طی سالهای اخیر، در فضای کسبوکار، به ویژه در اکوسیستم استارتاپی، شاهد بهبود شرایط قابل توجهی برای زنان هستیم. حضور زنان نسبت به گذشته در محیطهایی که بیشتر مردانه بود بیشتر شده است و زنان با توانمندیهای برجسته در سطوح مدیریتی نیز به وفور دیده میشوند. هرچند که رشد حضور زنان در صنایع مختلف اتفاق مثبتی است، اما نباید از چالشهای جنسیتی که هنوز هم باقی ماندهاند، غافل شویم. شکاف جنسیتی به عنوان یکی از چالشهای اصلی زنان در حوزه کسبوکار، همچنان وجود دارد و چالش قابل توجهی در مسیر پیشرفت زنان تلقی میشود. این واقعیت نشاندهنده ضرورت بیشتر برای مقابله با چالشهای جنسیتی و ارتقاء فرصتهای برابر در فضای کسبوکار است. در این خصوص با مونا صارمی، مدیرعامل خانه کار و دیدار کارمان گفتوگو کردیم که در ادامه، آنرا میخوانید.
خانم صارمی، ضمن معرفی خودتان، از بدو ورودتان به فضای کسبوکار برایمان بگویید؛ چه شد که پا به فضای کسبوکارهای نوآورانه گذاشتید؟
من مونا صارمی هستم و آغاز فعالیت حرفهای من در حوزه سرمایهگذاری در شرکت توسعه سرمایهگذاری توسعه نور دنا بود. این شرکت، که تحت نظر شرکت همراه اول فعالیت و سرمایههای مازاد آن را مدیریت میکرد. این شرکت به عنوان یک بازوی موثر همراه اول، در بازار بورس و سایر امور مالی فعالیت میکرد.
از سال ۱۳۹۴، استراتژی همراه اول تغییر کرد و به عرصه سرمایهگذاری خطرپذیر متمرکز شد و هدف اصلی خود را انجام سرمایهگذاری در استارتاپها قرار داد تا ارزشآفرینی در این حوزه را تقویت کرده و به ایجاد شرکتهای نوپا کمک کند.
پس از آن به عنوان معاون ارشد عملیات، به هفتهنامه شنبه پیوستم و در توسعه فعالیتها در زمینه استراتژی روابط عمومی، و برگزاری رویدادهای متنوع فعالیت کردم و سپس مدیرعامل شدم.
در سال ۱۴۰۰ نیز به تیم دیجینکست به عنوان معاون ارشد عملیات پیوستم. دیجینکست، به عنوان بازوی سرمایهگذاری و نوآوری شرکت دیجیکالا، با تمرکز بر زنجیره توسعه تجارت الکترونیک فعالیت میکند. در دو سال حضور در این تیم، موفق به سرمایهگذاری در ۲۳ استارتاپ در مراحل پیشبذری و بذری شدیم و ۱۷ تیم جدید را به پرتفولیو خود افزودیم. همچنین، در تیرماه، به عنوان مدیرعامل در مجموعه خانه کار و دیداد کامان مشغول شدم.
در طی سالهای فعالیتتان، چه چالشهایی برای شما وجود داشته که فقط چون زن بودید متحملشان شدید؟
پرواضح است که به دلیل ریشههای فرهنگی، هنوز چالشهای بسیاری وجود دارد. در طول سالهای فعالیت من در خصوص چالشهای مرتبط با وضعیت زنان، میتوانم بگویم که یکی از مسائل وجودی این است که صدای زنان در محیط کار سختتر شنیده میشود. این مسئله به نظر من دارای دو جنبه است. اولین جنبه این است که هنوز هم تأثیرات فرهنگی چشمگیری بر ما دارد و این تأثیرات در متولدین دهه شصت به وضوح قابل مشاهده است.
اعتماد به نفس و خودباوری زنان نسبت به مردان بسیار متفاوت است. این اعتقاد به خود و آگاهی از توانمندیهای خود، اولین گام استفاده از این توانمندیها و بیان حضور فردی است. در صنایعی که حضور مردان بیشتر و مدیریت توسط آنان انجام میشود، اولین قدم این است که به خود اعتماد کنید و به تواناییهای خود آگاه باشید تا بتوانید واقعیت خود را ابراز کنید. البته این چالش تنها با ورود به بازار کار شروع نمیشود، بلکه از آن روزی که به دنیا میآییم و در خانوادهها وارد جامعه میشویم، شکل میگیرد. با توجه به ریشههای فرهنگی، در جامعه و محیط کار نیز با این مسئله روبهرو هستیم که در ایران بسیاری از زنان که در حوزه حرفهای فعال هستند، با آن مواجه هستند و مشکلاتی در بیان و ابراز خود و دستاوردهای خود دارند.
جنبه دیگر این چالش که بیشتر برونفردی است، این است که جامعه به زنانی که میخواهند وجود خود را ابراز کنند و دستاوردهای خود را نمایان سازند، به سختی توجه میکند. زنان ممکن است به سختی توسط دیگران پذیرفته و به رسمیت شناخته شوند. این دو عامل باعث میشوند که زنان بیشتری تلاش چندگانه انجام دهند تا تنها دیده شده و به رسمیت شناخته شوند.
در طی مسیر کاری شما، چه بازرخوردهایی از سوی همکاران مرد داشتید؟
درباره بازخوردهایی که از همکاران مرد دریافت کردم، میتوانم بگویم که بسیار نسبی بوده و به عوامل زیادی بستگی داشته است. این بازخوردها در واقعیت، به طور مطلق قابل ارزیابی نیستند و بیشتر به شرایط و شخصیتهای مختلف مرتبط هستند. البته در اکوسیستم استارتاپی، شرایط برای حضور و فعالیت زنان معمولاً مطلوبتر هستند. اما نه به این معنا که همه چیز بدون چالش انجام شود؛ میتوان گفت در مقایسه با صنایع دیگر، به ویژه صنایع سنتی، شرایط بهتری برای حضور زنان فراهم است. با این حال، این حوزه نیز با چالشهای خود روبرو است که باید مد نظر گرفته شود. در نهایت، تجربیات فردی در این زمینه بسیار متغیر هستند و بر اساس شرایط مختلف میتوانند متفاوت باشند.
تبعیضهای جنسیتی همیشه به صورت آشکار نمایان نمیشود. به صورت پنهان و ناخودآگاه نیز تبعیضهای بسیاری رخ خواهد افتاد که تاثیرات منفی بسیاری میگذارد. متاسفانه بسیاری از این تبعیضها به صورت ناخودآگاه از سوی زنان نیز ممکن است رخ دهد. در همین راستا، باوری با عنوان «خانمها نمیتوانند با خانمها کار کنند» یا تعاملی که باید را باهم ندارند وجود دارد که به تبعیضهای موجود دامن زده و خود باعث ایجاد چالشهای دیگر میشود.نظر شما در این باره چیست؟
این موضوع به گوش بسیاری رسیده و به تدریج به یک باور جامع تبدیل شده است. اما من افتخار میکنم که در تیم خود مدیر زن دارم و خودم را متعهد میدانم که به عنوان یک زن، هر کاری که از دستم برآید، را برای فراهم کردن شرایط برابر در تیم انجام دهم. تلاش من همواره به این سو بوده است. این فرهنگ در سالهای گذشته بیشتر به چشم میآید. البته نمیگویم که کاملاً حل و رفع شده است، اما به شخصه تجربیات خوبی داشتهام. اکنون میتوانم بگویم، در مجموعه و سمتهای مدیریتی همچون هیئت مدیره که زنان حضور دارند، که در این سالها، ما زنان، همدلتر و همراهتر شدهایم. کمک و حمایت از یکدیگر را تمرین کرده و یاد گرفتهایم. این یکی از بهترین دستاوردهای من بوده است. در این تعامل، ارتباطات حرفهای، موثر و بهینه با زنان دیگر، به عنوان مدیر یا فعال در تیم، بسیار ارزشمند بوده است. به عنوان یک زن، نباید از رشد همجنسهای خود بترسیم.
تاکنون از سوی اطرافیان شما موردی بوده که زن بودن شما را یادآور شوند و به همان سبب به شما بگویند نمیتوانی؟
به صورت مستقیم هیچوقت همچین لفظی را نشنیدهام، اما موقعیتهای بسیاری بوده که صراحتا این حس منتقل شده.
به نظر شما در زمان انتخاب مدیرعامل، شکاف جنسیتی چه نقشی در تصمیمگیری دارد؟ آیا میتوان گفت، شایستهسالاری بدون تاثیرگرفتن از شکاف جنسیتی رخ میدهد؟
در خصوص شایستهسالاری به طور قطع میتوانم بگویم خیر و شکاف جنسیتی بسیار در آن دخیل و تاثیرات مستقیم میگذارد. حتی زمانی که موقعیت و شرایط برابری برای مرد و زن وجود دارد، فرصت به زنها داده نمیشود. در چنین مواقعی است که حس میکنیم زن بودن دلیلی است که به تواناییهای زنان اعتماد نشده است. سالهاست که بسیاری از موارد نه تنها به صورت کیفی، بلکه به صورت کمی هم قابل ارزیابی و اندازهگیری هستند. در موقعیت مدیریت عامل نیز همینطور است اما با این وجود نمیتوانیم منکر شویم که برخوردها و انتخابهای سلیقهای رخ نمیدهد. بسیاری از انتخابها ممکن است متاثر از شکافها و تبعیضهای جنسیتی باشد و زنان در مراحل مختلفی با آن روبهرو میشوند. سالهای بسیاری است که موارد زیادی تنها به صورت کیفی ارزیابی نمیشوند و به صورت کمی اندازهگیری شده و مورد استناد و اعتبار قرار میگیرد. با این وجود متاسفانه این موضوع انکار نشدنیاست که رفتارهای سلیقهای بسیاری انجام میشود.
حضور زنان در سمتهای مهم مثل مدیریت عامل، رئیس هیئت مدیره و مدیریت ارشد را در فضای کسبوکار چگونه ارزیابی میکنید؟ کارنامه زنان در تصدی این پستها از نظر شما چه کیفیتی دارد؟
وقتی اقتصاد به سویی میرود که با حضور رقبای متعدد و پیچیدگی شرایط کسبوکار، بازار کوچکتر میشود و مقیاس کمپانیها در خصوص تعداد پرسنل محدودتر میشود، طبیعی است که صندلیهای مدیریتی هم کمتر شده و فضا را رقابتیتر میکند. در همین راستا قطعا برای زنان، رقابت و حل چالشها بسیار سختتر میشود. این موضوع تنها با مشاهدهای کلی در فضای کسبوکار قابل اثبات است. حضور زنان در موارد بسیار کم و محدودی در این فضا مشهود است. در سایر کشورها، الزاماتی برای حضور زنان در موقعیتی مثل هیئت مدیره سازمانها تعریف شده است و این اقدام مهمی برای کاهش شکاف جنسیتی است. اما در ایران چنین ملزوماتی نداریم و عرصه برای حضور زنان بسیار تنگ و محدود است.
راه هموار نیست، ما راه را خلق میکنیم
با مشاهدات کلی، به بسیاری از شکافهای جنسیتی موجود در فضای کسبوکار مخصوصا در جایگاههای مدیریتی پی میبریم. زنان برای اثبات وجود و تواناییهای خود بیشتر از مردان تلاش میکنند، اما نتیجه آنطور که باید نیست. زنان با چالشها و محدودیتهای زیادی مواجه هستند اما همواره تلاش میکنند تا با ابراز وجود و تواناییهای خود، به اهداف خود برسند. به نظر شما چه اقدامات فردی لازم است انجام شود تا به بهبود وضعیت منجر شود؟
در وهلهای که صدایمان شنیده نمیشود، چالشهای بزرگی پیش میآید. این وضعیت میتواند برای پیشبرد اهداف در مسیر خودمان، چالشهایی را فراهم کند. در این شرایط، برای من ضروری بوده که سعی کنم صدای خود را بلندتر کنم، که این نیز ابعاد مختلفی دارد. حفظ اعتماد به نفس و تمرکز بر مهارتها و دستاوردهای درونی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مواقع، تمرکز بر خودباوری و اعتماد به نفس، یک راهکار مؤثر است. باید جلوههای اجتماعی یا فرهنگی که ممکن است مانع از شنیده شدن صدای زنان شود را شکست داده و اعتماد به نفس خود را حفظ کرد. در این راستا، مهارتهای مدیریتی شخصی و اجتماعی به کار گرفته میشود.
مواجهه با چالشها نیازمند جرأت و دیگر مهارتهای رهبری است. به عنوان زن، میتوانیم جسارت بیشتری نشان دهیم و خود را به عنوان افراد مؤثر و موثر در جامعه معرفی کنیم. این امر نیازمند شروع از محیط اطراف و به تدریج گسترش آن به سطحهای بزرگتر است.
در مورد زنبودن، تمرکز بر باورها و ارزشهای خود میتواند به ما کمک کند. در جامعه، با خودبینی مثبت و امیدوار بودن میتوانیم به ایجاد تغییرات مثبت در نگرش به جنسیت پیش برویم. با توجه به تحولات تکنولوژیک، مشاهده نسلهای جدیدی که با تفاوتهای قابل توجهی آمدهاند، میتواند نشان دهد که این تغییرات در حال رخ دادن هستند.
به نظر شما چه فرهنگسازیها و اقدامات بنیادی باید انجام شود؟
نمیتوان به صورت کاملا مستقیم در این زمینه فعالیت کرد، اما با فرهنگسازی این اتفاق ممکن است بیافتد. این فرهنگسازی از خانههای ما شروع میشود و از رفتار پدر و مادرها در خصوص تربیت فرزندانشان تأثیر میپذیرد و از فرصتهای برابری که در اختیارشان میگذارند. این وهله بسیار ریشهای و بنیادی است و زیرساخت مطلوبی میتواند فراهم کند تا در راستای آن، رشد و توسعه بهتری حاصل شود. همچنین با تمرکز بر مهارتهای نرم، به نتایج مطلوبی میتوان دست یافت. همچنین برای شکلگیری یک فرهنگ درست و فراگیر، نقش مهم دارد. این پروسه از مراحل اولیه در خانه و تربیت فرزندان شروع شده و در محیط کار به طور تدریجی توسعه یافته تا در نهایت به یک فرهنگ و احترام برابر برای تمامی هموطنان برسیم.