bato-adv
کد خبر: ۶۸۴۱۶۷
زنی به جرم قتل همسرش به قصاص محکوم شد، اما ادعای جدید او روند پرونده را تغییر داد

متهم: زمان قتل دچار جنون آنی شدم

متهم: زمان قتل دچار جنون آنی شدم
مرد ۶۱ ساله در یکی از محله‌های تهران به دست همسرش به قتل رسید.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۱ - ۲۸ آبان ۱۴۰۲

اواسط مهر‌ماه امسال حکم قصاص زن میانسال به اتهام قتل شوهرش صادر شده و پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شده بود، اما ادعای تازه این زن درباره جنایت، مسیر پرونده را تغییر داد تا متهم بار دیگر مقابل بازپرس جنایی تهران قرار بگیرد.

به گزارش اعتماد، سیزدهم مرداد سال گذشته صدای فریاد‌های زنی میانسال در یکی از محله‌های تهران، همسایه‌ها را بیرون از خانه‌های‌شان کشاند. زن فریاد می‌زد که غریبه‌ای وارد خانه‌اش شده و شوهرش را به قتل رسانده است.

ماموران پلیس با حضور در محل حادثه با جسد غرق خون مردی ۶۱ ساله در خانه‌اش روبه‌رو شدند و ماجرا را به بازپرس جنایی پایتخت اطلاع دادند.

با شروع تحقیقات پلیسی معلوم شد که زوج میانسال به‌رغم اینکه میانسال بودند، اما حدود یک سال از ازدواج‌شان گذشته بود. تیم جنایی در نخستین اقدام به تحقیق از این زن پرداخت و او گفت که من در اتاقم خواب بودم که ناگهان با شنیدن صدایی، وحشت‌زده از خواب پریدم. در را که باز کردم مردی غریبه را دیدم که صورتش را با نقاب پوشانده و یک دست سیاه پوشیده بود. او با چاقو مرا تهدید کرد که به اتاقم بروم. مرد غریبه به اتاق شوهرم رفت، چون ما چند وقتی می‌شد که کنار یکدیگر نمی‌خوابیدیم. صدای فریاد‌های همسرم را می‌شنیدم و بعد متوجه شدم مرد غریبه در حال فرار است. در را باز کردم و می‌خواستم مانع فرار مرد غریبه شوم، اما او مرا هل داد و فرار کرد.

داستان خیالی

اظهارات این زن مشکوک و متناقض بود. از سوی دیگر ماموران در ادامه تحقیقات به سراغ همسایه‌ها رفتند و متوجه شدند که این زوج اختلافات شدیدی با یکدیگر داشته‌اند به‌طوری‌که همسایه‌ها بار‌ها صدای دعوای آن‌ها را شنیده بودند. حتی شب حادثه هم آن‌ها با یکدیگر درگیر شده بودند. همچنین ماموران در گام بعدی به سراغ دوربین‌های مداربسته ساختمان رفتند، اما تصویر هیچ مرد نقابداری که وارد خانه این زوج شده باشد به دست نیامد. همه این‌ها سبب شد که انگشت اتهام به سمت زن نشانه گرفته شود. به همین دلیل دستور بازداشت او صادر شد و پس از گذشت مدتی او اسرار قتل شوهرش را فاش کرد و مشخص شد که داستان اوخیالی بوده است.

فاصله از مرگ

این زن اعتراف کرد که شوهرش اعتیاد داشته و از مدت‌ها قبل با او دچار اختلاف شده بود. همین موجب شد تا شب حادثه با ضربات چاقو جانش را بگیرد و سعی داشت با صحنه سازی خودش را بی‌گناه نشان بدهد، اما در نهایت دستش رو شد. پس از تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه فرستاده شد و این زن پس از محاکمه به قصاص محکوم شد. او، اما به رای صادر شده اعتراض کرد که پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد. پیش از آنکه قضات عالیرتبه نظر خود را اعلام کنند، قاتل ادعای تازه‌ای را مطرح کرد که سرنوشتش را تا حدودی تغییر داد و موجب شد تا دوباره پرونده به جریان بیفتد.

او گفت که زمان قتل دچار جنون آنی شده است. همین ادعا کافی بود تا قضات پرونده را مجددا به دادسرای جنایی تهران بفرستند و تا تحقیقات دوباره از او صورت بگیرد. این زن به دستور قاضی محمد مهدی براعه بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران به پزشکی قانونی معرفی شده تا کارشناسان سلامت روانی او را مورد بررسی قرار دهند.

کاش به زندگی برگردم

میترا لیسانس میکروبیولوژی دارد، اما بیش از یک سال است که به اتهام قتل شوهرش دستگیر شده و این اواخر مدام کابوس‌های چوبه‌دار می‌دیده است. او تنها آرزویش این است که از زندان آزاد شود و زندگی تازه‌ای را در پیش بگیرد. او در مورد پرونده‌اش به سوالات زیر پاسخ می‌دهد.

کی تصمیم به قتل شوهرت گرفتی؟

برنامه‌ریزی نکرده بودم. فقط دیگر از زندگی خسته شده بودم. یک ساعت قبل از قتل با هم درگیر شدیم و ناگهان جنون به من دست داد. وقتی به خودم آمدم چاقو به دست بالای سر شوهرم بودم.

اما پرونده‌ات نشان می‌دهد که چند وقت قبل در فضای مجازی، به دنبال خرید یک چمدان بزرگ بودی؟

می‌خواستم اثاث کشی کنم. برای جاسازی جسد که نخریده بودم!

دلیل اختلافات با همسرت چه بود؟

او معتاد بود. مواد می‌کشید و شب‌ها کابوس می‌دید. در خواب صحبت می‌کرد و فریاد می‌کشید. من از او می‌ترسیدم، چون واقعا ترسناک می‌شد. وقتی هم دعوای‌مان می‌شد مرا به باد کتک می‌گرفت. دیگر از این زندگی خسته شده بودم و دلم می‌خواست آزاد شوم.

با همسرت چطور آشنا شدی؟

او همسر دومم بود. از همسر اولم جدا شده بودم و با مادرم زندگی می‌کردم، اما او ازدواج کرد و من با ناپدری‌ام سازگاری نداشتم. مدتی قبل با مقتول که همسایه خاله‌ام بود آشنا شدم. او وضع مالی خوبی داشت و فکر می‌کردم زندگی خوبی با او داشته باشم، اما بعد از ازدواج فهمیدم که اشتباه کرده‌ام. البته خیلی تلاش کردم تا شوهرم را ترک بدهم، اما او زیر بار نمی‌رفت و حتی قبول نمی‌کرد طلاقم بدهد.

شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟

داخل اتاق خوابیده بودم. همانطور که گفتم به خاطر اینکه شوهرم شب‌ها فریاد می‌کشید و کابوس می‌دید جای خواب‌مان را جدا کرده بودیم. او آن شب مواد کشید و بعد خوابید. نصف شب بیدار شد و فریاد زد که دارد خفه می‌شود. برایش آب بردم، اما می‌خواست مرا با تبر بزند. در را قفل کردم و به اتاق خودم رفتم. با خودم گفتم کاش هر دوی‌مان بمیریم، چون زندگی جهنمی داشتیم. ناگهان جنون به سراغم آمد. پر از خشم و نفرت بودم. با همان احساس چاقویی برداشتم و بالای سر همسرم که خواب بود، رفتم. نمی‌دانم چه شد که ضربه‌ها را زدم. در آن لحظه خودم نبودم. مطمئنم که دچار جنون آنی شده بودم. چون بعد از قتل بود که تازه فهمیدم چه کرده‌ام و تصمیم گرفتم داستان‌سرایی کنم. حالا هم به‌شدت پشیمانم.

وقتی حکم قصاصت صادر شد چه احساسی داشتی؟

با وجود اینکه از زندگی خسته شده بودم، اما وقتی شنیدم حکم قصاصم صادر شده، وحشت و کابوس‌ها به سراغم آمد. هر شب تصور می‌کردم که برای اجرای حکم صدایم می‌زنند. میل به زندگی‌ام بیشتر شده بود و دلم می‌خواست در زندان باز می‌شد و آزاد می‌شدم. خیلی پشیمانم و خیلی متاسفم برای اشتباهی که مرتکب شده‌ام، اما آن لحظه خودم نبودم. کاش اولیای دم مرا ببخشند.

تاثیر جنون در مجازات

قانونگذار در قانون مجازات اسلامی یک ملاک برای تشخیص مجنون ارایه کرده است. در ماده ۱۴۹ آمده است «هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به‌نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد مجنون محسوب می‌شود.» پس وجود اختلال روانی به حدی که فرد اراده یا عقل خود را از دست بدهد، ملاک مجنون بودن افراد است.

البته باید توجه داشت که مجنون بودن افراد توسط روان‌شناسان و روان‌پزشکان جنایی مورد بررسی قرار می‌گیرد و آنان هم با معیار‌هایی مانند نوع اندیشه، گفتار، رفتار، عواطف و نیز نوع نگاه فرد، سلامت روانی یا جنون شخص را تعیین می‌کنند.

از نظر حقوق کیفری، جنون یا دایمی است و یا ادواری. در مواردی اختلال روانی فرد مجنون همیشگی است و او همواره باید تحت کنترل و حمایت باشد. این نوع جنون، جنون دایمی است.

در عین حال در برخی افراد اختلال روانی، دوره‌ای است و یک زمان فرد مجنون است و یک زمان مانند افراد عاقل رفتار می‌کند. یک روز دیوانه است و یک روز عاقل. چنین فردی دارای جنون ادواری است.

از نظر حقوقی فرد دارای جنون ادواری، اگر در حالت سلامت روانی (که از آن به دوران افاقه یاد می‌کنند) مرتکب جرم شود و یا رفتاری از خود نشان دهد، مانند افراد عاقل جامعه با او برخورد می‌شود و اگر در حالت اختلال روانی رفتاری از او سر بزند، مجنون محسوب می‌شود.

منتفی بودن قصاص در قتل مجنون

طبق قانون اگر مقتول مجنون باشد دیگر قاتل قصاص نمی‌شود. در ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی آمده است که یکی از شرایط قصاص این است که مجنی‌علیه یعنی کسی که جنایت بر او وارد آمده، باید عاقل باشد. در غیر این صورت قاتل قصاص نمی‌شود. البته این به معنی مجاز بودن قتل مجنون نیست. کشتن مجنون جرم است ولی قاتل قصاص نمی‌شود. در ماده ۳۰۵ بیان شده است: «مرتکب جنایت عمدی نسبت به مجنون علاوه بر پرداخت دیه به تعزیر مقرر در تعزیرات نیز محکوم می‌شود.» منظور از تعزیر مقرر، حبس سه تا ۱۰ سال است که در ماده ۶۱۲ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی آمده است. پس قاتل هر چند قصاص نمی‌شود. بنابراین باید دیه بپردازد و سه تا ۱۰ سال زندانی شود.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین