شرق نوشت: تصویر تازهای نیست؛ درختان سربریده ردیفشده در خیابانهای تهران. یک بار گفته میشود صاحب ملک قاتل درختان است و میلیاردها تومان جریمه شده؛ جریمههایی که مشخص نیست نقد میشود یا نه؟ یک روز دیگر میگویند تصویر از آرشیو جریان رقیب بیرون آمده و تصویری قدیمی است برای تخریب مدیریت شهری. وقتی جای انکار باقی نمیماند، میگویند سرزنی درختان به دلیل خشکشدن و خطرآفرینی آنها بوده، بدون آنکه اشاره کنند چرا این درختان آفتزده به نقطهای رسیدهاند که تنها راه چاره سربریدن آنها باشد.
روز گذشته تصویر درختان سربریده خیابان ایتالیا منتشر شد؛ درختان قدیمیای که خیابان ایتالیا بدون آنها قابل تصور نیست. احتمالا گفته خواهد شد این درختان خشکشده با مجوز و رأی کمیسیون ماده ۷ سرزنی شدهاند. اما این درختان که بخشی از هویت این خیابان هستند، نیاز به توجه ویژه دارند. مانند چنارهای خیابان ولیعصر که شهردار تهران بهتازگی گفته است میخواهد درختان مشهدی را جایگزین چنارهای خشکیده آن کند. به گفته زاکانی، بستر جویها سنگی و سیمانی شد که اشتباه بود و عملا بن درختان در معرض آسیب قرار گرفت و دچار آفت و در نهایت خشک شد. ما از مشهد درخت ۱۰ ساله وارد کردهایم و با شکل و شمایل درختان سابق خیابان ولیعصر، در حال کاشت است.
حلیاسادات حسینی، مدیرکل اداره محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران، پیش از این به رسانهها درباره مشکلات چنارهای ولیعصر گفته بود: روزی چنار جزء درختان اصلی تهران بود، اما امروز شرایط آبوهوایی و اقلیمی شهر، باعث شده چنار با مشکل روبهرو شود. چنار درخت حساسی است که با تغییر دما شروع به خزانشدن میکند؛ بنابراین نیاز به آبیاری مکرر و دائم دارد و متأسفانه در حال حاضر به دلیل کمبود آب این امکان وجود ندارد. خشکشدن چنارهای شهر به دلیل افزایش دما و نیاز آبی بیشتری است که این درختان دارند، اما همچنان با نیاز قبلی گذشته آبیاری میشوند و میزان مصرف آب آنان افزایش نیافته است که بر همین اساس، دچار خزان زودرس شدهاند. اداره کل محیط زیست و سازمان بوستانهای شهرداری بهشدت پیگیر جایگزینی منابع آبی برای آبیاری درختان است. به دنبال استفاده از پسابهای تصفیهخانهها هستیم و جلسات متعددی با شرکت آب و فاضلاب دراینباره داشتیم.
علیمحمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران نیز هر بار تصویری از درختان قطعشده توسط شهرداری منتشر میشود، این نکته را یادآوری میکند که قطع درختان خشکشده مجوز کمیسیون ماده ۷ را دارد.
مدتی پیش علیمحمد مختاری درباره حذف و جایگزینی درختان خشک و خطرآفرین در خیابانهای مختلف سطح شهر گفته بود: با توجه به اهمیت زیبایی منظر و همچنین حفظ نکات ایمنی جهت پیشگیری از سقوط درختان خشکشده، مقرر شده که مناطق ۲۲ گانه شهر تهران پس از انجام روند قانونی حذف درختان خشک از جمله ثبت مشخصات درختان در سامانه نهال و اخذ مجوز از کمیسیون تبصره ذیل ماده ۷ و پس از خارجکردن درخت خشک، نسبت به بازکاشت درخت جایگزین با بُن بالا و با استفاده از گونههای همگون و همسان با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی آن منطقه و منطبق با دستورالعملهایی که از سوی سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران به مناطق ۲۲گانه ارائه میشود، اقدام کنند. بررسی میشود که آیا درخت خشکشده بر اثر آفات و بیماری خشک شده یا سهلانگاری پیمانکار در نگهداشت، دلیل خشکشدن درخت بوده است.
در صورت مشاهده تخلف یا اهمال از سوی پیمانکاران نگهداشت فضای سبز، اخطار کتبی به پیمانکار داده شده و عوارض آن در قالب کسر از صورتوضعیت ماهانه اعمال میشود و تکرار تخلف یا قصوری که منجر به آسیبدیدگی درختان و فضای سبز شود، منجر به فسخ قرارداد پیمانکار شده و ضمانتنامه حسن انجام کار ضبط میشود. به گفته مختاری، هیچ درختی بدون مجوز و انجام کار کارشناسی بر روی آن حذف نمیشود. برخی درختان در سطح شهر به رغم ظاهر سالم، به دلایل مختلف بهویژه قارچهایی که باعث پوسیدگی از درون میشوند، در واقع آسیبدیده هستند و بر اثر ناپایداری جوی احتمال سقوط و مخاطرات جانی و مالی دارند؛ بنابراین این درختان باید شناسایی شوند.
به همین دلیل و در راستای شناسایی و بررسی وضعیت سلامت درختان، مناطق ۲۲گانه نسبت به اسکن یا توموگرافی درختان خطرآفرین و ارزیابی خطر سقوط آنها در برابر باد و نیز به منظور تشخیص علمی و دقیق معایب و آسیبهای احتمالی که با استفاده از برشهای مجازی و انجام تدابیر لازم برای احیای آنها انجام میشود، اقدام میکنند که گزارشها به صورت مستمر و ماهانه به سازمان بوستانها ارائه میشود.
اما ناصر امانی که به تازگی تذکری درباره نابودی درختان پارکهای جنگلی داده است میگوید: در محلهگردیهایم یکی از مشکلاتی که از سوی شهروندان مطرح میشود عدم نگهداری درست درختان است. او به «شرق» گفته بود: یکی از مشکلات اساسی که در همه محلهگردیها به آن اشاره میکنم، خشکشدن درختان معابر اصلی و خیابانهاست که مسئولیتش بر عهده شهرداری است و بهدرستی نگهداری نمیشوند و شاهد خشک و قطع شدن درختان هستیم و در همه گزارشهایم تکرار میشود.
او در گزارش محلهگردیاش از منطقه ۶ تهران هم به قطع هشت اصله درخت در خیابان طالقانی اشاره کرده بود.
مهدی پیرهادی؛ رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران هم معتقد است: درختان خشک تهران باید جمعآوری شوند تا هر شهروندی به ما گزارش خشک شدن درختان را داد، بدانیم آن درخت در چه سالی خشک شده است؛ علاوه بر جمعآوری درختان خشک، باید درختان سبز جایگزین شوند. باید نسبت به ایجاد برخی شبکههای آبیاری، ایجاد مخازن آبیاری فضای سبز و همچنین اجرای طرحهای تحولی از جمله طرح جامع فضای سبز شهر تهران و طرح جامع آب خام توجه جدی صورت بگیرد. بااین وجود دوستداران طبیعت تهران معتقد هستند که زمانی درختان این شهر حفظ میشود که ساکنان آن به حفظ محیط زیست و فضای سبز باور داشته باشند.
احمد محیططباطبایی، تهرانشناس و پژوهشگر، در یکی از جلسات شبهای بخارا به موضوع حفظ فضای سبز اشاره کرده و گفته بود: وقتی حفظ میراث سبز تهران را تبدیل به قانون کنیم، آن وقت سوداگران قانون را هم با رشوه دور میزنند تا درختان را قطع کنند. ساختوسازهای امروز حاصل قوانین حفاظت از فضای سبز تهران است؛ درحالیکه حفاظت از محیط زیست و درخت در سنت و باور ما بود و جامعه ما رفتاری پرستارگونه درباره طبیعت داشت. انسان، حیوان و درختان در یک بازی برد - برد در کنار هم زندگی میکردند؛ یعنی انسانها نمیگفتند حیوانات را به چرا نبرید تا ما بیشتر زمین داشته باشیم. آبهای تهران را از اعماق زمین خارج نمیکردیم تا راحتتر زندگی کنیم. برداشت آب از قناتها مانند برداشت از حساب بانکی میماند. سرمایهمان را میخوریم و مدتی خوشبخت هستیم؛ اما در نهایت هر آنچه را داریم، از دست میدهیم. چاههای عمیقی که حفر شد، به آبهایی رسید که متعلق به ما نبود، متعلق به آیندگان ما هم نبود؛ بلکه متعلق به شهر تهران و حیات پایدار آن بود. ما چیز دیگری برای تهران باقی نگذاشتهایم.
او با اشاره به اینکه دلیل اینکه تهران که شهری کوهستانی است، تبدیل به یک ابرشهر میشود که ۱۰ میلیون جمعیت دارد، همین میراث سبز آن است، میگوید: تهران رودخانه کارون ندارد؛ اما در زیر آن ۸۶ رشته قنات و ۶۰۰ قنات فرعی بود که در آن حیات پایدار ایجاد میکرد؛ اما ما بدون آنکه به آینده فکر کنیم، آنها را در راه توسعه از بین بردیم. آن وقت میگوییم یکی از این قناتها را احیا کنیم تا مردم با آن آشنا شوند. این نگاه باغوحشگونه به شهر است. اینکه از هر چیزی یک نمونه باشد که با آن عکس یادگاری بگیریم. وقتی میگوییم میراث سبز، آن چیزی است که باید به آینده تحویل داده شود و دیگر چنین میراثی وجود ندارد. زمانی تهران چنارستان بود. حالا به این فکر میکنیم که آیا با وضعیت آب تهران میتوانیم چنار بکاریم یا نه؟ و این یعنی تصمیمات گذشته تهران را به خطر انداخته است. اینکه میگویند باغهای تهران مالک خصوصی دارد و باید به حقوق مالکانه توجه بکنیم، مانند این است که همه زیر یک لحاف بخوابیم؛ اما یکی بایستد بگوید این مال من است. وقتی در مسیر ریه تنفسی تهران ساختوساز میکنیم، به همه مردم لطمه میزند. نمیتوانیم بگوییم این ملک متعلق به من است و باید حقوق مالکانه من حفظ شود؛ پس دولت و حقوق عمومی کجاست؟
وضعیت فضای سبز تهران نگرانکننده است و هر چند وقت یک بار این وضعیت بحرانی با انتشار تصویری از درختان خشکیده یادآوری میشود.