بازیگران زیادی هستند که در فیلمها و سریالهای ایرانی نقش وکیل را بازی کردهاند. به هر حال تعداد فیلمها و سریالهایی که در داستانهایشان به بحث قانون و قضا و محاکمه و … مرتبط میشود کم نیست و به تعداد تمام این موارد، به وکیلهایی نیاز است که حضور پیدا کنند و غائله را به پایان برسانند.
به گزارش فیلم نیوز، در حال حاضر موضوع دو سریال شبکه نمایش خانگی با ماجرای وکلا گره خورده است. در سریال «شریک جرم» مازیار میری، داستان روی محور اصلی زندگی یک وکیل پیش میرود و در سریال «گناه فرشته» به کارگردانی حامد عنقا که قرار است از جمعه یک دی منتشر شود هم شخصیت اصلی، وکیلی است که میخواهد از دختری که پدرش را به قتل رسانده دفاع کند. به این بهانه مروری داریم بر به یادماندنیترین وکلای فیلمها و سریالهای مختلف.
اگر قرار باشد تعداد نقشهای وکیل در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی را بشمریم قطعا آن آنقدر زیاد میشود که عمال امکان آوردن نام و ویژگیهای همه آنها وجود ندارد، اما یک سری از وکلا در فیلمها و سریالهای مهم سینما و تلویزیون هستند که اسمشان برای همیشه در ذهنمان ماندگار شده. سعی کردهیم تا جایی که امکان دارد، نقش وکلای به یادماندنی را مرور کنیم.
عزتالله انتظامی در ادامه همکاریهای سریالی با داریوش مهرجویی، سال ۶۸ در فیلم «هامون» عهدهدار یکی از نقشهای فرعی فیلم یعنی وکلی به نام آقای دبیری شد. نقشی که شاید اگر توسط بازیگر دیگری غیر از انتظامی بازی میشد، کامل زیر درخشش خیرهکننده خسرو شکیبایی محو میشد، اما او کاری با این نقش کرد که حضورهای تک سکانسیاش در ذهنها ماند. دیالوگهای دونفره او با هامون یکی از به یادماندنیترین سکانسها را رقم زده. انتظامی رگباری دیالوگ میگوید و نبض صحنه را دستش میگیرد. او در سکانس معروف دادگاه هم ردی پررنگ از خودش به جا گذاشته است؛ تاثیر عملکرد اوست که نهایتا به سکانس مشهور شکیبایی در دادگاه منجر میشود. انتظامی نهایتا موفق میشود نامش را برای این فیلم بین پنج نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ثبت کند.
اصلان وکیل پایه یک دادگستری، در وضعیتی قرار میگیرد که باید از همسرش جدیدش در پرونده قتل پسرش دفاع کند. او از یک طرف با درد از دست دادن فرزندش روبهروست و از طرف دیگر تمام تلاشش را میکند تا همسرش از اتهام قتل پسرش تبرئه شود و از چوبه دار پایین بیاید. گرچه در ابتدا به جایی نمیرسد و تلاشهایش بینتیجه میماند، اما نهایتا در لحظه آخر میتواند اثبات کند که علت مرگ پسرش خودکشی بوده و همسرش در قتل او سهمی نداشته. خیلیها معتقد بودند که سکانسهای دادگاه و دفاعیه اصلان با اصول و قواعد وکالت همخوانی ندارد و غلط است و بیشتر به بازگوکردن احساسی قصه میماند. البته خیلیها هم نظری مخالف داشتند و معتقد بودند جلسه دادگاهی که در این فیلم به تصویر کشیده میشود کاملا جدی است و اصال شوخیبردار نیست.
شاید در وهله اول اینطور به نظر برسد که» خانه سبز» بدون درنظرگرفتن حرفه رضا صباحی و همسرش هم میتوانست به همین اندازه جذابیت داشته باشد، اما نباید فراموش کنیم که انتخاب حرفه وکالت برای رضا، از هرجهت قابل تامل بود. اول اینکه یکی از مهمترین ویژگیهای رضا، طرز صحبت کردن جذاب و قانع کردن دیگران بود و از این جهت حرفه وکالت کاملا به کمکش میآمد. نکته دیگر اینکه اگر به خاطر داشته باشید، هربار داستان با یک پرونده قضایی گره میخورد و رضا بهعنوان وکیل، به جای اینکه مدام با قانون و منطق سعی در تبرئه کردن موکلانش داشته باشد، سعی میکرد با جلب توجه دادگاه به اصول انسانی و احساسی از آنها دفاع کند. درست است که دادگاههای این سریال، صرفا جنبه فانتزی داشتند و جدی نبودند، اما بردن رای دادگاه به این سمتوسو، اتفاق مهمی بهحساب میآمد. نقش خسرو شکیبایی در قالب یک وکیل، کماکان ماندگار است و هیچوقت از ذهنها بیرون نمیرود.
کتایون ریاحی بعد از بازی در فیلم «شام آخر»، دوباره در سینما احیا شد و نظر کارگردانها را برای همکاری جلب کرد. «این زن حرف نمیزند» درست در همان ایام به او پیشنهاد شد. کتایون ریاحی بهترین گزینه برای ایفای نقش ثریا اردلان بود؛ یک زن مقتدر که در آستانه میانسالی است و در حرفهاش به پختگی لازم رسیده است. این کاراکتر با چنین ویژگیهایی قرار بود موتور درام فیلم باشد. درامی که یک سرش زنی متهم به قتل قرار گرفته که حاضر نیست برای دفاع از خودش کلامی حرف بزند و این مسئله بار زیادی را روی دوش وکیلش میاندازد. یک پرونده سخت و پیچیده که ثریا در مصاف با آن دچار چالش میشد و حتی در جاهایی کم میآورد. محور اصلی فیلم ثریاست و به طور کلی کاراکتر وکیل است که در طول فیلم مخاطب را با خودش گام به گام جلو میبرد.
داستان فیلم «عینک دودی» روی یک دعوای زن و شوهری بنا شده بود که یکجورهایی به ماجرای ازدواج زورکی یک دختر جوان با پسری خلافکار هم گره میخورد. پانتهآ بهرام که با نقش منیژه در سریال «مسافر» در آن دوره بسیار معروف شده بود، اینبار نقش یک وکیل پایه یک دادگستری را ایفا کرد. حضور این وکیل در فیلم کمدی «عینک دودی» از این جهت اهمیت داشت که آتش اختلافها میان این دو زوج را افروختهتر میکرد. او با کمک گرفتن از مادههای قانونی مختلف سعی میکرد کاری کند تا زنان را مقابل مردها قرار دهد و اجازه ندهد مورد ظلم و ستم قرار بگیرد و همین مســئله، موقعیتهای کمدی بامزهای در فیلم ایجاد میکرد. جالب اینجا بود که او نهایتا در دادگاه به یک وکیل مرد علاقهمند شد و کل پرونده و ماجرای اعتراضها را رها کرد.
هیس دخترها فریاد نمیزنند، مریلا زارعی در نقش فریما تولایی - پوران درخشنده - ۱۳۹۱
چالشی که مریلا زارعی برای ایفای نقش خانم وکیل این فیلم داشت، دقیقا شبیه همان چالشی است که وکیل فیلم «این زن حرف نمیزند» با آن مصاف داشت. در این فیلم هم موکل حاضر نمیشد کلامی درباره قتلی که انجام داده حرف بزند و همین کار وکیل را برای به ثمر رساندن پرونده با مشکل روبهرو میکرد. در اینجا برخالف فیلم امینی، موتور محرکه درام خانم وکیل نیست و عوامل مختلف ازجمله بازپرس ویژه و از یک جایی به بعد خود متهم، داستان و گرههای پرونده را برای مخاطب باز میکنند و خانم وکیل عملا از یک جایی به بعد به حاشیه میرود. بعد از نمایش این فیلم خیلیها انتقاد کردند که زارعی برخلاف نقشهای دیگرش تلاش زیادی برای این فیلم انجام نداده است.
بیتا در «دوران عاشقی» وکیل کاربلدی است که اکثرا پروندههای خانوادگی را قبول میکند و در همه آنها هم موکلش برنده میشود. لیلا حاتمی با آرامشی که به نقش داده، تسلط و کاربلدی او را بیشتر به رخ میکشد. همین آرامش موجب شده که مخاطب در همان برخورد اول با بیتا متوجه شود که او وکیل توانمندی است. او زمانی به چالش کشیده میشود که پرونده میترا، همسر صیغهای شوهرش زیر دستش میآید. تا زمانی که نمیداند میترا، زن صیغهای همسرش است درمصاف با پرونده همان آرامش و تسلط را دارد، اما به محض اینکه با واقعیت ماجرا روبهرو میشود، از قالب همیشگیاش بیرون میآید. مواجهه بیتا با این ماجرا نقطهای است که درام به اوج خودش میرسد. بازی لیلا حاتمی در این نقش، در جشنواره فیلم فجر سیوسوم آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفت.
پانتهآی «عرق سرد» یکی از مهمترین نقشهای کارنامه لیلی رشیدی است و باعث شد بعد از مدتها بازیاش به چشم بیاید. او در این فیلم در نقش پانتهآ آل داوود، وکیــل پایه یک دادگستری ظاهر شده. وکیلی سرشلوغ و پرکار که به خاطر رابطه دوستی با افروز اردستانی قرار است از او در مقابل همسرش دفاع کند. او ظاهرا درگیــر متهم کردن شوهر افروز است، اما بیشتر از اینکه به دنبال پیشرفت پرونده و احقاق حق برای موکلش باشد دلش میخواهد به واسطه مصاحبههای مختلف با شبکههای ماهوارهای برای خودش به عنوان فعال حقوق زنان در ایران اعتبار کسب کند. نهایتا به خاطر مصاحبه او با شبکه VOA همه چیز به هم میریزد و نهایتا ماجرا به ضرر موکلش تمام میشود. در پایان هم هیچ جواب قانعکنندهای برای خراب شدن این پرونده ندارد که به افروز دهد.
درحال حاضر سه قسمت از سریال «شریک جرم» به کارگردانی مازیار میری در شبکه نمایش خانگی منتشر شده؛ سریالی که محور اصلی آن وکیلی به نام میترا است. او در دفتر وکالتش یک جنایت رخ میدهد؛ مردی همسرش را به قتل میرساند و سپس خودش را میکشد. حالا پای میترا به این پرونده باز میشود و باید ثابت کند علت اصلی قتل به عملکرد او ارتباطی نداشته است. پای میترا رفته رفته به ماجرای فعایت باند قاچاق دختران از ایران به کشورهای مختلف باز میشود و نه تنها فعالیت حرفهایاش به خطر میافتد که در خیابان هم تهدید به مرگ میشود. چالش اصلی این وکیل با همین باند قاچاق است که یک سر آن به یک چهره مهم سیاسی میرسد و تهدیدهایی که پیش رو دارد و سوی دیگر ماجرای وجدان کاری و انسانیت. هنوز سه قسمت بیشتر از سریال نگذشته و هنوز دقیق نمیتوانیم درباره عملکرد بهرامی به عنوان یک وکیل دادگستری آنطور که باید اظهارنظر کنیم.
در تیزرهای منتشر شده از سریال «گناه فرشته» به کارگردانی حامد عنقا مشخص شده که شهاب حسینی در قالب وکیل پایه یک دادگستری ایفای نقش کرده است. او پرونده وکالت دختری به نام فرشته که پدرش را به قتل رسانده پذیرفته و برای اثبات بیگناهی او دست به هرکاری میزند. به نظر میرسد همسر وکیلش با بازی لادن مستوفی مقابلش قرار گرفته، اما حامد حاضر شده برخلاف خواست او این پرونده را قبول کند. او برای بهتر شدن روحیه فرشته تلاش میکند و حتی برایش کتاب میآورد تا بتواند دوران حبس را راحتتر طی کند. حسینی در ظاهر به شمایل وکلا نزدیک شده و لحن صحبت و شیوه رفتارش منطبق با آنهاست. باید منتظر باشیم و ببینیم بازی او در سریال به چه صورت خواهد بود.
گفتنی است، قسمت اول «گناه فرشته» جمعه اول دی منتشر میشود.