نشست علمی «بررسی راهبردهای پژوهش در فقر و نابرابری آموزشی» با حضور جمعی از صاحبنظران و اساتید حوزه اقتصاد آموزش، در دانشگاه علامه طباطبایی برگزارشد، در این نشست ضمن اشاره به پیامدهای منفی کاهش بودجه سرانه آموزش در ایران و کاهش تامین مالی از سوی دولت، تاکید شد: باید نهادهای غیردولتی ایجاد شود که ضمن طرح مطالبه آموزش با کیفیت، خانوادهها را نسبت به حقشان برای مطالبه گری از دولت براساس اصل ۳۰ قانون اساسی آگاه کنند.
به گزارش جماران، دکتر رضا امیدی، پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی، با تاکید بر اینکه برای مقابله با نابرابریهای اجتماعی، آموزش یکی از حوزههای مهم سرمایه گذاری است، ادامه داد: در خانوادههایی که سطح تحصیلات سرپرست خانوار در سطح ابتدایی و راهنمایی است، سه برابر بیشتر از خانوارهای که در سطح دیپلم به بالا هستند، احتمال درمعرض فقر قرارگرفتن وجود دارد، بنابراین ارتباط تحصیلات با فقر کاملا معنادار است.
امیدی با بیان اینکه در دنیا حوزه آموزش و سلامت به عنوان حوزههای بازتولیدی شناخته میشوند، اما در ایران اینگونه نیست، افزود: به طور مشخص از برنامه سوم توسعه، گفتند اعتبارات دولت به بخش سلامت و آموزش، نوعی از یارانه اجتماعی است که باید به طور هدفمند هزینه شود و دولت تنها در برابر طبقات پایین مکلف به تضمین و تامین آموزش است و طبقات بالا باید خودشان تامین کننده آموزششان باشند! این اقدام به نام عدالت انجام شد، در حالی که یکی از ضدعدالتترین سیاستها به لحاظ استراتژی توسعه بود که متاسفانه در ایران پیاده شد و عامل مهم جداسازی در نظام آموزشی ایران در آن مقطع شد.
وی تاکید کرد: هیچ جای دنیا چنین نگاهی به بودجه آموزش نیست؛ چرا که آموزش و سلامت جزء حوزههای سیاستگذاری اجتماعی است که باید تضمین کننده همبستگی اجتماعی هم باشند و نمیتوان در آن تمایزهای طبقاتی ایجاد کرد.
امیدی با انتقاد از رویکردهایی که با عنوان کوچک سازی دولت برای جبران کسری بودجه، آموزش و بهداشت را هدف قرار دادهاند، تصریح کرد: برخلاف خیلی از کشورهایی که اقتصادهای لیبرال دارند و به ندرت آموزش و سلامت را به دست مناسبات بازار میسپارند، ما شروع به اجرای گونههایی از خودگردانی بیمارستانها و خصوسیسازی آموزش کردیم تا بتوانیم کسری بودجه و یا تورم را کنترل کنیم؛ که هیچ وقت هم چنین اتفاقی نیفتاد. همان دورهای که این سیاستها را پیاده میکردیم، حتی تورمهای ۴۰ یا ۵۰ درصدی تجربه کردیم و کسری بودجه هم کاهش پیدا نکرد، اما به طرز شدیدی آموزش و سلامت به لحاظ اجتماعی صدمه دیدند. این مساله همچنان در حال تکرارشدن است.
وی با بیان اینکه هر بار که بحث از کسری بودجه میشود حوزههای اجتماعی مقصر جلوه داده میشوند، از رویکردهایی که کاهش دستمزدها را راه حل کنترل تورم عنوان میکنند، انتقاد کرد و گفت: متاسفانه آنچه که توانسته ایم به ارزانترین چیز تبدیل کنیم، «نیروی کار» است، نیروی انسانی در ایران بسیار ارزان است.
این پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی با اشاره به دیدگاههایی که معتقدند اگر به دنبال سیاستهای کاهش فقر باشیم، رشد اقتصادی هم تضمین میشود، ادامه داد: گزارش صندوق بین المللی پول هم نشان داد اگر درآمد فقرا افزایش یابد، به طور غیرمستقیم، رشد اقتصادی بیشتر از صرف تمرکز بر این رشد افزایش مییابد. درواقع سرمایه گذاری در حوزههای آموزش، میتواند منجر به رشد اقتصادی هم شود.
امیدی با بیان اینکه ایران در آزمونهای بین المللی ارزشیابی تحصیلی، وضعیت مناسبی ندارد، خاطرنشان کرد: اینگونه نیست که ما درجا بزنیم، بلکه اکنون از کشورهای پیرامون ما که زمانی با اختلاف، پایینتر از ما بودند، عقب افتادهایم؛ از جمله عمان و عربستان که در دورههای قبل از ما عقبتر بودند، اما اکنون میانگین نمرات دانش آموزانشان حدود ۳۰ تا ۴۰ نمره از ما پایینتر است. ما جزء کشورهایی هستیم که کمترین ساعات درسی و کمترین ساعات ریاضی و علوم را در ۵۰، ۶۰ کشوری که در این آزمونها شرکت میکنند داریم. به تعبیر یکی از وزرای پیشین تمام درسهای ما تبدیل به تعلیمات دینی شده و حتی یک بخشی از ریاضی ما هم تعلیمات دینی است!
وی با بیان اینکه در دهه ۶۰، با وجود رشد یکباره جمعیت دانش آموزی، هیچ اقتصادی نمیتواند در فاصله پنج ساله تعداد مدارس را دوبرابر کند تا تراکم حفظ شود، گفت: در آن دوره، مهم این بود که توانستیم نظام آموزشی را فراگیر کنیم. ما در آن مقطع سالهای اولیه انقلاب، توانستیم شکاف آموزشی را با کشورهای منطقه پر کنیم. خصوصا اینکه ما در دوره جنگ بودیم و این بحث مفصلی دارد که با وجود تحریمها و در مقطعی، عدم امکان صادرات نفت، سهم بودجه آموزش و پرورش در مقایسه با بودجه دفاعی، حدود یک درصد بالاتر بوده است. با اینکه بودجه امور دفاعی را شورای عالی دفاع تعیین میکرد و بعد وارد بودجه میشد، اما دولت توانسته بود توازنی میان یکسری مطالبات انقلابی و مساله دفاع ایجاد کند.
امیدی یادآورشد: یکی از سرپرستان پیشین وزارت آموزش و پرورش گفته بود در دوره جنگ مجموع بودجه سلامت و آموزش بیشتر از بودجه دفاع بود، اما اکنون این دو تقریبا با یکدیگر برابر شده اند! در حالیکه جمعیت کشور ما بیش از دو برابر شده است. ضمن اینکه در شرایطی که جمعیت کشورمان هم دوبرابر شده، طبیعتا باید بودجه بیشتری برای سلامت و آموزش وجود داشته باشد.
این پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی، یکی از کارکردهای مهم مدرسه را کنترل اختلافهای ناشی از پایگاهای اجتماعی بیرون مدرسه، در داخل مدرسه دانست و گفت: موضوعات بودجه ریزی حساس به عدالت، بودجه ریزی حساس به نابرابری و یا جنسیت، کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بودجه از این منظرها کمتر تحلیل شده است.
درلایحه ۱۴۰۳، حجم درآمدهای مالیاتی به شدت افزایش یافته و این مساله برای چند دوره در حال انجام است. اما تاثیر آن بر خدمات عمومی و آموزش و سلامت چه بوده است! ما که مرتبا شاهد رشد مالیاتها هستیم، اما کسری بودجه آموزش و پرورش سالیانه در حال افزایش است و سرانه آموزشی هم نزولی است. پس این مالیات کجا هزینه میشود! چرا این مالیات گیری به مساله عدالت حساس نیست!