لاله ۲۰ سال با شوهرش حمید زندگی کرد. آنها دو فرزند دختر دارند و حالا در آستانه جدایی هستند.
به گزارش اعتمادآنلاین، هر دو خواستار طلاق شدهاند و لاله برای سایت جنایی توضیح میدهد که چرا بعد از سالها زندگی مشترک تصمیم به جدایی گرفتند:
*شما سالهای زیادی با هم زندگی کردهاید و در آستانه میانسالی تصمیم به طلاق دارید؛ چرا؟
هیچ زنی حاضر نمیشود زندگی مشترکش را که نیمی از عمرش را گرفته و خاطرات و بچههایش را رها کند و برود. کاری که حمید با من کرد قابل باور هم نیست چه برسد به قابل قبول.
*چه اتفاقی بین شما افتاده است؟
من یک زن مستقل هستم. سالها کار کردم و توانستم خانهای بخرم. خانه را اجاره دادیم و از اجارهاش برای زندگیمان استفاده میکردیم. یعنی اجاره خانه خرج روزمرگی خانه میشد، اما حمید خانه را با اسناد جعلی به صورت قولنامهای فروخته است.
*چرا شوهرت چنین کاری کرده است؟
او ورشکسته شده بود، برای اینکه ما متوجه نشویم ورشکسته شده خانه من را با سند جعلی فروخته است.
*از او شکایت کردی؟
بله شکایت کردم، اما به خاطر بچههایم رضایت دادم. او زندگی من را نابود کرده است. همه زحمت ۲۰ سال کارم را از بین برده است.
*چرا چنین کاری کرد؟
میگفت اگر تو توانستی پول جمع کنی و خانه بخری به خاطر این بود که خرج زندگی را دادم، پس من هم در خانه شریک هستم. اما میدانست اگر به من بگوید رضایت نمیدهم که خانه را بفروشد.
*چرا ورشسکته شد؟
همیشه آدم بلندپروازی بود. ریسکهای زیادی میکند. این دومین بار است که داراییاش را از دست میدهد. خانهای که در آن زندگی میکنیم هم به نام دو دخترم است. پدرشوهرم خانه را به نام دخترهایم خرید تا حمید نتواند بفروشد و ما آواره نشویم. من هم خانهای خریدم و اجاره دادم. با حقوق خودم و کرایه آن خانه زندگی را اداره میکردم. حمید هم با دوستانش کار میکرد و همیشه میباخت.
*این همه سال این وضعیت را تحمل کردی، چرا حالا تصمیم به طلاق گرفتهای؟
برای اینکه دیگر نمیخواهم خرجیاش را بدهم. او کاری کرده که دخترهایم هم راضی به طلاق ما هستند. من فقط میخواهم با این کارم از بچههایم مراقبت کنم.
*خانهات را پس گرفتی؟
در کشاکش دادگاه هستیم. اگر خانه را پس بگیرم حمید با شکایت خریدار جدید زندانی میشود، اما نمیدانم در نهایت چه اتفاقی میافتد و چه تصمیمی میگیرم.