در فوریه ۲۰۲۰، نوزادان کانادایی ناخواسته بخشی از یک تلاش علمی پیشگامانه شدند و روزنهای به یک موضوع ناشناخته جدید علمی به نام «محور مغز-روده» ایجاد کردند. این موضوع نوظهور، رابطه پیچیده بین روده و مغز را بررسی میکند و مفاهیم سنتی آگاهی و شناخت را به چالش میکشد.
به گزارش روزیاتو، حدود ۵۰ نوزاد از انتاریو و بریتیش کلمبیا در این آزمایش شرکت کردند. آنها بستهای حاوی یک شیشه محلول نگهدارنده و یک چوب مخصوص معاینه که پزشکان در دهان بیمار میکنند دریافت کردند. والدین آنها نمونههای مدفوع را از نوزادان جمع آوری کرده و برای توالی یابی ژنتیکی به دانشگاه بریتیش کلمبیا فرستادند. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی تأثیر حیات میکروبی روده بر رشد و شناخت مغز انجام شد.
محور روده-مغز نشان میدهد که مغز ما که مسئول افکار و احساسات پیچیده است، عمیقاً تحت تأثیر باکتریهای موجود در روده قرار میگیرد که بسیار دور از سر ما هستند. این به یک منطقه بسیار مهم در نوروبیولوژی تبدیل شده است و با شرایطی مانند اوتیسم، افسردگی و سندرم روده تحریک پذیر (IBS) مرتبط است.
محققان رشتههای مختلف برای درک این پدیده متحد شدند. آنها آزمایشاتی را روی رشد شناختی نوزادان، مانند توانایی آنها برای دنبال کردن توجه، تشخیص ریتم و زبان پردازش انجام دادند. سپس این آزمایشها با ترکیب باکتریها در روده آنها مطابقت داده شد.
در حالی که زمانی به باکتریها به عنوان عامل مشکلساز نگریسته میشد، اما اکنون مشخص شده که نقش مهمی در هضم دارند. بازار پروبیوتیکها (باکتریهای خوب) خیز برداشته و بر اهمیت سلامت روده برای تندرستی کلی تأکید دارد.
محور روده-مغز به عنوان یک شبکه ارتباطی بین میکروبیوم روده و سیستم عصبی عمل میکند. این رابطه دوطرفه شامل تولید انتقال دهندههای عصبی و مولکولها در روده است که بر عملکرد مغز تأثیر میگذارد.
علاوه بر این، این تحقیق نشان میدهد که سبک زندگی مدرن ممکن است منجر به از بین رفتن برخی از میکروبهای مهم روده شده باشد. جمعیتهای بومی با میکروبیومهای روده متنوعتر و قدیمیتر، شناسههای میکروبی متفاوتی از مردم کشورهای توسعهیافته دارند.
مطالعه روی نوزادان همچنین همبستگی جالبی را بین باکتریهای خاص روده و تواناییهای شناختی نشان داد. به عنوان مثال، نوزادان با بیفیدوباکتریوم بیشتر در رودههایشان مهارتهای بهتری برای دنبال کردن توجه نشان دادند که نقش بالقوه پروبیوتیکها را در رشد مغز برجسته میکند.
این زمینه مطالعاتی، چشماندازهای هیجان انگیزی برای درک سلامت مغز و رشد شناختی ارائه میدهد. با پیشرفت تحقیقات، ممکن است بینشهای جدیدی در مورد تنظیم خلق و خو، عملکرد شناختی و خواب ارائه شود و در نهایت درک ما از نحوه تعامل روده و مغز را افزایش دهد.
تحقیقات نوظهور بر ارتباط عمیق بین سلامت روده و سلامت روان تأکید میکند و نشان میدهد که عدم تعادل در باکتریهای روده میتواند بر عملکرد شناختی و خلق و خوی تأثیر بگذارد و منجر به شرایطی مانند اضطراب و افسردگی شود. این تعامل پیچیده بین روده و مغز اهمیت رسیدگی به سلامت روده را برای حفظ تعادل کلی جسمی و عاطفی برجسته میکند.