محسن هاشمیرفسنجانی در رونامه اعتماد نوشت: ورود غیرمستقیم ایران به جنگ جاری غزه حتی حضور حزبالله لبنان به صورت خودجوش به صورتی پای ایران را به معرکه و احتمالا کمک امریکا به اسراییل در حمله به ایران بکشاند.
نگاهی به سوابق مبارزات در فلسطین اشغالی، به خصوص با استناد به کتاب «سرگذشت فلسطین» ترجمه آیتالله هاشمیرفسنجانی و اتفاقات بعد از آن، از سال ۱۹۴۸ که رژیم اشغالگر صهیونیستی تشکیل شد تا اکنون سال ۲۰۲۳ یعنی ۵۵ سال، انحطاط امپراتوری مدعی حقوق بشری امریکا و غرب را به وضوح نشان میدهد مخصوصا با تصویب بودجه کمکی ۳/۱۴ میلیارد دلاری کاملا نظامی برای بمب و موشک و... بدون در نظر گرفتن رفع آسیبهای ناشی از جنگ برای غیرنظامیها.
نتیجه این اشغالگری تا به حال حدود ۱۰۰ هزار شهید از طرف فلسطینی و ۱۰ هزار کشته از طرف اشغالگران بوده و مجروحان حدود سه برابر، جانباختگان حدود ۳۵۰ هزار نفر و آوارگی حدود ۷ میلیون نفر اعلام شده است. این نوع حمایتها چه مستقیم و چه غیرمستقیم را در جنگهای منطقه و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با هدایت غیرمستقیم ابرقدرتها و عمالشان دیدهایم.
تعداد شهدا و مجروحان فلسطینی تقریبا معادل یکدوم شهدا و مجروحان جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران حدود ۲۲۰ هزار شهید و ۵۵۰ هزار مجروح است. حدود ۱۷۰ هزار از شهدا در خط مقدم جبهه شهید شدهاند. ۴۵ درصد از شهدا سنی بین ۱۶ تا ۲۰ سال و ۸۰ درصد شهدا زیر ۳۰ سال داشتهاند. ۱۰درصد شهدای ایران غیرنظامی بودند. ولی آنچه در مساله جنایت اخیر غزه خود را به وضوح نشان میدهد، تعداد نزدیک به تمام ۱۰ هزار نفری شهدای غیرنظامی مخصوصا کودکان و زنان در طول کمتر از ۳۰ روز است که تعداد کودکان نزدیک به ۴ هزار نفر است.
در جنگ داخلی سوریه تعداد کشتهها از مرز حدود ۵۰۰ هزار نفر عبور کرد که حدود ۱۰۰ هزار آن غیرنظامی بودهاند. تعداد مجروحان به حدود یک میلیون نفر رسید و آوارگان ۸ میلیون نفر اعلام شد. تعداد کشتهها در حمله امریکا به عراق و بعد از آن تا به حال به حدود بیش از یک میلیون نفر رسیده است و مجموعا کشتهها در حمله امریکا به افغانستان ۲۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود که حداقل ۴۵ هزار نفر آن غیرنظامی بودهاند.
جنگها و درگیریها در لبنان نیز تا به حال حدود ۱۵۰ هزار کشته به جا گذاشته و بیش از یک میلیون نفر ترک وطن کردهاند. جنگ یمن و عربستان نیز مجموعا ۳۵۰ هزار کشته داشته که ۸۰ هزار کودک فقط به دلیل قحطی جان دادهاند و، اما شهر مظلوم غزه شهری ۴۰۰۰ ساله از زمان کنعانیان، در سال ۱۹۶۷ که تحت حاکمیت مصر بوده در جنگ شش روزه توسط اسراییل اشغال میشود و بعدها براساس پیمان اسلو تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین قرار میگیرد؛ لذا اسراییل از نوار غزه عقبنشینی کرده و حماس پس از انتخابات سال ۲۰۰۶ و درگیری داخلی با فتح در سال ۲۰۰۷ کنترل غزه را به دست میگیرد، ولی بهرغم آن همچنان غزه تحت محاصره اسراییل و مصر قرار دارد و اصولا غزه را یک زندان در فضای باز تعریف میکنند و به همین دلیل غزه دستش از همه نقاط جهان کوتاه است و برای منابع اصلی حیات از جمله آب، غذا، برق، انرژی تقریبا و شغل وابستگی زیادی به اشغالگران دارد.
این محاصره مشکلات غیرقابل تحمل برای اهالی غزه ایجاد میکند که البته خود میتواند یکی از دلایل مهم حماس برای عکسالعمل علیه اشغالگران، با عملیات توفان الاقصی باشد. اخیرا نیز در سال ۲۰۲۳ چندین مورد درگیری و خشونت از طرف اشغالگران اسراییلی دیده شد که حدود ۲۵۰ فلسطینی شهید و البته حضور دولت راست و افراطی در اسراییل باعث افزایش شهرکسازی در کرانه باختری و اشغال بیشتر سزمین فلسطینی شده و لذا شاهد افزایش حملات شهرکنشینان اسراییلی و آوارگی بیشتر فلسطینیان بودیم و به این معضلات، تنشهای توهینآمیز اطراف اماکن مقدس مسجدالاقصی نیز اضافه شده، به همین دلایل گردان عزالدین قسام در واکنش خود دلیل حمله را هتک حرمت مسجدالاقصی و شهید و مجروح شدن صدها فلسطینی و محدودیتهای جدی محاصره غزه در سال جاری دانست و آغاز عملیات را برای فهماندن به دشمن اشغالگر اسراییلی که زمان بیدادگری بدون پاسخگویی به پایان رسیده، عنوان کرده است.
هماکنون بعد از حدود یک ماه شاهد حمله زمینی اسراییلیها به غزه و ورود از شمال و شرق غزه هستیم، تعداد شهدا به ۱۰ هزار نفر نزدیک میشود و مجروحان از مرز ۲۵ هزار نفر عبور کرده است. ۵/۱ میلیون نفر از جمعیت ۵/۲ میلیون نفری غزه آواره شدهاند. سازمان ملل، دیدبان حقوق بشر و دیوان بینالمللی کیفری که ماموریت تحقیق درباره جنایات جنگی اسراییل از سال ۲۰۱۴ را به عهده دارند، جنایات و قساوتهای اشغالگران علیه غیرنظامیان، زنان و کودکان را تایید کردهاند و تصمیم اسراییل برای نقل مکان اجباری شهروندان غزه را نیز جنایت جنگی نامیدهاند و آزمایشگاه شواهد بحران عفو بینالملل و تقریبا همه سازمانهای بشردوستانه استفاده از مهمات با فسفر سفید را نیز تایید کردهاند. کشتن خبرنگاران نیز در جنایات اخیر تا حد ۳۰ نفر هم ثابت شده است.
اکثر کشورها و سازمانهای بینالمللی و مردم خواستار آتشبس فوری هستند، ولی همه خوب میدانند جنایات اسراییل با حمایت کشورهای غربی به خصوص امریکا و انگلیس و چندین کشور اروپایی در حال انجام است و اگر کمک و حمایت آنها نباشد، بعید است که اسراییل بتواند حتی یک روز دوام بیاورد؛ لذا نقش مدعیان حقوق بشر در جنگ با فلسطینیان و اخیرا غزه کاملا مشهود است و غیرقابل انکار و از طرف اکثریت ساکنان زمین و کشورها و سازمانهای بینالمللی محکوم شده است.
در نتیجه، بهرغم اینکه درست است که جنگ نابرابر جاری در سرزمینهای اشغالی قربانیهای مهمی از جمله سازمانهای امنیتی و ارتش اسراییل که بهرغم سرمایهگذاری کلان تا این حد ناکارآمد جلوه کردهاند، داشته و نتانیاهو و دولت او دچار ریزش آرای خود در پهنه سیاست داخلی اسراییل شدهاند و البته میتواند چنین جنایاتی پیامدهای سیاسی و اجتماعی جهانی از جمله توافق جهانی برای جنایتکار بودن رژیم جعلی اسراییل و ثانیا تقویت جدی طرفداران پیشبرد اهداف مبارزین فلسطینی و برگشت آوارگان و حمایت بیشتر جهان اسلام از مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری و حتی داخل سرزمینهای اشغالی داشته باشد، ولی در کوتاه سخن هماکنون برای ایران هوشیاری در برابر فعل و انفعالات و تحرکات اسراییل و انحطاط امپراتوری غرب و امریکا، ضرورتی جدی دارد.
میدانیم صلح پایدار در منطقه فلسطین تا حقوق ملت فلسطینیها تامین نشود، برقرار نخواهد شد و امنیت اشغالگران هم توهمی است که به آن هیچ وقت نخواهند رسید. ولی این مشکل منطقه خاورمیانه، با توجه به حمایت ضد بشری ابرقدرت غربی همچنان ادامه خواهد یافت و لذا باید مواظب بود که تلاشهای افراطیهای اسراییل اشغالگر برای کشاندن جنگ و درگیری به خارج از سرزمینهای اشغالی از جمله ایران تحقق نیابد، چراکه ورود غیرمستقیم ایران به جنگ جاری حتی حضور حزبالله لبنان به صورت خودجوش به صورتی پای ایران را به معرکه و احتمالا کمک امریکا به اسراییل در حمله به ایران بکشاند. موضوعی که اسراییلیها سالها دنبال آن بودهاند. همه به یاد داریم که در زمان حمله امریکا به عراق با عنوان محور شرارت اسراییل با اعزام نماینده به امریکا خواهان حمله به ایران به جای عراق با عنوان ریشه شرارت بوده است.
هماکنون اشغالگر صهیونیستی در دام ورود به غزه افتاده است و باید سعی کرد در همین دام آن را زمینگیر کرد تا با تدبیر و با کمترین خسارت به مقاومت و ایران از بین برود. خوشبختانه سیدنصرالله ضمن اینکه از همه احتمالات روی میز و امکانپذیر گفت، ولی از بازدارندگی هم گفت. او هم به عنوان یک دولتمرد لبنانی و هم یک رهبر میلیشای مقاومت در این تعارض هوشمندانه ظاهر شد. این خویشتنداری اشغالگران را در موضع ضعف قرار خواهد داد و در باتلاق غزه انشاءالله غرق خواهد کرد.