «تجدید ارزیابی شرکتها» صورت گرفته بود، اکنون که با سرد شدن این خبر بازار مواجه شده مجددا در مدار نزولی قرار گرفته است. افزون بر این مساله، از روز شنبه حواشی پیرامون خبر «حقوق معادن» بازار را با نااطمینانی روبهرو کرد. این خبر برای بازار سیگنال منفی در پی داشت. به این ترتیب خبر افزایش حقوق دولتی معادن همراه با عملیاتی نشدن تجدید ارزیابی شرکتها دست به دست هم دادند تا بازار، زمستان را نزولی آغاز کند.
او با اشاره به وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار سرمایه بیان کرد: شواهد حاکی از این است که سناریوی دستیابی به قله اردیبهشت منوط به ایجاد تغییرات مثبت در وضعیت متغیرهای اثرگذار است، اما با توجه به اینکه در این بخش شاهد تغییرات مثبتی نیستیم، میتوان اینطور استنباط کرد که قله ۲،۵میلیون واحدی در کوتاهمدت محقق نخواهد شد.
بازار سهام با تردیدهای فراوانی مواجه است و حتی سیاستگذاران بورسی نیز حاضر به شفافسازی در خصوص اخبار تجدیدارزیابیها نیستند. از اینرو نمیتوان انتظار داشت که بازار با ورود پول حقیقی روبهرو شود؛ کما اینکه این عامل حتی بر دیگر عوامل موثر بر بازار از جمله صورتهای مالی ۹ماهه شرکتها و پیشروی نرخ دلار نیما سایه افکنده است. اکنون در برخی از سهام کوچک و برخی صنایع شاهد گزارشهای مثبتی هستیم.
در سهامی که وابستگی کمتری به قیمتگذاری دستوری دارند، عملکرد مطلوبتری را نسبت به سایر صنایع نظارهگر خواهیم بود. گروههای دارویی و برخی از نمادهای سیمانی تحرکات قابل قبولی را به نمایش گذاشتند. اما اگر دلار نیمایی در این مقطع بتواند به روند صعودی ادامه دهد، قدر مسلم نمادهای مربوطه نیز در مسیر افزایشی قرار میگیرند. با این حال قدرت این متغیر به اندازهای نیست که بتواند موج مثبت در بازار به راه بیندازد. در ماههای گذشته بازار سرمایه نتوانسته است عملکرد قابل قبولی را به نمایش بگذارد، اما واقعیت امر این است که اکنون سناریوی خوشبینانهای برای شاخصهای سهامی نمیتوان متصور بود.