اعتماد نوشت: از سکوتش رضایت ندارند؛ او را نکوهش میکنند که چرا در جریانات مربوط به جنگ غزه ساکت است و حرفی نمیزند؛ آنهم فردی که زمانی در رابطه با یک سر جنگ امروز در غزه سخنانی تند میگفت، آنهم در قامت رییس دولت جمهوری اسلامی و امروز در قامت رییس دولت اسبق ترجیحش بر سکوت است؛ محمود احمدینژاد رییس دولتهای نهم و دهم این روزها مورد انتقاد بخش زیادی از محافظهکاران است. البته بخشی از اصلاحطلبان نیز برای طعنه به محافظهکارانی که زمانی از احمدینژاد حمایت میکردند، رییس دولتهای نهم و دهم را بابت سکوت درباره جنگ غزه مورد نکوهش قرار میدهند.
براساس آنچه آزادی بیان میگوید، اظهارنظر و موضعگیری درباره مسائل مختلف برای شهروندان واجب نیست و هر شخصی میتواند درباره یک موضوع موضعگیری کند یا نکند، اما در اینجا منتقدان انتظار موضعگیری از فردی را دارند که در کسوت رییس دولت جمهوری اسلامی، ۸ سال تندترین مواضع را درباره اسراییل بر زبان میراند و به اعتقاد بسیاری، آن سخنان برای کشور هزینههای هنگفتی ایجاد کرد.
از ۷ اکتبر تا امروز حدود ۳۵ روز میگذرد و کلامی له یا علیه عملکرد اسراییل در جنگ غزه نگفته است؛ موردی که خشم محافظهکاران را برانگیخته است، اما آنچنان نمیخواهند بروز و ظهورش دهند. البته برخی رسانههای آنها که زمانی سنگ احمدینژاد را بر سینه میزدند، حالا از سکوت او انتقاد میکنند.
روزنامه صبحنو، نزدیک به قالیباف هفته گذشته در گزارشی محمود احمدینژاد را بابت سکوتش به باد انتقاد گرفت و تلویحا اتهاماتی را نثار او کرد.
این روزنامه در گزارشی نوشت: «آیا رگ اسراییلستیزی احمدینژاد فقط زمانی متورم میشود که تهییج افکار عمومی جهان علیه ایران و به نفع غرب را در پی داشته باشد و سوال مهمتر اینکه، چرا؟»
در بخش دیگری از این گزارش نوشته شده: «حتی اگر قصد احمدینژاد از سکوتش در برابر نسلکشی و کودککشی رژیم صهیونیستی، انتفاع رسانهای باشد، نام او با عناوین مثبتی در رسانهها درج نمیشود و باید توجه داشته باشد که صرف خبرسازی مهم نیست و تاثیر و جریان خبر، نمای کلی یک شخصیت سیاسی را در اذهان عمومی میسازد.»
در بخش دیگری از گزارش آمده: «احمدینژاد که در مورد صحبتهایش در انکار هولوکاست بعدها گفته بود: «در مساله هولوکاست مانند بسیجی بدون ترمز حرکت کردم.»، در واقع کاری کرد که هالیفی، رییس سابق موساد تاکید کرد: «ما هرگز در موساد قادر نبودیم بهتر از آنچه احمدینژاد برای ما انجام میدهد، انجام دهیم.» یا حرفهایی مشابه از سوی مئیر داگان، رییس دیگر موساد. تیتر فیگارو بعد از پایان ریاستجمهوری احمدینژاد هم گمانههای زیادی را در راستای این ادعا برانگیخت.»
تیتر مورد اشاره روزنامه صبحنو، مهر ماه سال ۱۳۹۲ بود که نوشت: «رفتن احمدینژاد امید اسراییل را به باد داد» در این گزارش تحلیلگر فیگارو تاکید کرده بود که «اسراییل از رفتن احمدینژاد، رییسجمهور پیشین ایران ابزار مهم فشارش را از دست داده است؛ رییسجمهوری که با سخنرانیهای جنجالیاش درباره هولوکاست و محو اسراییل، فرصتهایی را برای اسراییل ایجاد کرده بود.»
حرفهای مئیر داگان، رییس سابق موساد نیز که «صبحنو» به آن اشاره کرده، سال ۱۳۸۸ و پس از انتخابات جنجالبرانگیز ریاستجمهوری آن سال بیان شد. داگان در این سخنان مدعی شده بود که «وجود چنین فردی در راس دولت جمهوری اسلامی، موقعیت اسراییل را برای توجیه خطرها و تهدیدهای اتمی ایران آسانتر خواهد کرد.»
صبحنو در ادامه گزارش تندی که علیه احمدینژاد نوشته، آورده که «اکنون در این روزها که به تعبیر بسیاری، هولوکاست دیگری در خاورمیانه در جریان است، اینبار، اما به عاملیت رژیم اسراییل ولی محمود احمدینژاد که یک بار با طرح مساله هولوکاست، جهان را شگفتزده کرد، آنهم درست موقعی که کمی پیش از آن اشغالگران زیر فشار افکار عمومی مجبور شده بودند از نوار غزه خارج شوند و عملیات تخلیه برخی شهرکهای یهودینشین را در این منطقه آغاز کنند، اینبار پشت دیوار سکوت پنهان شده است؛ سکوتی که شگفتی و اعتراضهای بسیار هم نتوانست خدشهای بر آن وارد کند.»
احمدینژاد پس از در دست گرفتن عنان دولت، آبانماه ۱۳۸۴ در همایشی با عنوان «جهان بدون صهیونیسم» حضور یافت و سخنان تندی نسبت به اسراییل بیان کرد. او گفت که برخی «میگویند مگر میشود دنیای بدون امریکا و صهیونیسم را شاهد باشیم؟ ولی شما به خوبی میدانید که این شعار و هدف یک هدف دستیافتنی و حتما شدنی است.» رییس دولت نهم افزود: «من تردید ندارم که موج جدیدی که در فلسطین عزیز به راه افتاده و امروز در دنیای اسلام نیز شاهد آن هستیم، موجی از معنویتی است که سراسر دنیای اسلام را فراگرفته و به زودی این لکه ننگ را از دامان دنیای اسلام پاک خواهد کرد و این شدنی است.»
احمدینژاد در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد که «البته باید مراقب فتنهها باشیم. بیش از ۵۰ سال است که جهان استکبار تلاش میکند به موجودیت این رژیم مجعول رسمیت بدهد و تلاشهای بسیاری را در این راستا انجام داده است تا در گام اول آن را تثبیت کند و آنگاه گامهای بعدی را بردارد.»
این سخنان با واکنشهای تندی در سطح جهانی روبهرو شد. شورای امنیت سازمان ملل در ارتباط با سخنان احمدینژاد بیانیهای صادر و آن را محکوم کرد.
در بیانیه شورای امنیت آمده بود: «اعضای شورای امنیت اظهارات در خصوص اسراییل را که به عالیجناب آقای محمود احمدینژاد، رییسجمهوری اسلامی ایران نسبت داده شده است، محکوم میکنند. در این بیانیه اضافه شده است: اعضای شورا از بیانیه ۲۷ اکتبر دبیرکل سازمان ملل حمایت میکنند که خاطرنشان میکند تحت منشور سازمان ملل تمام اعضا متعهد شدهاند از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری کنند.»
این بیانیه در شرایطی صادر شد که ایران و تروییکای اروپا شامل آلمان، انگلیس و فرانسه در جریان پرونده هستهای ایران با یکدیگر در حال جدال دیپلماتیک بودند.
در همین زمینه آنگلا مرکل پس از پیروزی انتخاباتی در آلمان، به سخنان محمود احمدینژاد واکنش نشان داد و گفت: «اگر در ایران حق اسراییل برای وجود داشتن زیر سوال است، آنگاه ما نمیتوانیم هیچگونه شکیبایی در این باره از خود نشان دهیم. این باید با تمامی ابزارهای در دسترس مورد شماتت قرار گیرد.»
نخستین نشانهها از اثرات سخنان احمدینژاد آنجا بود که پس از سخنان مرکل، رویترز نوشت: «آلمان بخشی از تلاش اروپا برای متقاعد ساختن تهران به رها کردن برنامه هستهای این کشور است، اما اظهارات مرکل اشاره کرد که رویکردهای برلین ممکن است پس از اظهارات اخیر محمود احمدینژاد سختتر شود.»
حدود یک ماه پس از این ماجرا، احمدینژاد باز هم سخنانی در ارتباط با اسراییل بیان کرد؛ سخنانی که باز هم واکنشهای تندی در جهان حتی از سوی کشورهای نزدیک به ایران برانگیخت.
او در گفتگو با «العالم» ضمن نفس هولوکاست گفت: «مگر نه اینکه کشورهای اروپایی اصرار دارند در جنگ دوم جهانی یهودیکشی راه انداختند، آنها میگویند هیتلر چند میلیون یهودی در کورههای آدمسوزی سوزانده و از بین برده و یهودیان را آواره کرده است، چون یهودیان در جنگ جهانی مظلوم واقع شدند. پس آنها باید از رژیم اشغالگر قدس حمایت کنند. ما این امر را قبول نداریم، اما آنها اینقدر روی این حرف معتقد و مصمم هستند که هر محققی که با شواهد تاریخی این حرف را نقض میکند، آنها با شدیدترین وجه قضایی با آن برخورد میکنند. زندانی میکنند و محکوم میکنند.»
احمدینژاد در ادامه خواستار اعطای بخشی از خاک اروپا به ساکنان «اراضی اشغالی» شد: «حالا که شما اعتقاد دارید به اینکه ظلم به یهودیان کردهاید، چرا باید مسلمانان و مردم فلسطین تقاص آن را پس دهند. خب شما ظلم کردید، یک قطعهای از اروپا را در اختیار این رژیم صهیونیستی بگذارید و هر دولتی را که میخواهد تشکیل دهد، ما حمایت میکنیم.»
او افزود: «هرقدر که دوست دارید از آن حمایت کنید. کمک مالی و کمک تسلیحاتی، چطور آمدهاید بخشی از جهان اسلام و سرزمین مردم فلسطین را میبخشید. شما میگویید هیتلر جنایت کرد، چرا بچهها و زنان فلسطینی باید پاسخ و تقاص این جنایت را بدهند، اروپا یک قاره آبادی است. همان آلمان یک کشوری است که مدعی است یهودیها را کشته و اخیرا یک دانشمندی در اتریش گفت این خبر جعلی است، او را دستگیر کردند و محاکمه میکنند، خب آلمان و اتریش بیایند یک، دو تا سه ایالت و هرچه دوست دارند در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دهند و در آنجا کشوری تشکیل دهند که همه اروپا طرفدار آن هستند و مساله بهطور ریشهای حل خواهد شد. چرا اصرار دارند که با تحمیل خود به سایر قدرتها، غدهای را اینجا بگذارند که همیشه درگیری و تنش هست. این یک پیشنهاد است.»
در واکنش به این سخنان وزارت امور خارجه روسیه این سخنان احمدینژاد را «غیر قابل پذیرش» خواند و تاکید کرد: «تفسیر چنین بیانیههای غیرقابل پذیرشی دشوار است. در رابطه با جنگ جهانی دوم، حقایقی تاریخی وجود دارد که همه از آن آگاهند. این حقایق برای بازبینی نیستند و وقوف به این مطلب برای همگان ضروری است. روسیه نیز مانند جامعه بینالمللی موکدا خواهان آن است که اسراییل در صلح و امنیت پهلو به پهلوی کشور مستقل فلسطین زندگی کند. تمامی اعضای سازمان ملل باید اصول بنیادی روابط بینالملل، مندرج در آییننامه سازمان و از جمله اصول استقلال و تمامیت ارضی را رعایت کنند.»
جک استرا، وزیر امور خارجه انگلیس که رییس دورهای اتحادیه اروپا بود، سخنان احمدینژاد را «کاملا غیرقابل پذیرش» توصیف و آن را محکوم کرد. حتی ترکیه نیز سخنان رییس دولت ایران را «دارای ماهیت ستیزهجویانه زمانی که به گفتگو، مصالحه و همکاری نیاز است» خواند.
این سخنان باعث شد تا «دنی گلیلرمن»، نماینده اسراییل در سازمان ملل نامهای به کوفی عنان، دبیرکل این سازمان بدهد و در آن مدعی شود: «فعالیتهای ایران نظیر تکذیب هولوکاست، تداوم حمایت از تروریسم، فعالیتهای هستهای، مواجهه با یک کشور دیگر سازمان ملل مغایر با منشور این سازمان است.»
هنوز چند روز از سخنان واکنشبرانگیز احمدینژاد نگذشته بود که او در سفر استانی به سیستانوبلوچستان باز هم همان سخنان را تکرار کرد.
احمدینژاد که در جمع مردم سیستانوبلوچستان صحبت میکرد، به موضوع فلسطین اشاره کرد و گفت: «راهحل ما در این زمینه روشن است. ملت ما میگوید زمینهای فراهم شود تا تمامی فلسطینیها و کسانی که فلسطینیالاصل هستند در یک همهپرسی شرکت و نظر خود را در ارتباط با نوع حکومت اعلام کنند.»
او افزود: «اروپاییها میگویند در جنگ جهانی دوم شش میلیون نفر یهودی کشته شدهاند و این افراد ظاهرا بر ادعای خود نیز مصر هستند؛ تا جایی که اگر کسی با نظر آنها مخالفت کند با او برخورد میکنند. حتی وقتی که دانشمندان این نظریه را زیر سوال بردند با این دانشمندان برخورد و آنها را زندانی و مجازات کردند. معلوم هست شمایی که این ادعا را مطرح میکنید بر ادعای خود مصر هستید. اگر شما این جنایت بزرگ را مرتکب شدهاید چرا ملت مظلوم فلسطین باید تقاص این اشتباه و جنایت را بپردازد. چرا در قلب اسلام و فلسطین با توپ و تانک میخواهید قطعهای را به این مردم واگذار کنید؟ شما که این جنایت را کردهاید خوب است قطعهای از خاک خودتان اروپا، امریکا، کانادا و آلاسکا را در اختیار این افراد قرار دهید تا این افراد برای خود کشوری را تشکیل دهند. اگر هم شما این کار را انجام دهید ملت ما کوچکترین اعتراضی به شما نمیکند و در روز قدس نیز راهپیمایی علیه شما انجام نمیدهد. ما نیز دیگر شعاری علیه اسراییل نمیدهیم، بلکه از شما حمایت میکنیم.»
احمدینژاد با توجه به واکنشها به سخنانش اشاره کرد و گفت: «کسانی که مدعی آزادی بیان، دموکراسی و حقوق بشر هستند در برابر این منطق روشن به جای اینکه تواضع کنند، شروع کردهاند به اطلاعیه دادن و اینکه رییسجمهور ایران حرف خیلی زشتی زده و این رییسجمهور نمیتواند در جهان متمدن امروز یک انسان متمدن باشد. آنها صحبتها را محکوم کردهاند، بدون توجه به اصل موضوع.»
این سخنان باز هم باعث شد تا اسراییل خود را در جایگاه مظلوم قرار دهد؛ سخنگوی وزارت خارجه اسراییل در سخنانی مدعی شد که «جهان چشمانش را بر حکومت ایران و برنامه هستهای ایران بگشاید. این نظرات افراطگرایانه رییسجمهور ایران چشم جامعه جهانی را باز کند و هر توهمی را درباره این رژیم کنار بگذارد.» در عین حال او خواستار ارجاع پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل شد؛ اتفاقی که چند ماه بعد رخ داد.
اتحادیه اروپا نیز در بیانیهای اظهارات احمدینژاد در نفی هولوکاست را به پرونده هستهای ایران پیوند داد و نوشت: «شورای اروپایی عمیقا نگران ناکامی ایران در ایجاد اعتماد نسبت به این موضوع است که برنامه هستهای ایران صرفا کاربردهای غیرنظامی دارد.»
در همین حال سخنان احمدینژاد نه تنها واکنشهایی بینالمللی را در پی داشت، بلکه یهودیان ایران هم نسبت به این سخنان واکنش نشان دادند. هارون یشایایی، رییس انجمن کلیمیان تهران در نامه به محمود احمدینژاد نوشت: «چگونه ممکن است فاجعه جنگ جهانی دوم و وقایع و اثرات آن که موجب نابودی حدود پنجاه میلیون انسان در نقاط مختلف جهان شده و میهن ما بیش از سایر نقاط جهان از آثار و عواقب آن لطمه دیده است را از پشت شیشه کدر تعصبهای روزمره سیاسی، عمدتا ناشی از فرهنگ سکولار غربی بررسی کرده، جنایات فاشیستهای هیتلری را توجیه پذیر جلوه داد؟» رییس انجمن کلیمیان تهران تاکید کرده بود که «ارزشهای انقلاب اسلامی و رهنمودهای امام راحل و نظام فکری دیرپا و ارزشمند ایرانیان را فدای احساساتی زودگذر و بهشدت سیاسی» نکند.
او افزود: «ارزشهای انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران در برابر احساسات نژادپرستانه یا میهنپرستانه کاذب به سبک رضاخانی در توجیه کشتار یهودیان اروپا به دست فاشیستها کمرنگ شود و دفاع از حقوق مستضعفان و استقلال و آزادی که شعار دشمنشکن امام راحل بوده است به معارضه ناحق بیحاصل مذهبی و نژادی مبدل شود.» این نامه نیز با واکنشهایی انتقادی در داخل ایران روبهرو شد.
این سخنان هزینهساز احمدینژاد باعث شد تا جبههای متحد در جهان علیه ایران ایجاد شود. اسراییل با استفاده از این سخنان توانست بر کشورهای حامیاش که نقش زیادی نیز در پرونده هستهای ایران داشتند، تاثیر بگذارد و از سوی دیگر مواضع و رفتارهای دولت محمود احمدینژاد نیز در پیشبرد این موضوع شایان توجه بود.
به این ترتیب کشورهای جهان حتی کشورهای نزدیک به ایران مانند روسیه و چین رفتارشان در ارتباط با پرونده هستهای ایران با قبل متفاوت شد. پرونده ایران به فاصله کمی از سخنان تند و تیز احمدینژاد به شورای امنیت سازمان ملل رفت و نتیجه هم مشخص بود؛ تحریم پس از تحریم و قطعنامه پس از قطعنامه.
آذر ماه ۱۳۸۵، همایشی با عنوان «همایش بینالمللی بررسی هولوکاست: چشمانداز جهانی» در تهران برگزار شد و احمدینژاد در جمع تعدادی از میهمانان این همایش سخنرانی کرد.
برگزاری این همایش انتقادات تند و وسیع جهانی را برانگیخت. موضوعی که باز هم به محکمتر شدن جبهه جهانی تشکیل شده مقابل ایران منجر شد.
در همین اثنا وضعیت پرونده هستهای ایران نیز پیچیدهتر میشد و کشورهای مقابل ایران در این موضوع، مواضع سختتری نسبت به ایران اتخاذ میکردند.
حالا پس از حدود ۱۸-۱۷ سال از آن روزها، اسراییل که همواره مورد حمله کلامی احمدینژاد قرار میگرفت، در حال اجرای عملیات و حمله نظامی به نوار غزه است. محمود احمدینژاد که انتظار میرفت زبان به نقد و حمله به اسراییل بگشاید، این روزها در سکوت کامل است. او حتی چند روز قبل از حمله حماس به اسراییل در جریان عملیات توفانالاقصی و سپس حمله اسراییل به نوار غزه در قالب عملیات «شمشیرهای آهنین»، راهی یک سفر تاملبرانگیز شد. او پس از کش و قوسهای فراوان در جریان خروج از کشور بابت ضبط پاسپورتش در فرودگاه امام، راهی گواتمالا شد.
خبرگزاری تسنیم در خبری پیرامون حواشی سفر احمدینژاد نوشت: «صبح امروز برخی کانالهای خبری نزدیک به محمود احمدینژاد، رییسجمهور اسبق اعلام کردند که وی جهت شرکت در یک سمپوزیوم بینالمللی چهار روزه عازم کشور گواتمالا در امریکای مرکزی شده است. ساعتی بعد از انتشار این خبر، ادعا شد که برخی عوامل اطلاعاتی و امنیتی با حضور در فرودگاه امام خمینی (ره) ضمن ضبط گذرنامه احمدینژاد از سفر وی به گواتمالا ممانعت شده است.»
تسنیم به نقل از منابعی که آنها «منابع امنیتی» خواندند، نوشت: «پیشتر برخی دستگاههای امنیتی با توجه به وضعیت کشور گواتمالا و امکان تهدیدات امنیتی برای او در این سفر به وی گفته بودند که از این سفر خودداری کند.» تسنیم در ادامه نوشت: «به گفته این منابع، ایران در کشور گواتمالا سفارتخانه فعالی ندارد و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی و بعضی گروهها نیز در این کشور فعالیت قابل توجهی دارند. این منابع گفتند که با توجه به اعلام پیشین به آقای احمدینژاد و همچنین جلوگیری از خطرات احتمالی امنیتی این سفر برای این مقام سابق کشورمان، از سفر امروز او به گواتمالا ممانعت به عمل آمد؛ رعایت جوانب امنیتی برای هرکدام از مقامات فعلی و سابق، صرفنظر از مواضع سیاسی آنها، جزو مسائلی است که دستگاههای امنیتی به صورت معمول به آن توجه دارند.»
با این وجود و همچنین انتقادات گسترده از سفر احمدینژاد، او راهی شد و پس از چند روز بازگشت. برخی افراد که دنبالکنندگان زیادی در شبکههای اجتماعی دارند در اظهاراتی عجیب از احتمال ربایش احمدینژاد از سوی اسراییل در جریان این سفر سخن گفتند. هرچند این اقدام بعید به نظر میرسید، اما رائفیپور که خودش نیز اظهاراتش دستکمی از سخنان آن سالهای احمدینژاد ندارد، آن را مطرح کرد.
او در یک پست توییتری نوشت: «ایران در گواتمالا سفیر ندارد. از طرفی کشور بسیار بی در و پیکری است و البته حیاط خلوت اسراییل! با توجه به تحریم احمدینژاد، احتمال ربایش او توسط صهیونیستها بالاست و بالطبع چنین اتفاقی تبعات زیادی برای ایران دارد. بله. به احتمال بسیار زیاد این اقدام دستگاه امنیتی صیانت از رییسجمهور اسبق کشورمان است.»
سکوت رییس دولتهای نهم و دهم، انتقاد روزنامه کیهان، حامی سینهچاک و تمامعیار سابق احمدینژاد را هم برانگیخت؛ این روزنامه در ۵۰ کلمه نوشت: «احمدینژاد که همه شهرتش را مدیون شعار نابودی اسراییل است امروز نسبت به بزرگترین حادثه فلسطین به اغما رفته و سکوت اختیار کرده است.» این روزنامه برای اینکه تنها به احمدینژاد انتقاد نکرده باشد، این وضعیت را برای حسن روحانی و محمد خاتمی نیز بیان کرد. این در حالی بود که این دو در همان روزهای اول اقدام به انتشار مواضع شان کرده بودند.
شاید برای بسیاری سوال باشد که آن احمدینژاد سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ که با زبانی تند و آتشین علیه اسراییل صحبت میکرد و موضعگیریهایش در این باره باعث هزینههای سنگینی برای کشور شد، چرا این روزها موضعی ندارد. این موضوع را باید در چارچوب رفتارهای احمدینژاد پس از انتخابات ۱۳۸۸ بررسی کرد؛ آن زمانی که احمدینژاد نتوانست معاون اول دلخواه خود را منصوب کند و در ماجرایی دیگر اقدام به قهری ۱۱ روزه کرد که چرا نتوانسته است وزیر اطلاعات کابینهاش را برکنار کند. از همین رو او کمکم از مواضع جاری و ساری حاکمیت فاصله گرفت؛ البته که این فاصلهگیری دوطرفه بود؛ رسانههای حاکمیتی بهشدت احمدینژاد را مورد انتقاد قرار میدادند و در عین حال از احمدینژاد مدل ۱۳۸۴ دفاع میکردند.
نقطه عطف تفکرات احمدینژاد درباره اسراییل را میتوان در سخنان زبان و مغز متفکر منفصلش، اسفندیار رحیممشایی در سال ۱۳۸۷ یافت؛ آنجایی که او از دوستی مردم ایران و اسراییل سخن گفت. این سخنان با تندترین واکنشها در میان محافظهکاران روبهرو شد. از آنجا که احمدینژاد به نوعی مرید رحیم مشایی محسوب میشود، شاید این موضوع در تفاوت رفتاری او موثر بوده باشد. البته که او دارای شخصیتی مستقل است و گفتهها و نگفتههایش را نباید به پای شخص و اشخاص دیگری گذاشت. چنانچه احمدینژاد در طول دولت دومش نیز این اظهارات را ادامه میداد، اما به مراتب کمرنگتر از دولت اولش.
احمدینژاد در سالهای اخیر با کنشهایی تند نسبت به نهادهای امنیتی و حاکمیتی به سر خط رسانهها میآید؛ حالا اینبار نیز با سکوتش به سرخط رسانهها آمده است؛ سکوتی که روزنامههای محافظهکاران را مجبور به انتقاد کرده است؛ انتقادی که ۱۴ سال پیش میرحسین موسوی در مناظره با او درباره نفی هولوکاست مطرح کرده و از نتیجه آن گفته بود: «اروپا رابطهاش با اسراییل بهخاطر جنایت غزه بد شد، اما به دلیل این صحبتها آمد پشت سر اسراییل قرار گرفت. ما کجا توانستیم تامین منافع خودمان را درسطح جهان داشته باشیم.» یا انتقادات مهدی کروبی در همان بازه زمانی: «احمدینژاد با طرح مساله هولوکاست بیشترین خدمت را به رژیم اسراییل کرد و دنیا را به نفع اسراییل بسیج کرد.»