معاملات آخرین هفته آبان با افت میانگین قیمت سهام پایان یافت و شاخص کل بورس همچنان قادر به ترک کف کانال ۲میلیون واحد نیست.
در این میان وضعیت بازارهای رقیب نیز در سوتوکوری و نهایت آرامش پیگیری میشود. بااینحال برخی از سناریوها نوسانات کمعمق در بازارهای ارز و طلا و افت سرعت تورم را سبب وضعیت نابسامان بازار سهام میپندارند. بازار سهام از ابتدای هفته افت قابلتوجهی را پشتسر گذاشت و درحالیکه انتظار میرفت بتواند روند هفته قبل را ادامه دهد، اما تا به اینجای کار متوقف شده است.
دماسنج اصلی بازار نیز که در ۳روز معاملاتی اخیر مقاومت شدیدی برای روند مثبت نشان داده، حامل یک سیگنال مهم است که بازار آمادگی زیادی برای عرضههای گستردهتر دارد. شاید بتوان مهمترین دلیل برای این مدعا را نبود محرک جدی برای ورود پول به بازار مطرح کرد. بررسیهای آماری نشان میدهد از ابتدای سال شاخص کل ۵بار کانال ۲میلیون واحد را از دست داده و هر بار نیز موج جدیدی از خروج پول حقیقی را به رخ سایر بازارها کشیده است.
وضعیت فوق گویای این است که هرچه بازار سهام متزلزلتر ظاهر شود، فضای حاکم بر معاملات تمایل بیشتری به سمت تشدید بیاعتمادی سهامداران دارد.
در واقع غوطهور شدن بازار در نااطمینانیهای موجود شرایطی را به وجود آورده که چشمانداز مبهم از وضعیت این بازار مختصات ورود را با ابهام مواجه کرده است. حال در چنین شرایطی هرازگاهی بازار با اخباری رودررو میشود که در نقش یک عامل مخرب به نوسان شاخصها میانجامد.
در روزهای گذشته اهالی بازار سهام با یک خبر عجیب مواجه شدند. خبر دریافت مالیات از صندوقهای با درآمد ثابت در روزهای گذشته بهسرعت در حال دست به دست شدن است. فارغ از این موضوع، کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که تزریق پیدرپی اخبار به متن بازار، سمتوسوی آن را با تغییر مواجه میکند.
به این صورت که علاوه بر اینکه بازار متاثر از متغیرهای مختلف توانایی برای جذب پول ندارد، دریافت اخبار گوناگون و انتشار بدون راستیآزمایی آنها نیز موجب افزایش ترس سهامداران خرد و حقیقی خواهد شد. این اتفاق از اردیبهشت بارها تکرار شده و اخبارپراکنی سبب شده بازار در برخی روزها متوقف شود.
تجربه نشان میدهد ذهن سرمایهگذاران بازار سرمایه بهشدت تحتتاثیر این عامل روانی است. از طرفی هم بسیاری از بازیگران بازار سرمایه با اتکا به همین مورد نوسانات بازار را به نفع خود رقم میزنند.
از اینرو در این بازار رفتارهای تهاجمی بیش از بازارهای دیگر به چشم میخورد؛ بهویژه آنکه سرمایهگذاران در مواجهه با اخبار مثبت و بعضا حمایتی واکنشهای کوتاهمدت نشان میدهند، اما در قبال اخبار مبهم و منفی ممکن است طی ماههای مدید درگیر اثرات روانی آن باشند و به طولانی شدن صفوف فروش دامن بزنند.
در اینجا دو پرسش اساسی طرح میشود؛ اول آنکه چرا سرمایهگذاران برای دریافت اخبار درست مرجع قابلاطمینانی در دست ندارند. یا چرا نهاد مسوول در واکنش به اخبار ضدونقیض واکنشی نشان نمیدهد؟ اما پرسش دوم به این موضوع مربوط است که اساسا چرا در زمانی که بازار از تعادل خارج میشود موجهای خبری بر سر بازار آوار شده و سبب تشدید ابهامات میشوند؟ آنطور که بررسیها نشان میدهد حرکت در این مسیر نمیتواند برای بازار سرمایه در بلندمدت خبر خوبی به حساب آید.
اما کارشناسان بازار چه میگویند؟ در همین رابطه حسن رضاییپور، کارشناس بازار سرمایه، در گفتگو با «دنیای اقتصاد» گفت: یکی از سناریوها برای این موضوع را شاید بتوان به کمبود منابع دولت نسبت داد. دولت با توجه به اینکه برای تامین کسری منابع خود با مشکل مواجه است، طبیعتا دست به اقداماتی میزند که بتواند منجر به کسب پول بیشتر برای دولت شود.
بررسی انتشار اخبار گوناگون در بازار سرمایه نیز بر این نکته تاکید میکند. همه اخباری که از ابتدای سال منتشر شده و جهت بازار سهام را تغییر داده، بهنوعی در راستای کسب منابع بیشتر برای دولت بوده است. به همین دلیل تا زمانی که دولت با کسری بودجه و منابع دست به گریبان است، شاهد اخبار ناگهانی و مختلف در بازار خواهیم بود.
اخبار مرتبط با نرخ خوراک، صندوقهای بازنشستگی و حالا هم مالیات بر صندوقهای با درآمد ثابت گویای این است که دولت به دنبال تامین کسری بودجه و منابع خود است. با واکاوی این اخبار متوجه خواهیم شد که بازار در گام نخست با اخباری مبهم و کلی روبهرو شده است که توانسته منجر به هراس بیشتر در فضای کلی بازار شود.
به گفته این کارشناس، اگرچه حتی موثق بودن خبر اخذ مالیات از صندوقهای با درآمد ثابت تاثیر چندانی بر بازار سهام ندارد، اما ابهامات حاکم بر این خبر میتواند شک و تردید را بر فضای کلی تالار شیشهای حاکم کند. این قبیل مسائل در سالهای اخیر باعث شده سرمایه قابلتوجهی از بازار سرمایه ایران خارج شود که مقصد احتمالی این داراییها میتواند بازارهای ارز و طلا باشد.
او در ادامه گفت: یکی از انتقادها به این موضوع این است که برخی اخبار قبل از اینکه روی کدال منتشر شوند در فضای مجازی منتشر میشوند بدون آنکه صحتوسقم آنها بررسی شود. این شیوه از اطلاعرسانی و عدمبرخورد با منتشرکنندگان اخبار سبب رفتارهای هیجانی در بازار شده است.
به همین دلیل به نظر میرسد متولیان بازار باید به این وضعیت رسیدگی کنند. از سوی دیگر برخی از افراد نیز به اطلاعاتی دسترسی دارند که قبل از انتشار صحیح اخبار میتواند دردسرساز شود. اتفاقی که برای نرخ خوراک افتاد بهروشنی بر این نکته تاکید میکند.
با بررسی برخی از عوامل اثرگذار بر عقبگرد بازار میتوان بهروشنی دریافت که رصد اخبار حتی باعث شده در مواقعی که گزارشهای ماهانه و فصلی خوبی توسط شرکتهای بورسی و فرابورسی منتشر شده، بازار نسبت به این گزارشها واکنش مثبتی نشان ندهد. بررسیها نشان میدهد علت کمرمقی و ناامیدی مردم برای فعالیت در این بازار ناشی از عوامل ذکرشده است.
حتی گزارشهای نسبتا مطلوب منتشرشده در قالب ماهانه که در ماههای اخیر روی تارنمای کدال قرار گرفته، نتوانسته نظر فعالان بازار را نسبت به آینده بورس تغییر دهد. از سوی دیگر رشد اقتصادی کشور نیز که با کندی گره خورده است، تاثیر بسیاری بر بازار سهام دارد و میتواند به کاهش ارزش سهام شرکتها منجر شود.
همانطور که مشاهده کردیم روز گذشته نیز بسیاری از نمادها با افت قیمت مواجه شدند. بورس تهران همچنان تحتتاثیر اخبار و تغییرات عجولانه سیاستگذار در ماههای قبل است که عواقب آن وضعیت نامناسبی را در بازار رقم زده است.
به نظر میرسد به موازات این اتفاقات، تنشهای بینالمللی نیز سرمایهگذاران را به احتیاط بیشتری واداشته و باعث شده از هفته اول مهرماه درجه ریسکگریزی در تصمیمات سرمایهگذاران افزایش یابد. با این اوصاف سیاستگذاران بورسی بارها اعلام کردهاند که برنامههایی برای حمایت از بازار دارند؛ البته تاکنون در این مورد چیزی مشاهده نشده است.
شاخصکل بورس طی روزهای قبل افت را شاهد بوده و مانند هفتههای قبل هم خروج پول ادامه داشت و هم ارزش معاملات خرد در سطحی اندک قرار داشت.
نزدیکشدن نماگر اصلی بازار به کف کانال ۲میلیون واحد از یک نکته قابلتامل پرده برمیدارد و آن این است که با توجه به پایین بودن ارزش معاملات خرد سهام، خریدهای صورتگرفته در بازار همچنان از قدرت چندانی برخوردار نخواهند بود؛ بنابراین در شرایط کنونی نمیتوان به عملکرد مثبت و روبهجلوی بورس تهران طی هفتههای آینده چندان خوشبین بود.
علاوه بر این موضوع، در حال حاضر عدمثبات در تصمیمگیریهای اقتصادی دولت، ضربه مهلکی به معاملات بورسی وارد کرده است، درحالیکه معاملات بورسی مدتهاست که رنگ جدیدی از رونق را به خود ندیدهاند. در پی بیثباتیهای اقتصادی شاهد نگرانی سهامداران و خروج نقدینگی از این بازار هستیم.