با انتشار جزییات اولیه از لایحه بودجه ۱۴۰۳ مشخص شد در لایحه بودجه سال آینده، در بخش منابع، اتکای دولت به درآمدهای فروش نفت و گاز و سایر داراییها کاهش یافته است؛ به گونهای که ۱۴۹۵ هزار میلیارد تومان از کل منابع دولت از محل مالیات تامین خواهد شد.
به گزارش اعتماد، در واقع سهم این درآمدها از کل بودجه عمومی از ۵۰.۶ درصد در بودجه امسال به ۶۱.۵ درصد در لایحه بودجه سال آینده افزایش یافته است، همچنین برای هر بشکه نفت، عدد ۶۵ یورو با صادرات روزانه ۱.۳۵ میلیون بشکه در نظر گرفته شده، اما میزان درآمدهای حاصل از فروش نفت، فرآورده نفتی و گاز با ۸.۱ درصد کاهش از ۶۰۳ هزار میلیارد تومان به ۵۵۴ هزار میلیارد تومان کاهش یافته است.
در صورت تصویب و عملیاتی شدن این پیشنهاد، سهم درآمد حاصل از فروش نفت، فرآورده نفتی و گاز از کل بودجه سال آینده از ۲۹ درصد در بودجه سال جاری به ۲۲.۸ درصد در بودجه سال ۱۴۰۳ کاهش مییابد و نرخ تسعیر ارز هم همچنان ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان است.
در لایحه بودجه پیشبینی شده است در طول سال ۱۴۰۳ میزان ۱۳.۵ میلیارد یورو (۱۵ میلیارد دلار) برای واردات کالای اساسی اختصاص یابد و درآمد حاصل از عوارض گمرکی ۳.۸ درصد کاهش یابد، اما در مقابل سود حاصل از عملکرد شرکتهای دولتی رشد ۷۶.۵ درصدی خواهد داشت.
در بخش درآمدهای پایدار، میزان درآمدهای مالیاتی با ۴۹.۸ درصد افزایش به هزار و ۱۲۲ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. در صورت تحقق این هدف، برای اولینبار ۴۶.۱ درصد از کل منابع بودجه از محل مالیات تامین میشود. در صورت افزودن درآمدهای گمرکی به درآمد مالیاتی، سهم مالیات از منابع لایحه بودجه سال آینده به حدود ۵۲ درصد خواهد رسید و سقف مصارف ارزی برای واردات کالاهای اساسی معادل ۱۵ میلیارد دلار در نظر گرفته شده است. وحید شقاقیشهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه خوارزمی در مورد پیشبینی ارقام بودجه ۱۴۰۳ به «اعتماد» گفت: اولین مساله در مورد لایحه بودجه این است که ساختار بودجه همانند گذشته حفظ شده است، این در حالی است که قرار بر این بود تا در برنامه هفتم توسعه، تخصیص بودجه مبتنی بر برنامه و عملکرد دستگاههای اجرایی باشد و طبیعتا باید بودجه سال آینده هم مبتنی بر برنامه هفتم توسعه تنظیم میشد، اما این موضوع تعجببرانگیز است که این اتفاق هنوز نیفتاده است. این کارشناس اقتصادی گفت: این پیشبینیها هم شبیه سالهای گذشته با همان شاخصها و بدون برنامه محوری بودجه است و تنها با درصدی افزایش ارایه شده و مجددا سیاست گذشته تکرار شده است، این در حالی است که اگر بودجه بر اساس برنامه محوری دستگاهها نباشد و ساختار بودجه هم مبتنی بر عملکرد دستگاهها تنظیم نشود، تغییری در ساختار بودجه ایجاد نخواهد شد و همچنان با بودجهریزی سنتی (چانهزنی و افزایش ارقام) مواجه هستیم، این در حالی است که این مدل بودجهریزی در همه جای دنیا منسوخ شده است.
او ادامه داد: هر ساله به بودجه دستگاههای اجرایی و به بودجه عمومی دولت اضافه میشود، اما سوال اصلی این است که این روش بودجهریزی چه نتایجی به دنبال دارد؟ این مدل از بودجهریزی بهرهوری، کارایی و کارآمدی لازم را ندارد و رضایتمندی جامعه را هم از بین میبرد و تنها با حیف و میل همراه است و این ساختار سنتی نه تنها با کسری بودجه همراه است، بلکه قابل سنجش و برآورد هم نیست.
شقاقیشهری خاطرنشان کرد: یک سوال اساسی که ذهن مردم را درگیر کرده در مورد افت خدمات دولت است و در حالی که انتظار میرود مالیاتی که به دولت میدهند با بهرهوری و کارآمدی بهتری همراه باشد، اما این بهرهوری بسیار اندک یا منفی شده است.
او با اشاره به پیام پیشبینی این ارقام در لایحه سال ۱۴۰۳ افزود: این ارقام بودجهای این علامت را میدهد که سال آینده سال سختی به لحاظ اقتصادی خواهد بود و قیمت نفت هم کاهش خواهد یافت و به دلیل رکود در اقتصاد چین و اروپا احتمالا قیمت نفت هم در سال ۱۴۰۳ در محدوده ۶۵ یورو شود و مساله بعدی این است که سال آینده انتخابات امریکا در پیش است و ریاضتهای تحریمی در ایران به اوج میرسند و انتظارات تورمی هم شدت میگیرد.
این اقتصاددان گفت: این در حالی است که در سال ۱۴۰۲ رکورد صادرات نفت شکسته شد و بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادر شد، اما در سال آینده بعید است این میزان صادرات نفت تکرار شود و درآمدهای حاصل از بخش نفت هم با ابهام مواجه خواهد شد.
این اقتصاددان با اشاره به دوبرابر شدن درآمدهای مالیاتی در بودجه سال ۱۴۰۳ گفت: در همه دنیا بیش از ۸۰ درصد از درآمدهای دولتها از بخش مالیات است و با وجود آنکه میانگین نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در جهان بالای ۱۵ درصد است، اما در ایران هر دو نسبت پایین بوده و کمتر از ۵۰ درصد بودجه عمومی دولت از مالیات است و نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی هم حدود ۵ درصد است. شقاقیشهری ادامه داد: اینکه دولت برای سال آینده سراغ افزایش مالیاتها رفته و آن را ۴۰ درصد اضافه کرده به دلیل ساختار سیاسی دستوری است که منجر به تشدید نارضایتیها میشود. اینکه گفته میشود در همه جای دنیا مالیات مهمترین منبع درآمدی دولتهاست و مردم و شرکتها هم از پرداخت مالیات رضایت دارند و افرادی که مالیات نمیدهند در جامعه تحقیر میشوند به این دلیل است که مالیات دادن مردم و ارتقای خدمات دولتی یک موضوع دو طرفه است.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: در کشورهای دیگر دولتها با اخذ مالیات به دنبال ارایه خدمات رفاهی بیشتری به مردم هستند، مانند سیاست دولتها در کشورهای اسکاندیناوی که نسبت مالیات به تولید بالاتر است، در این کشورها دولت خدمات برجستهتری به مردم میدهد مانند ارایه خدمات باکیفیت آموزشی، بهداشتی رایگان، خدمات به سالمندان و خدمات جادهای و حمل و نقلی باکیفیتتر و حفظ محیط زیست و... او افزود: در کشورهای دیگر زمانی که مردم مالیاتی میدهند به این مساله واقفند که با یک دولت شفاف پاسخگو و با فساد حداقلی روبهرو هستند و از درآمدهای مالیاتی به نفع خود مردم و شرکتها استفاده میکنند و همواره گزارشهای مصرف و هزینهکرد را به مردم میدهند، اما متاسفانه در ایران مسیر را اشتباه رفتهاند و افزایش مالیاتها به صورت جاده یک طرفه شده این در حالی است که این جاده دو طرفه است.
شقاقیشهری ادامه داد: در ایران با یک ساختار دولتی متفاوتی نسبت به جهان روبهرو هستیم، بهرهوری پایین و فساد بالا که نه تنها شفافیت کمی دارد ناکارآمدی هم در آن دیده میشود و تاکنون مردم هم از هزینهکرد درآمدهای دولتی مطلع نشدهاند و گزارشی هم در این مورد ارایه نشده است و عمدتا این درآمدها را به کارمندان دولتی تخصیص دادهاند که خدمات باکیفیتی هم ارایه ندادهاند و با وجود درآمدهای مالیاتی دولت، مردم خدمات ویژه و باکیفیتی را دریافت نکردهاند. این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: اگر دولت مالیاتی دریافت میکند باید یک ساختار شفاف باکیفیت شایستهسالار با حداقل فساد و پاسخگوی مردم باشد و بهرهوری بالا هم داشته باشد، تا بتواند اگر مالیاتی دریافت میکند خدمات رفاهی به مردم ارایه دهد، اما اینکه مردم مالیات بدهند و همچنان این منابع حیف و میل شود و فسادها افزایش پیدا کند و با عدم پاسخگویی از سوی دولت و عدم شفافیت هزینهکردها روبهرو باشند اصلا منصفانه نیست.
شقاقیشهری افزود: مالیات در قالب یک سیاست دستوری و جادهای یک طرفه تعریف نمیشود، بلکه مالیات در یک ساختار اقتصادی توجیهپذیر دو طرفه و با ارایه خدمات دوطرفه و با کیفیت تعریف میشود که اگر چنین ساختاری تعریف شود همه شرکتها هم راضی خواهند بود تا خدمات برجستهای هم دریافت کنند، اما در ایران بخش عمده درآمدها صرف هزینههای جاری میشود که کارآمدی لازم را هم ندارد. این اقتصاددان با اشاره به شکاف دستمزدها در طول ۶ سال گذشته با تورم گفت: تورم در چند سال گذشته بالای ۴۰ درصد بوده، اما حقوق و دستمزدها زیر ۲۰ درصد رشد کرده و دهک متوسط که بخش مهم هر کشوری است و فرهنگ، پیشرفت، تمدن، اندیشهورزی، تفکر و خلاقیت زیادی هم دارند در طول این ۶ سال اخیر به شدت ضعیف شدهاند و قدرت خریدش هم به شدت افت کرده و فشارهای سنگینی هم به دهک متوسط در ایران وارد شده است و از طرف دیگر شرکتهای ایرانی هم با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند و بسیاری از این شرکتها نیمه فعال و تعطیل شدهاند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: در ابتدای دهه ۹۰ اقتصاد ایران از منظر تولید حدود ۶۰۰ میلیارد دلار بوده، اما در پایان این دهه این میزان به ۳۷۰ میلیارد دلار افت کرده است به این معنی که اقتصاد ایران بسیار کوچک شده و حال از این اقتصاد کوچک شده و از دهک متوسط فقیرشده میخواهند مالیات بیشتری هم بگیرند و به همین دلیل است که در چند روز اخیر نارضایتیها از این ارقامی که دولت برای بودجه اعلام کرده در فضای مجازی بسیار زیاد شده است. این اقتصاددان در ادامه با اشاره به شکاف دستمزد - تورم گفت: ناراحتی و نارضایتی مردم از این است که در طول ۶ سال گذشته قدرت خریدشان به شدت افت کرده و توان خریدشان را از دست دادهاند و شرکتها هم ضعیف شدهاند و اقتصاد هم کوچکتر شده و اخذ مالیات بیشتر شرایط را برای همه بسیار سخت کرده است.
او در خصوص فرارهای مالیاتی و پایههای مالیاتی جدید هم گفت: دولت پایههای مالیاتی جدیدی مانند مالیات بر مجموع درآمد یا پایههای دیگر مالیاتی را تعریف کرده و باز هم خواهد کرد، اما مساله فراتر از این است و موضوع اصلی این است که اقتصاد ایران کوچکتر شده و توانایی پرداخت مالیاتهای بالا را ندارد. شقاقیشهری افزود: اگر در امریکا اقتصادی پویا مبتنی بر شرکتهای بزرگی همچون اپل و مایکروسافت و تسلا وجود دارد، مالیاتهای بالایی هم اخذ میشود، چراکه سودها و درآمدهای بالایی هم دارند، اما در ایران نه تنها شرکتها ضعیف هستند عمدتا هم شرکتها شبه دولتی و ناکارآمدند و اقتصاد هم کوچک شده بنابراین سال آینده هم سال سختی برای مردم خواهد بود.
این اقتصاددان تصریح کرد: مالیاتستانی جادهای دو طرفه است و در قالب اقتصاد سیاسی دستوری قرار ندارد و تیم اقتصادی دولت باید موضوع اقتصاد ایران را برای مردم تبیین کند و خواستههای مردم و دهکهای مختلف را ببیند و اگر مردم مالیاتی میدهند متناسب آن شفافیت و پاسخگویی باشد و خدمات دولتی گسترش پیدا کند.
او خاطرنشان کرد: در مالیاتستانی ایران باید بخش اخذ مالیات از ثروتمندان و جلوگیری از فرارهای مالیاتی در اولویت باشد تا بیش از این به دهکهای متوسط جامعه فشار وارد نشود و دو دهک بالای جامعه باید مالیات بیشتری بپردازند تا اینکه این فشارها برای عموم مردم باشد.
شقاقیشهری با اشاره به قیمت کالاهای بادوام گفت: در تورمهای ۴۰ تا ۵۰ درصدی با افزایش قیمتهای سرسام آور در برخی کالاها مانند مسکن، خودرو و حتی لوازم خانگی مانند یخچال و ... مواجه هستیم، زمانی که یک خانه ۵ میلیارد تومانی با ۵۰ درصد تورم مواجه میشود، قیمت این خانه ۷.۵ میلیارد تومان میشود، اما اگر حقوق و دستمزدها با رشد ۵۰ درصدی روبهرو شوند، ۱۰ میلیون تومان ۱۵ میلیون تومان خواهد شد که سالانه آن ۶۰ میلیون تومان میشود و اگر حقوق و دستمزدها معادل تورم هم افزایش پیدا میکرد باز هم این فاصلهها عمیقتر میشدند. شقاقیشهری افزود: به دلیل آنکه نرخ پایه کالاهای بادوام بالاست، این روزها قیمت یک خانه ۵۰ متری ۳ میلیارد تومان، قیمت یک خودرو ۷۰۰ میلیون تومان و قیمت یک یخچال ۲۰۰ میلیون تومان شده است زمانی که این کالاها با افزایش ۴۰ درصدی تورم مواجه میشوند، شکافها عمیقتر میشود و اگر دولت تورم را نتواند کنترل کند با اخذ مالیات نمیتواند جامعه را به خوبی اداره کند.
این اقتصاددان با اشاره به سخنان میلتون فریدمن، اقتصاددان امریکایی گفت: او گفته است اگر میخواهید طبقه متوسط جامعهای را نابود کنید، این جامعه را بین دو سنگ آسیاب تورم - مالیات قرار دهید. در میان این سنگ آسیاب طبقه متوسط نابود میشود، چراکه از یک طرف باید مالیات پرداخت کند و از سوی دیگر باید مالیات پنهان را به دلیل تورم که ماحصل سیاستهای غلط دولت بوده را پرداخت کند. او افزود: معمولا دهکهای بالا با خروج سرمایه روبهرو هستند یا اینکه عملکرد شفافی ندارند و در تورهای مالیاتی هم نمیافتند. متاسفانه در ایران مالیات بر ثروت هم وجود ندارد و این مدل مالیات تصویب نشده است، بنابراین طبقه دهم یا مرفه و صدک بالایی یک درصدی به دلیل عدم وجود پایه مالیاتی ثروت از مالیات فرار میکنند و بیشتر این مالیاتها را طبقه متوسط میدهند. شقاقیشهری با بیان اینکه ابزارهای مالیاتی باید به صورت هوشمندانه باشند، ادامه داد: در طول ۱۰۰ سال گذشته دورهای را سراغ ندارم که بیش از ۳ سال تورمهای بالا به مردم ایران تحمیل شده باشد، اما از ۱۰۰ سال گذشته تاکنون ۷ سال است که تورم در ایران بالاست و این مساله باعث له شدن طبقه متوسط زیر بار گرانیها شده است که در کنار تورم بالا مالیات را هم افزایش دادهاند و سن بازنشستگی هم تغییر داده شده، اما در مقابل، خدمات دولت و بهرهوری همچنان پایین است.