زمستان برای شمیرانیها یعنی برف، یخبندان و کوچهباغهایی که لباس سفید به تن کردهاند. یلدای همیشه برفی شمیرانیها، اما زمینهساز برخی آداب و رسوم مختص به این خطه از پایتخت بود. از جمله اینکه آنها گاهی یکی دو شب زودتر به خانه بزرگ خانواده میرفتند.
چند دهه پیش که برف سنگینتر میبارید و چله کوچک با این ارمغان دلپذیر سراغ آبادیهای شمیران میآمد، یلدا هم رنگ و بوی دیگری داشت. تمام شمیران از دارآباد تا تجریش، اوین و درکه تنپوشی سفید از جنس برف به تن میکرد و زیبایی این گستره سرسبز در زمستان دوچندان میشد.
به گزارش همشهری آنلاین، محلههای امروز شمال تهران، روزگاری آبادیهایی بودند خوشآب و هوا به نام شمیران؛ ۳۳ پارچه آبادی که آداب و رسوم مشترک بسیار داشتند. از جمله اینکه شمیرانیها هم به رسم ساکنان دیگر نقاط ایران مراسم ویژهای برای طولانیترین شب سال یا همان شب چله و شب یلدا برگزار میکردند. مراسم شب چله در شمیران، اما با توجه به شدت نزولات جوی و به ویژه بارش برف با مقدمات خاصی همراه بود.
«سید مهدی اعرابی» شمیرانپژوه میگوید: «در روزگاری که نه خبری از خودرو بود و نه راهها و مسیرهای امروزی وجود داشت، برگزاری این مراسم در نخستین شب زمستان با چالشهایی همراه بود. شمیرانیها هم رسم داشتند شب چله به دیدار بزرگ خانواده بروند و نخستین شب زمستان را در خانه پدر، مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ به صبح برسانند. اما زمستانهای پربرف شمیران گاهی موجب میشد مهمانهای شب یلدا یکی دو شب زودتر به دیدار صاحبخانه بروند. فاصله آبادیهای شمیران زیاد بود و برف که میبارید راهها صعبالعبور میشد. اگر کسی در آبادی ونک یا تجریش زندگی میکرد و بزرگ خانواده در قلهک، باید یکی دو شب زودتر به مهمانی میرفت تا هم سختی این مسیر پربرف و یخزده کمتر شود و هم در مهیا کردن سفره شب چله کمکحال میزبان باشد.»
اعرابی درباره رسمهای شب یلدا در میگوید: «با توجه اقلیم شمیران، اولین شب زمستان چنان سرد میشد که گرم کردن کرسی هم برای خود مقدماتی داشت. مهمانها که دور کرسی مینشستند، مراسم شب یلدا با گفتگو و تعریف خاطره توسط بزرگترها شروع میشد. تشویق افراد حاضر به حسن روابط هم از رسوم رایج این شب بود. حتی مقدمات ازدواج جوانها هم در شب چله مهیا میشد.»