یک استاد تاریخ اقتصاد، گفت: هنر سیاستمدار این است که حایلها را نگاه دارد، ولی در جریان آقای سلاحورزی میبینیم صورتک حایل بخش خصوصی را هم برنمیتابند.
سخنان آن خانم در تلویزیون مهمتر بود که همه واکنش نشان دادند یا رفتار دولت در قبال رییس اتاق بازرگانی ایران؟
به گزارش عصر ایران، سعید لیلاز از سکوت یا همراهی ابراهیم رییسی با رفتاری که در قبال حسین سلاحورزی رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران صورت پذیرفته اظهار تأسف و تعجب کرد.
این تحلیلگر در عین حال از اصلاحطلبان انتقاد کرد که درباره سخنان خانمی که خیلیها هنوز هم اسم او را نمیدانند و به خاطر یک جمله (ایران، مال حزباللهیهاست) در سطوح مختلف واکنش نشان دادند، اما در مقابل حذف نماینده بخش خصوصی سکوت اختیار کردند.
لیلاز به اصلاحطلبان هشدار داد: نباید دنبال سلبریتیها راه بیفتید و به جای ایفای نقش در بطن جامعه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را کافی بدانید.
وی گفت: صحبتهای این خانم اصلا اهمیتی نداشت، چون او مسؤولیت و جایگاهی ندارد و تنها نظری را گفته حال آن که تحمل نکردن رییس اتاق بازرگانی و جای خالی نماینده بخش خصوصی در نهادهای تصمیمگیر موضوعی است که باید در قبال آن واکنش نشان میدادند، ولی ندادند.
استاد تاریخ اقتصاد تصریح کرد: من اگر جای آقای رییسی بودم هیمن حالا دستور میدادم آقای سلاح ورزی را نگاه دارند، چون حضور و ریاست او خشی به جایی وارد نمیکند و تهدیدی علیه کسی و نهادی نیست.
سعید لیلاز ادامه داد: مطلوب نیست، ولی واقعیت این است که رییس اتاق بازرگانی در هیچ جلسهای تعیین کننده نیست و نمیتواند موج ایجاد کند و این جایگاه -و نه شخص ایشان- در ساختار کنونی اقتصادی بیش از صورتک یا کاریکاتوری از بخش خصوصی نیست منتها میبینیم که همین صورتک و کاریکاتور را هم تحمل نمیکنند.
او گفت: بگذارید با چند مثال تاریخی موضوع را روشنتر کنم. در مثل البته مناقشه نیست، ولی گریزی از این مثالها نیست. مگر موسولینی پاپ را برداشت؟ مگر هیتلر پادشاه سابق آلمان را که مدعی تاج و تخت هم بود، کشت؟ مگر سفارت ایران و عراق در بغداد و تهران در جریان جنگ بسته شدند؟
استاد تاریخ اقتصاد یادآور شد: هنر سیاستمدار این است که حایلها را نگاه دارد، ولی در جریان آقای سلاحورزی میبینیم صورتک حایل بخش خصوصی را هم برنمیتابند.
سعید لیلاز گفت: کاش مشاوران آقای رییسی کمی برای ایشان حکایات تاریخی را بازگویند. چون این کار را نکردهاند من حکایتی تعریف میکنم. وقتی سلطان محمود غزنوی قصد برانداختن سیده ملک خاتون تنها بازمانده حکومت آلبویه در ری را داشت او در نامهای برای محمود غزنوی نوشت: از دو حال خارج نیست: یا بر من چیره خواهی شد یا دست تو به حکومت ری نمیرسد و سربازان تو طعم شکست را خواهند چشید.
حالت اول برای شما فخری به دنبال ندارد، چون غلبه سلطان غزنوی بر یک زن (سیده ملک خاتون) را افتخاری بزرگ تلقی نخواهند کرد، اما اگر شکست بخورید آن گاه همه خواهند گفت سپاهیان محمود، مغلوب سربازان آن زن شدند!
نامه اثر کرد و محمود تا زنده بود به قلمرو او یورش نبرد. حال میتوان از آقای رییسی پرسید تحمل نکردن و حذف رییس اتاق بازرگانی به عنوان نماد نهاد بخش خصوصی که بازیگر مهمی هم در این اقتصاد نیست چه افتخاری برای آنان دارد که چنین میکنند و البته هنوز هم دیر نشده و با دخالت شخص آقای رییس جمهوری این روند قابل تصحیح و اصلاح است.
لیلاز به این بهانه از چهرههای مشهور اصلاح طلب هم پرسید: سخنان آن خانم در تلویزیون مهمتر بود که روزنامهها تمام صفحه به آن پرداختند و حتی حزبی بیانیه داد و افرادی توییت گذاشتند یا رفتار دولت در قبال رییس اتاق بازرگانی ایران و غیبت نماینده بخش خصوصی در جلسات مهم اقتصادی در حالی که میدانیم قادر به ایفای نقش جدی هم نیست (اگرچه باید باشد) و جز صورتکی باقی نمانده، اما با همین صورتک نیز چنین میکنند.
او بار دیگر به تاریخ معاصر نقب زد و گفت: میان تمامیت خواهی رضاشاهی با مجلس شورای ملی چه نسبتی برقرار بود؟ هیچ! اما حتی یک روز هم در دوران پهلوی اول بیمجلس نبودیم، چون در حد یک قاب عکس میخواست نگاه دارد، ولی انگار کسانی اتاق بازرگانی ایران را در همین حد هم نمیپذیرند.
لیلاز یادآور شد: سیاستمداری حرفهای به منطقه حایل اهمیت میدهد و به خاطر همین است که از خوارزمشاهیان انتقاد میشود چرا منطقه حایل بین ایران و مغولستان - حکومت قراختاییان- را برچیدند.
درست است که امثال سلاحورزی و اتاق بازرگانی در حال حاضر قادر به ایفای نقش ویژه نیستند، ولی روزی به عنوان حایل میتوانند نقش داشته باشند و جای شگفتی است که برخی چنان به دنبال در اختیار گرفتن همه جا هستند که حتی این روزنه را هم میخواهند ببندند.
او بر همین اساس از اصلاحطلبان خواست کلاه خود را قاضی کنند و ببینند طی روزهای اخیر کدام موضوع از حیث سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ارزش واکنش و تحلیل بیشتری داشته است: ماجرای سلاحورزی و اتاق بازرگانی یا یک جمله از خانمی که اسم او را هم نمیدانستیم؟!