زیورآلات زیبا هرگز از مُد افتاده نمیشوند. حالا پیدا کردن زیورآلات مناسب کار سختی نیست. کافی است مطمئن شوید که به لباس تان میآید و مناسب موقعیتی است که در آنجا میخواهید از آن استفاده کنید.
به گزارش روزیاتو، در قرون گذشته، زیورآلات میتوانستند اطلاعات شخصی زیادی دربارهی فردی که از آنها استفاده میکرد، ارائه دهند، از طبقهی اجتماعیای که به او تعلق داشت تا عشق زندگی اش.
ویکتوریا، ملکهی انگلیس، ۴۰ سال عزادار همسر مرحومش، پرنس آلبرت باقی ماند. در این مدا، ملکه به الگوی زنان دیگر تبدیل شد دربارهی اینکه چطور باید سوگواری کنند و هنگام سوگواری، باید از چه لباسها و زیورآلاتی استفاده کنند. ویکتوریا اغلب یک گردنبند لاکت از موهای همسر درگذشته اش، آلبرت به گردن داشت.
در اواخر قرن هفدهم، گوشوارهها به جزء جدایی ناپذیر پوشش خانمها بدل شدند. جواهرسازها روش جدیدی برای برش الماس ابداع کردند و استفاده از این سنگ گران قیمت رفته رفته بیشتر شد. در آن دوره، زنان مدل موهایی حجیم با ارتفاع زیاد داشتند.
زنها برای جلب توجهها به پوشش گران قیمت شان، گوشوارههای شلوغی به گوش میانداختند که اجزای متعددی داشت. این گوشوارهها ظاهر زیبایی داشتند، اما بسیار سنگین بودند. بعضی از گوشوارهها حتی به حلقهی مخصوص مجهز بودند تا زنها بتوانند آن را به موهای خود متصل کنند و با این روش، از بار وارده به لالهی گوشهای خود بکاهند.
بعضی زیورآلات صرفاً کاربرد زیبایی نداشتند. زنها پوشش خود را اغلب با نوعی گردنبند به نام étui تکمیل میکردند که از یک محفظهی کوچک تشکیل شده بود که درآن ابزار و وسایل مرتبط با کارهای خانه را نگهداری میکردند.
زنها در این گردنبند قیچی، سوزن، نخ، انگشتانه، مداد و دیگر وسایل ضروری را نگه میداشتند. این گردنبندها اغلب از طلا ساخته میشدند و مزین به سنگهای قیمتی بودند.
در اواخر قرن هجدهم و در اوایل قرن نوزدهم، مینیاتورهای چشم بسیار محبوب شدند. تصور میشود، جورج چهارم، پادشاه آیندهی انگلیس بود که این نوع از زیورآلات را مُد کرد، چرا که او یکی از این مینیاتورهایش را برای معشوقهی خود فرستاده بود.
آن زمان مردم با هدیه دادن این مینیاتورهای چشم به علاقهی خود اعتراف میکردند. این مینیاتورها هدیهی «بی خطری» بود که زنان و مردان میتوانستند به راحتی در ملأعام از آن استفاده کنند، چون حددس زدن اینکه چه کسی آن هدیه را داده بود، دشوار بود.
زیورآلات مزین به گره هرکول در دوران باستان از محبوبیت زیادی برخوردار بودند. این نماد در کشورهای مختلف معانی متفاوتی داشت. در بعضی کشورها آن را نماد عشق میدانستند و در بعضی هم نماد باروری. یونانیان باستان معتقد بودند این گره قدرت دفع شیطان و درمان زخم را داشت و به ترمیم سریعتر آن کمک میکرد.
در نیمهی دوم قرن شانزدهم، زیورآلاتی که به شکل موجودات واقعی و همینطور موجودات خیالی بودند، محبوبیت زیادی در اسپانیا پیدا کردند. جواهرسازها بیشتر از تصاویر موجودات دریایی استفاده میکردند. مردم از این زیورآلات به عنوان طلسم برای مواقعی که به سفر دریایی میرفتند استفاده میکردند. آن زمان اعتقاد بر این بود که این زیورآلات میتوانند در سفرهای دریایی طولانی، نحسی و بدشانسی را دور نگه دارند.
حلقههای دو تکه اولین بار در قرون وسطی پدید آمدند، اما در قرن هفدهم بود که محبوبیت یافتند. این حلقهها به ۲ تکهی جداگانه تقسیم میشدند. بعد از اعلام نامزدی، زن و مرد هر کدام یکی از این حلقهها را به دست میانداختند.
در مراسم عروسی، دو حلقه یکی میشدند و عروس حلقهی دو تکهی نهایی را در دست میانداخت. این حلقهها معمولاً یک پیام درون خود دربارهی عشق ابدی و یکی شدن داشتند. اگر یکی از شرکای زندگی به سفر میرفت، دو تکهی حلقه دوباره از هم جدا میشد و هر کدام پیش از یکی از آنها باقی میماند.
در عصر رنسانس، زیورآلات پیچیدهتر و مفصلتر شدند. جواهرسازها مجسمههایی واقعی میساختند که آنها را میناکاری و مزین به مروارید و دیگر سنگهای قیمتی میکردند. همهی اجزای کار با دقت و ظرافت زیادی ساخته میشدند.
در این دوره، آویزهای گردنبند محبوبیت زیادی یافتند. از بعضی از آنها صرفاً به هدف زیبایی استفاده نمیشد و به آنها خلال دندان، گوش پاک کن و چیزهای کوچک دیگر متصل میکردند.
در دورهی ویکتوریایی، نوعی زیورآلات ساخته میشد که جواهرسازها با استفاده از سنگهای قیمتی مختلف پیامهایی را به صورت رمزی در آنها کار میگذاشتند. برای خواندن این پیامها باید میدانستید که چه سنگهایی در ساخت آن زیورآلات به کار رفته است. کلمات از کنار هم گذاشتن حرف اول نام سنگها تشکیل میشدند.
رنگ زیورآلات هم میتوانست مهم باشد. برای مثال، زنانی که برای اعطای حق رأی به زنان مبارزه میکردند، از رنگهای سفید، بنفش و سبز استفاده میکردند. زیورآلاتی که این ترکیب رنگی را داشتند را تنها زنانی استفاده میکردند که عضو این گروه بودند.
در قرن شانزدهم از مروارید در ساخت زیورآلات زیاد استفاده میشد. جواهرسازها به کمک آن اشکال مختلفی به فرم اجسام و مخلوقات معنوی را با مهارت طراحی میکردند. بعضی افراد این زیوآلات را به صورت گردنبند استفاده میکردند و بعضی هم به شکل گل سینه.
حیوانات این زیورآلات گاهی معنای نمادین داشتند. مثلاً اگر به شکل یک قو بود، معنایش این بود که آن شخص عضو انجمن مذهبی «مریم باکره» بود.
مخترع آن مشخص نیست. یک نظریه میگوید این حلقهها در مصر باستان پدید آمدند، اما برخی محققان معتقدند خاستگاه آن چین است.
بر اساس یک افسانه، حلقههای پازلی اختراع مردی حسود بود که این حلقهها را به همسرش داد بدون آنکه روش حل آن را به او بگوید. زن در غیاب همسرش تصمیم به خیانت به او گرفت و حلقهها را از دستش درآورد. حلقهها از هم جدا شدند و زن دیگر نتوانست آنها را به حالت اولش بازگرداند. اینگونه بود که مرد به خیانت همسرش پی برد.
در قرن نوزدهم، زیورآلات طرح گل دوباره محبوبیت یافتند. با این حال، در طراحی زیورآلات از گلهای مختلفی استفاده میشد که معنای پنهانی در خود داشتند.
در حقیقت، یک زبان ویژه وجود داشت که در آن هر گلی معنای مخصوص به خود را داشت؛ و تقریباً همه این زبان را بلد بودند. کتابهای زیادی دربارهی نحوههی تفسیر ترکیبهای مختلف گل منتشر شد؛ بنابراین مخفی کردن یک پیام سرّی درون زیورآلات کار دشواری بود.