چند روز قبل، بعد از اتمام فصل دوم سریال زخم کاری، رضا داوودنژاد (بازیگر) یک استوری در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و همراه با عکسی احساس خود را نسبت به فصل دوم این مجموعه نوشت: «تو یه رستوران قدیمی خیلی خوب، هم غذای خیلی بد خوردیم و هم مالیات بر ارزش افزودهای الکی دادیم ...»
به گزارش عصر ایران، علی بحرینی یکی از نویسندگان سریال زخم کاری در واکنش به این استوری داوودنژاد در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«آقازادهای که از شش سالگی در فیلمهای پدرش بازی کرده و تا همراهی با بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی پیش رفته، اما نهایتا به خروجی مطبوعی نرسیده، حالا میانبر زده و میخواهد با آویزان شدن به طناب "زخم کاری - ۲" تبدیل به شاخ مجازی شود!
مقصر محمدحسین مهدویان است که به ذهنش نرسید بعضی از کاراکترهای "زخم کاری - ۲" میتوانند رانندههایی بی دیالوگ داشته باشند که نقشهایشان را چنین آقازادههایی بازی کنند! اگر مهدویان، خلاق بود این شازده هم حال بهتری داشت!» و در آخر همین نوشته با عبارت «یک دشمن کمتر» هشتگ زده است!
نکته قابل اشاره و بسیار بدیهی این است در عالم هنر، هر محصول دیداری شنیداری قابل نقد است، حال میتواند این نقد یک متن مفصل با اشارات ریز و درشت از طرف یک منتقد یا کارشناس باشد یا اینکه خیر یک جمله کوتاه از طرف یک مخاطب عادی.
این چند جمله رضا داوودنژاد که خودش هم بازیگر است در نقد فصل سریال زخم کاری نوشته شده است و طبیعتا نظر یک مخاطب از سیل مخاطبان این سریال است. اما آنچه علی بحرینی نوشته است نقدی بر رضا داوودنژاد یا حتی کارنامه هنری او نیست بلکه بیشتر یک توهین شخصی، استهزا و بی احترامی است.
علی بحرینی ادبیات و عباراتی را در جواب به رضا داوودنژاد انتخاب کرده است که به هیچ عنوان قابل دفاع نیست، استفاده از واژگان آقازاده، آویزان شدن، شاخ مجازی، شازده و ... یک نوع ناسزا گویی و استهزا است تا جواب به نقد رضا داوودنژاد.
داوودنژاد در متنی که نوشته است به شکل غیر مستقیم و استعاری موضع خودش به عنوان یک مخاطب درباره سریال را گفته است که اتفاقا نشان میدهد احتمالا طرفدار فصل اول سریال است، اما بحرینی فقط به خود شخص رضا داوودنژاد پرداخته است و در یک جمله ساده قصد بر تخریب و ترور شخصیت رضا داوودنژاد دارد با استفاده از هر آنچه که میتواند از آن استفاده کند.
بیشتر انگار علی بحرینی چنان مجذوب تعریف و تمجید شده است که حتی حاضر نیست یک نظر مخالف را درباره سریالشان بشنود و هر کس غیر از مدح بگوید برای او باید شمشیر را از رو بست و به تمام زندگی طرف مقابل تاخت و پرداخت.
رفتار علی بحرینی بیشتر شبیه بچههایی است که هیچ نظر دیگری را غیر از آنچه خودش دوست دارد در جمع بازی با کودکان دیگر تاب نمیآورد.
چرا باید یک نقد - هر اندازه تند و کوبنده - به یک محصول هنری را به ساحت ترور شخصیت کشاند و با چنین ادبیاتی چنین جوابی را نوشت؟ این قضیه واقعا پرسشی مهم است؟
جالب است که علی بحرینی در یک نوع اشاره به خلاق نبودن مهدویان و ... اشاره به حال بهتر برای این شازده (رضا داوودنژاد) کرده است! اتفاقا باید این را به وجدان افکار عمومی سپرد که در دو نوشته فوق کدام یک نشان دهنده حال بهتر یا بدتر نگارنده آن است؟
نکته دیگر این است که بحرینی در انتهای متن «هشتگ یک دشمن کمتر» زده است، واقعا اگر هر کسی که به یک فیلم، سریال، آهنگ موسیقی و ... نقدی داشته باشد او را به عنوان دشمن قلمداد کرد قطعا این ماجرا طبیعی نیست، بیشتر نشان دهنده این است که طرف دشمن ساز از جهان فرهنگ و هنر نوعی شناخت سطحی و محدود دارد و اساسا بی خبر است که نقد یک ستون از این جهان است.
طبیعتا به کار بردن کلید واژه «دشمن» برای هر منتقدی از سریال یا محصول فرهنگی شما، بسیار نخ نما و تکراری است.
به آقای بحرینی باید گفت شما کارتان را کردهاید و سریالتان را ساختهاید، مردم و مخاطبان هم به دلیل وقت و هزینهای که برای دیدن آن گذاشتهاند حق دارند آن را دوست داشته باشند یا خیر. این قضیه بسیار سادهتر از این حرفهاست.
دوباره تاکید میکنم این نوشته بدین خاطر است که عکس العمل نویسنده سریال زخم کاری از دایره جهان هنر و نقد و بررسی یک اثر هنری حارج شد و به توهین شخصی و استهزا کشید، به همین دلیل باید هشدار داد و یادآوری کرد که این اتفاق غلط و نادرست است.
اگر برای این نوشته هم از هشتگ «یک دشمن کمتر» استفاده شود، جواب پیشاپیش من این است: عدوی تو نیستم ...