در این مناظره انتخاباتی عطریانفر از پیش ثبت نام انتخابات را تصمیمی اشتباه دانست که فرصت تصمیم گیری از چهرههای شاخص را گرفت.
به گزارش خبرآنلاین، ناصرایمانی، اما معتقد است نه پیش ثبت نام نه ردصلاحیتها در هیاتهای اجرایی دلیلی بر کم بودن مشارکت در انتخابات نمیشود و ریشه را باید در جایی دیگر جستجو کرد.
محمد عطریانفر با انتقاد از مصوبه مجلس مبنی در تغییر قانون انتخابات و اضافه شدن مرحله پیش ثبت نام برای کاندیداتوری در جریان انتخابات مجلس، گفت: آن مصوبه مجلس اقدامی شتابزده و تعجیلی بود و طبیعتاً اثرات و امواج خودش را اینطوری نشان میدهد که فرصت را از همه گروههای سیاسی دریغ میکند.
عضو حزب کارگزاران گفت: البته شخصاً نسبت به مبانی آن تصمیم مجلس ایرادی ندارم، به این معنی که مثلاً دستگاه و سیستم برگزارکننده انتخابات مقدمهای را تحت عنوان پیشثبتنام معرفی کند، اشکالی به آن نیست. خیلی از قوانین ممکن است مصوب شود و بعد از مدتی ممکن است موفق یا ناموفق شود و تغییر پیدا کنند، این هم میتواند یکی از همان مصوباتی باشد که میتوانسته اجرا شود.
وی افزود:، اما داستان و ماجرا از اینجا مشکل و غمانگیز میشود که جماعتی در پشت این مسئله شروع میکنند به سازماندهی پنهان با یک قاعده قانونی. یعنی آقایان میآیند یک سازوکاری را اعمال میکنند که این فرصت از گروهها و احزابی که مدعی هستند نقششان در گرم و داغ کردن تنور انتخابات مهم است و میتوانند فراخوان بدهند که نیروهایشان در انتخابات مشارکت کنند، گرفته است.
این چهره سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: فرصت بسیار اندک یک هفتهای یا ۱۰ روزه زمان کافی و مناسبی برای این قضیه نبود. در انتخابات پیشین و پیشتر از پیشین، شما در مجلس دهم و یازدهم میبینید حجم کمّی نامزدهای انتخاباتی در گام نخست مثلاً ۱۶ هزار و ۲۵ هزار نفر است، ولی در این ماجرا که اتفاقاً داستان را محدود کردند تبدیل شده به ثبت نام ۴۲ هزار نفر، خب چه اتفاقی افتاده است؟
عطریانفر گفت: این مقایسه این نتیجه را میدهد که خروجی آن ۲۵ هزار و ۱۶ هزار نفر مثلاً با همه محدودیتهایی که از جنس نظارت استصوابی بوده و پدرِ انتخابات و احزاب را درآورده، اما یک موج ضعیف و یک نسیم اندکی وجود داشته که بالاخره تعدادی از انسانهای مناسب که با حضور آنها کارآمدی مجلس رقم میخورد، حضور پیدا نکردند.
وی تاکید کرد: بعد میبینیم داستان این است که اساساً عنصر تخصص، کارآمدی و عنصری که فهمی داشته باشد و بتواند یک مسئولیت متقابلی در برابر حاکمیت به مردم به عهده بگیرد، وجود ندارد. حالا من این را در شرایطی دارم میگویم که احزاب ما هم چپ و هم راست، نسبت به نتایج اولیه انتخابات و بررسی صلاحیتها در هیاتهای اجرایی، منتقد بودند و رد صلاحیتها در حدّ فاصل ثبتنام تا عبور از کانال هیاتهای اجرایی که قبلا یک و نیم تا ۲ درصد بود، میشود ۲۵ تا ۲۸ درصد.
چهرههای شاخص سیاسی احساس بی حرمتی کرده و ثبت نام نکردند
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی تاکید میکند: با پیش ثبت نام انتخابات چهرههای شاخص به هیچ عنوان فرصت تصمیم گیری نداشتند. هم فرصت نداشتند و هم احساس بیحرمتی کردند که حاکمیت نسبت به مشارکت اینها بیتوجه است، بنابراین عقب نشستند و گفتند تماشا میکنیم، اما از تماشای این ماجرای رادیکالیستی، افراطی، نابخردانه و عوامزده چه کسی نفع میبرد؟ تمام دودش در چشم حکومت و در چشم مردم میرود.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا نیز در بخشی از این مناظره انتخاباتی درخصوص اعلام نتایج بررسی صلاحیتها توسط هیئتهای اجرایی و انتقادات به روند بررسیها که در مواردی بسیار عجیب بوده است، گفت: به نظرم درباره چهرههایی که در مرحله هیاتهای اجرایی رد صلاحیت شدند (که البته این نتیجه نهایی نیست و باید ببینیم در نهایت در شورای نگهبان چه اسامی بیرون میآید که بتوان روی آن قضاوت کرد) نباید صرفا سیاسی نگاه کرد، سوال اینجاست چهرههای شاخصی که واقعاً ذیصلاح هستند برای اینکه به مجلس بروند و روی صندلی سبز بنشینند، فارغ از دیدگاهشان، چند نفر بودند که در هیاتهای اجرایی رد صلاحیت شدند؟ که شما و بنده مثلاً اعتقاد داریم که اینها نباید رد صلاحیت میشدند. پنج نفرند؟ ۱۰ نفرند؟ ۲۰ نفرند؟ بعید میدانم که بیشتر از این باشند. مشکل من بر سر این ۲۰-۱۰ نفر نیست. حالا قاعدتاً از این ۲۰-۱۰ نفر هم یک تعدادشان نهایتاً تایید صلاحیت خواهند شد.
وی افزود: من معتقدم فضای ناامیدی سیاسی که در همین سالهای گذشته به وجود آمده است، طوری است که چهرههای قابل وارد عرصه نمیشوند؛ البته شاید اگر من هم جای آنها بودم، نمیرفتم. شاید من و آقای عطریانفر هم باید میرفتیم و ثبتنام میکردیم و نرفتیم. به یک دلایلی از امثال این آقایانی که بالاخره اگر روی صندلی سبز بنشینند میتواند در تصمیمات مجلس تحول ایجاد کنند و نرفتند باید بپرسیم که دلایل عدم ثبت نامشان چه بوده؟ اما صرفنظر از این که دلایل چه بوده، به هر حال شرکت نکردند.
این فعال سیاسی تصریح کرد: مشکل من این ۲۰-۱۰ نفر رد صلاحیت شدهها نیست. نمیخواهم بگویم این رد صلاحیتها بحق است، اما فرض کنیم همه این رد صلاحیتها اشتباه بوده که البته در هیات اجرایی است و حالا باید برویم ببینیم در شورای نگهبان چه میشود، فرض کنیم ۱۰ نفرشان هم تایید صلاحیت شوند، اما مسئله ما برای مجلس این نیست. مسئله ما برای اینکه میگوییم مشارکت پایین است، این حرفها نیست، اگر این ۱۰ یا ۱۵ نفر هم بودند، مشارکت از ایکس درصد نمیشد ایکس به اضافه فلان درصد، کارآمدی مجلس از سطح فلان نمیشد فلان به اضافه فلان درصد، این اتفاقها نمیافتاد.
ایمانی تصریح کرد: موضوع را کوچک نکنیم. ما هر جا که در این چند وقت در فضای ژورنالیستی صحبت است، مرتب درباره رد صلاحیت بحث میکنند. بله! باید در رد صلاحیتها سعه صدر بیشتری به خرج بدهند. مثلاً دکتر پزشکیان چرا باید رد صلاحیت شود؟ با هیچ منطق و عقلی جور درنمیآید. نه اینکه با همه دیدگاههای ایشان موافق هستیم، بحث این نیست، ولی واقعاً آدم اینها را نمیفهمد البته حالا انشاءالله که جبران شود، ولی مسئله اصلی اصلاً این موارد نیست.
وی گفت: من اساسا راجع به رد صلاحیتها صرفنظر از اینکه چند نفر رد صلاحیت شود، صرف نظر از اینکه این فرد از کدام جریان باشد یا اصلا متعلق به هیچ جریان سیاسی نباشد، من اصلا یک انتقاد کلی نسبت به رد صلاحیتها (نه الان راجع به این اتفاقات) دارم و فکر میکنم پایههایی را باید در مورد مسئله رد صلاحیتها گذاشت و اینها رعایت نمیشود. برای مثال به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نگاه کنید، یک فردی رد صلاحیت شد که واقعاً مورد تعجب همگان بود. (علی لاریجانی) من هیچکدام از این موارد را دارای یک مبنایی نمیدانم.
این چهره سیاسی اصولگرا خاطر نشان کرد: ۳۰ هزار نفر در انتخابات ثبتنام میکنند و بعد یکدفعه در اخبار اعلام میکند که از این ۳۰ هزار نفر ۲۸ هزار نفر رد صلاحیت شدهاند! همه فکر میکنند ۲۸ هزار نفر مورد سیاسی بوده! نه! شاید مدرکش کامل نبوده یا صلاحیت نداشته، یک تعداد محدودی هستند که مورد بحث رد صلاحیت ما هستند. من نمیخواهم از عملکرد شورای نگهبان دفاع کنم و قطعاً نسبت به برخی از عملکردهای این شورا هم منتقد هستم. اصلاً بنده اعتقاد دارم این موضوع در قانون اساسی به این شکل نوشته نشده و الان هم نباید باشد که مسئولیت نظارت بر انتخابات اساساً بر عهده شورای نگهبان باشد، اما به هرحال یک مسئولیت قانونی دارد، یعنی تا آنجاها حرف دارم، ولی اجازه دهید در این باره بعداً صحبت کنیم.
ایمانی بیان کرد: بنابراین فرض کنیم یک تعدادی از افراد به خاطر دلایل غیرقابل قبول توسط هیاتهای اجرایی و هیاتهای نظارت رد صلاحیت میشوند و این هم درست نیست، اما من میگویم مشکل ما برای افزایش مشارکت این نیست. تصور نکنید اگر این چند نفر تایید صلاحیت شوند مشارکت چه خواهد شد، رد شوند مشارکت چه خواهد شد!
ایمانی گفت: تاریخ انتخاباتهای مختلف را نگاه کنید، ما در برخی از انتخاباتها بیشترین رد صلاحیت را داشتیم، اما مشارکت بالا بود، عکساش هم بوده بنابراین این موارد را خیلی به هم مرتبط نکنید. بله مسئله رد صلاحیتها در جای خودش محل نگرانی است، اما آنکه بخواهیم آن مسائل را مستقیم به مشارکت ربط دهیم، راه خطا رفتهایم. حالا شما مشارکت را هم بخواهید یک جوری برای خودتان حل کنید، مسئله کارآمدی قوه مقننه را چه کار میخواهی بکنی؟ این که دیگر مسئله مشارکت نیست.
وی تاکید کرد: افرادی در حوزههای انتخاباتی با رأی مردم آن حوزه، قانونی و مشروع به مجلس میآیند، ولی آن طرف به لحاظ فنی و علمی صلاحیت ندارد! این را میخواهید چه کار کنید؟ دغدغهمان باید روی این مسئله باشد. مرتب قبل از انتخاباتها مینشینیم و میگوییم رد صلاحیت! رد صلاحیت! حالا این رد صلاحیت هم رد شود، آیا مشکلی از شما حل میشود؟ فکر میکنید مشارکت ما مثلاً دو برابر خواهد شد؟ نه! پس باید ببینیم چرا مشارکت پایین است؟ چرا کارآمدی مجلس پایین است؟ باید به این مسائل بپردازیم.