ترکیه قدیمیترین متحد راهبردی اسراییل در خاورمیانه است؛ از همین رو بهرغم اختلافات گاه به گاه در طول سالها، دو بازیگر کنار هم قرار داشتند و برای بقای رابطه راهبردیشان به گزینههای منطقی متفاوت متوسل میشدند.
به گزارش اعتماد، با این حال، از زمان حمله حماس به اسراییل و آغاز جنگ مرگبار در غزه، ترکیه بیش از آنچه تصور میشد، اسراییل را هدف انتقادهای تند خود قرار داده است. چند هفته پس از درگیری، اردوغان به قانونگذاران حزب محافظهکار عدالت و توسعه (AKP) گفت: «حماس گروهی آزادیبخش است و برای حراست از سرزمین خود میجنگد.»
رییسجمهور ترکیه همچنین اواخر اکتبر، اسراییل را جنایتکار جنگی خواند. اردوغان که از ایالات متحده به دلیل حمایت آشکار از اسراییل عصبانی بود، از ملاقات با آنتونی بلینکن در سفر اخیرش به خاورمیانه خودداری کرد و به جای آن نوشیدن چای در ارتفاعات «آیدر» واقع در سواحل دریای سیاه را برگزید.
ترکیه در نشستهای اخیر اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی، تلاشها برای محکوم کردن اسراییل، تحکیم جبهه متحد ضد اسراییلی و لابیسازی برای انتشار بیانیهای تند را مدیریت کرد. ناظران میگویند، از منظر اردوغان، مناقشه اسراییل و فلسطین شکاف تمدنی بین اسلام و غرب را آشکار کرده است.
به ادعای آنها، موضعگیری اردوغان موجب شد تا ترکیه به «کارت وحشی» در خاورمیانه امروز تبدیل شود؛ رخدادی که برای تحولات منطقهای، مسیری که ترکیه طی میکند و شکاف فزاینده بین این کشور و متحدان غربیاش پیامدهایی دارد. تصمیمات اردوغان در ارتباط یا جنگ در اسراییل و غزه و رویگردانیاش از غرب، موجب خواهد شد تا یکی از اعضای برجسته غیرمتعهد جنوب جهانی عضو ناتو، رویاروی این نهاد نظامی- امنیتی تعریف شود. این رخداد روابط ترکیه و غرب را درگیر پیچیدگیهای تازهای خواهد کرد.
آنگونه که موسسه مطالعات بروکینگز نوشته، تمرکز آنکارا بر درگیری در غزه میتواند افکار عمومی سایر بخشهای جهان اسلام را تحت تاثیر قرار داده و فراتر از آن، محاسبات رهبران عرب را که میخواهند از روابط خود با اسراییل محافظت کنند، پیچیدهتر کند. تعامل شخصی اردوغان با قدرتهای میانی مانند اندونزی و رهبران آسیای مرکزی و آفریقا احتمالا به احساسات ضد اسراییلی در جنوب جهانی بیش از این دامن زده و کابینه نتانیاهو را منزویتر میکند. موضعگیری اردوغان همچنین شکاف در جوامع اروپایی را عمیقتر خواهد کرد و خشم مسلمانان ساکن این کشورها را افزایش خواهد داد. با گذشت زمان، موضع ترکیه حتی ممکن است فشار بر ایالات متحده و رهبران خاورمیانه را جهت برقراری آتشبس در غزه و یافتن راهحل سیاسی برای خروج از بحران حاکم افزایش دهد.
با این همه، فعلا واکنش ترکیه به عملیات اسراییل در غزه و حمایت عمومی اردوغان از حماس منجر به کاهش روابط شکننده آنکارا با اسراییل شده است. هر دو بازیگر سفیران خود را فرا خواندهاند و ترکیه ماموریتی را آغاز کرده تا اسراییل را به خاطر نقض هنجارهای بینالمللی در حمله به غزه از منظر قانونی پاسخگو کند. شاید مواضع تند رهبر ترکیه موجب شده تا اسراییل، قطر را در قامت میانجی به رسمیت بشناسد، رخدادی که آنکارا را ظاهرا ناامید کرد. واکنش اردوغان به حمله اسراییل به غزه، هم از منظر ایدئولوژیک و هم به لحاظ ژئوپلیتیکی با اهمیت است و بعید به نظر میرسد که با ادامه جنگ ملایمتر شود. برای واشنگتن مهم است که اجازه ندهد این موضوع روابط پرچالش این کشور با آنکارا را به شکلی منفی تحت تاثیر قرار داده و تخریب کند.
به باور تحلیلگران، مناقشه اسراییل و فلسطین برای مدت زمانی طولانی محور سیاست خارجی ترکیه بوده است. اردوغان معتقد است که رسالتش احیای امپراتوری عثمانی است، این ایدهای است که رایدهندگان ترک تا حد زیادی با آن موافق هستند. در همین راستا، همبستگی با آرمان فلسطین بخشی جداییناپذیر از پلتفرم سیاسی حزب عدالت و توسعه است.
اردوغان در طول دو دهه زمامداریاش موفق شده تا تشکیلات ترکیه و احتمالا جامعه را در راستای دیدگاه خود در مورد لزوم اولویت دادن به جغرافیای عثمانی در سیاست خارجی ترکیه به حرکت درآورد. نخبگان محافظهکار حزب عدالت و توسعه بسان اردوغان درگیر بحث «شکاف تمدنی» شدهاند و مساله فلسطین را هم به عنوان دستور تاریخی و هم بسان اهرمی برای نفوذ ترکیه در خاورمیانه قلمداد میکنند.
مسلما درگیری اسراییل و فلسطین جایگاه منحصربهفردی در سیاست خارجی ترکیه دارد و عملگرایی اردوغان و موازنه ژئوپلیتیکی این بازیگر را به چالش میکشد. اردوغان در درگیریهای دیگر، خود را در قامت رهبری عملگرا میدید که در تلاش برای تعریف سیاست خارجی «متوازن» جهت گسترش منافع ترکیه است. اما در مورد غزه، رهبر ترکیه با اتخاذ موضعی قدرتمندتر رابطهاش با غرب را به واسطه آرمانش یعنی احیای امپراتوری به خطر انداخته است.
مرد قدرتمند ترکیه و پایگاه محافظهکار او مدتهاست که حماس را به عنوان بازیگر قانونی فلسطینی میدانند؛ بالاخص آنکه حماس از منظر ایدئولوژی با اخوانالمسلمین همصداست. پس از پیروزی حماس در انتخابات غزه در سال ۲۰۰۶، آنکارا خالد مشعل، رهبر حماس را برای دیدار رسمی به مقر حزب عدالت و توسعه دعوت کرد. از آن زمان، ترکیه از مشارکت حماس در روند صلح خاورمیانه حمایت کرده است. با این حال، آنکارا خط ارتباطی با محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) در کرانه باختری را باز نگه داشته است. در دهه گذشته، دستگاه دیپلماسی ترکیه با اکراه دیدگاه اردوغان در مورد مناقشه اسراییل و فلسطین را پذیرفت. از همین رو در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، آنکارا فرآیند عادیسازی رابطهاش با اسراییل را دنبال کرده بود. ناظران میگویند، امروز هم ترکیه، در حالی که هنوز به شکلی عملگرایانه روابط تجاریاش را با اسراییل حفظ کرده، آماده صلح سرد است.
تحلیلگران مدعیاند، مردم ترکیه همیشه نسبت به موضوع فلسطین حساس بودهاند، اما بهطور سنتی بیطرفی و دوری از درگیریهای خاورمیانه را انتخاب کردهاند. اما اردوغان روایت جدیدی ساخته مبنی بر اینکه دخالت ترکیه در منطقه یک ضرورت اجتنابناپذیر برای موقعیت این قدرت در منطقه است. در همین راستا، گروهی مدعیاند، رهبران اغلب قربانی موفقیت گفتمانی خود میشوند و با اردوغان نیز تفاوتی ندارند. با نزدیک شدن به انتخابات محلی در مارس ۲۰۲۴، مناقشه اسراییل و فلسطین احتمالا محور مبارزات انتخاباتی حزب عدالت و توسعه خواهد بود.
در شرایطی که ترکیه با بادهای معکوس اقتصادی و با انتخابات محلی حساس دست و پنجه نرم میکند، تاکید بر وضعیت اسفبار فلسطینیها آرای محافظهکاران حامی رییسجمهوری ترکیه را افزایش داده- و به انتخاب اعضای حزب عدالت و توسعه برای تصدی عنوان شهردار استانبول - کمک میکند. به ادعای گروهی از ناظران، اردوغان توانسته افکار عمومی ترکیه را در مورد مسائل مرتبط با فلسطینیها به جاهطلبیهای جهانی این کشور و مشروعیت بخشیدن به حماس شکل دهد. بر اساس تحقیقات جدید متروپول، یکی از آژانسهای نظرسنجی معتبر ترکیه، ۵۵ درصد از مردمان ترکیه با مواضع اردوغان در ارتباط با حماس همصدا هستند. بر اساس دادههای خامی که اوزر سنکار، مدیرکل متروپول در یک مصاحبه تلفنی ارایه کرد، حمایت از موضع اردوغان در قبال مساله فلسطین حدود ۵۴ درصد است که تنها ۳۶ درصد از مردم ترکیه آن را تایید نمیکنند. همزمان ۳۵ درصد ترکها میگویند ترکیه باید تجارت با اسراییل را قطع کند، اما ۳۸ درصد نظر متفاوتی دارند. همزمان گروهی از تحلیلگران میگویند، در باب مقوله حمایت از آرمان فلسطین و مشروعیت بخشیدن به حماس شکاف اسلامگراها و سکولارها در رسانههای رسمی ترکیه که اکنون تحت کنترل دولت هستند، محو شده است.
از زمان آغاز جنگ در غزه، آنکارا به دنبال ایفای نقش میانجی بود و تلاش داشت تا در رایزنیهای مرتبط با آزادی اسرا و دسترسی مردمان غزه به کمکهای بشردوستانه، نقشی برجسته ایفا کند. اما قرعه به نام دوحه افتاد. در حالی که قطر و مصر به ترتیب در باب مذاکرات مرتبط با تبادل اسرا و دسترسی بشردوستانه از طریق گذرگاه رفح مشارکتی فعال داشتند، اما از منظر ناظران فاقد ظرفیت صلحبانی برای حل مناقشه حاکم هستند، از همین رو دو بازیگر نتوانستند بسان ترکیه که به واسطه نقشهای حافظ صلح خود در سومالی، افغانستان و بالکان برجسته شده، مانور دهند.
در همین راستا گروهی از تحلیلگران بر این باورند که نوعی تناقض ذاتی در موضع ترکیه وجود دارد - این بازیگر از یک سو خواستار مدیریت فرآیند طرح اتهام علیه غرب/ اسراییل است و از منظری دیگر میخواهد به عنوان رهبر حل و فصل بحران حاکم دیده شود. به نظر میرسد، در شرایطی که اسراییل بازنده بازی روایتها شده، کارزار کنونی اردوغان علیه اسراییل محبوبیت او را هم در داخل و هم در جهان اسلام افزایش خواهد داد. با این حال، راهبرد اردوغان ممکن است نتایج دیگری داشته باشد: شخصیسازی «سلطان» از درگیری اسراییل و فلسطین فضایی را برای آنکارا فراهم کرده تا در صحنه اسراییل پس از نتانیاهو مانور داده و عملگرایانهتر عمل کند. شواهد حکایت از آن دارد که اردوغان آماده جنگ سرد دیگری بین اسراییل و ترکیه است. این دو بازیگر پیشتر از این مسیر عبور کرده و در طول دهه گذشته هنر صلح سرد را بدون گسست در روابط به کار گرفتهاند. در کوتاهمدت، بهبود روابط آنکارا و تلآویو دور از ذهن است و بعید به نظر میرسد اسراییل با نقش صلحبانی ترکیه در غزه موافقت کند. در حال حاضر، حتی دسترسی بشردوستانه ترکیه به منطقه بحثبرانگیز شده است.
۶ نوامبر و در جریان نشست بلینکن با فیدان (وزرای خارجه امریکا و ترکیه) در آنکارا، ماکت شیشهای از شرق بیتالمقدس با پرچم ترکیه با دقت در کنار وزیر خارجه امریکا قرار داشت. این تصویر به روشنی نشان میدهد که از منظر آنکارا، مناقشه اسراییل و فلسطین جدا از رابطه این کشور با امریکا، تبیین نخواهد شد. در شرایطی که ایالات متحده درگیر چند نقطه اشتعال ژئوپلیتیکی - عمدتا در همسایگی ترکیه است، همزمان باید روابطش با آنکارا را در مسیری با ثبات قرار دهد. بحران اسراییل و غزه روابط ترکیه و امریکا را پرتنشتر کرده است. طبیعتا فعل و انفعال کنونی، استراتژی ایالات متحده برای تثبیت روابطش با ترکیه در خاورمیانه، بالاخص در سوریه را پیچیده کرده و مواضع فرصتطلبانه روسیه و چین در مورد مساله فلسطین را تقویت میکند. در غیاب گفتوگوی ایالات متحده و ترکیه در مورد جنگ غزه، این وضعیت ممکن است در برابر الحاق سوئد به ناتو مانع ایجاد کند.
برای اردوغان به عنوان رهبری که به پراگماتیسم ژئوپلیتیکی افتخار میکند، واکنش به از سرگیری خشونت در اسراییل و غزه احساسی، شخصی و ایدئولوژیک بوده است. با این حال، چنین رویکردی با جاهطلبیهای سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه همخوانی دارد و اکنون، بخشی ثابت از داستان سیاسی اردوغان است. مرد قدرتمند ترکیه توانسته افکار عمومی را با دیدگاههای خود نسبت به منطقه و مشروعیت حماس هماهنگ کند. سخنان او همچنین در جنوب جهانی طنینانداز شده، جایی که افکار عمومی درگیر نبرد با کارزار رسانهای غرب است.
در میانه بحران ژئوپلیتیک حاکم، مواضع ترکیه هم از نظر ترویج تنشزدایی منطقهای و هم تاثیرگذاری بر روابط شکننده این کشور با غرب، اهمیت زیادی دارد. شواهد نشان میدهد، آنکارا وارد جنگ نخواهد شد با این حال، با اتخاذ موضعی قوی جهت منزوی کردن کابینه نتانیاهو، فشار را بر اسراییل و دیگر کشورهای عربی افزایش خواهد داد. اگر آنکارا تلاشهای دیپلماتیکش در مورد فلسطین را با دیگر قدرتهای متوسط در جنوب جهانی یا روسیه و چین هماهنگ کند، نادیده گرفتن موضع ضد اسراییلیاش برای غرب دشوارتر خواهد شد. از همین رو میتوان گفت، درگیری اسراییل و حماس برای ترکیه و امریکا مخرب خواهد بود. روابط دوجانبه واشنگتن و آنکارا که پیشتر زیر بار بیاعتمادی، عدم همسویی و عدم گفتوگوی معنادار در سطح رهبری قرار داشت، حالا شکنندهتر شده است.