بنا بر یافتههای پژوهشهای روانشناسی خشم، انگیزهبخشی قوی برای دستیابی به موفقیتهای چالشبرانگیز در زندگی است.
به گزارش راهنماتو، نویسنده ارشد یک مطالعه که اخیرا به بررسی ارتباط احساسات با موفقیت پرداخته است، میگوید: «مردم اغلب باور دارند که بودن در وضعیت شادی ایدئال است و اکثر آنها دستیابی به خوشحالی را هدف اصلی زندگیشان میدانند.»
هیتر لنچ میگوید: «این ایده که احساسات مثبت برای سلامت روانی و خوشحالی ایدئال هستند در روانشناسی احساسات به وفور دیده شده است، اما تحقیقات اخیر نشان میدهد که مخلوطی از احساسات شامل احساسات منفی از قبیل خشم میتوانند به نتایج بهتری منجر شوند.»
نظریه کارکردگرایانه احساسات که دهها سال است مطالعه میشود، میگوید همه احساسات، خوب یا بد، واکنش به رویدادهایی در محیط زندگی شخص هستند و هدف از آنها افزایش هشیاری فرد در موقعیتی است که نیازمند واکنش فرد است.
هر احساسی یک پاسخ متفاوت را فرا میخواند. مثلا، غم نشان میدهد که فرد نیازمند کمک و حمایت عاطفی سایرین است؛ درحالیکه خشم میگوید که فرد نیاز دارد اقدامی انجام دهد و بر موانعی که بر سر راهش قرار دارد فائق بیاید.
محققان برای فهم بهتر نقش خشم در دستیابی به اهداف روی ۱۰۰۰ مشارکتکننده تحقیق کردند.
آنها سه آزمایش انجام دادند. در هر آزمایش آنها تلاش کردند که یک واکنش احساسی (شامل خشم، تعجب، میل یا غم) یا وضعیت خنثای احساسی را در افراد ایجاد کنند و بلافاصله آنها را با یک موقعیت چالشبرانگیز مواجه کنند.
در یکی از آزمایشها به مشارکتکنندگان تصاویری نشان داده شد که قصدشان ایجاد واکنشهای عاطفی شدید یا خنثی بود و بعد از آنها درخواست شد که یک جدول کلمات متقاطع را حل کنند.
در آزمایش دوم، هدف دستیابی به امتیازات بالا در یک بازی ویدیویی اسکی بود که دو حالت داشت: یکی پرچالش و یکی کمچالش.
در طی همه این آزمایشها، خشم توانایی افراد در دستیابی به هدف را در مقایسه با کسانی که در وضعیت خنثی قرار داشتند، افزایش داده بود.
در برخی از موارد، خشم یا باعث افزایش امتیاز یا باعث واکنش سریعتر شده بود. در یکی از آزمایشها نیز باعث شده بود که فرد برای موفقیت دست به تقلب بزند.
محققان دادههای مجموعهای از مطالعات مربوط به انتخابات سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ در آمریکا را نیز بررسی کردند. قبل از انتخابات ریاست جمهوری از مشارکتکنندگان پرسیده شده بود که اگر نامزد محبوبشان انتخاب نشود چقدر خشمگین میشوند. بعد از انتخابات از آنها پرسیده شد که آیا رأی دادهاند و به چه کسی رأی دادهاند. مشارکتکنندگانی که گفته بودند اگر نامزدشان برنده نشود خشمگین میشوند، بیشتر احتمال داشت که رأی بدهند، اما خشم اثری روی گزینه انتخابیشان نداشت.
لنچ میگوید: «این یافتهها نشان میدهد که خشم تلاش برای کسب اهداف مطلوب را افزایش میدهد و اغلب منجر به دستیابی به موفقیتهای بزرگ میشود.»
لنچ میگوید: اثر خشم در تشویق افراد برای رسیدن به موفقیت و تکرار کسب موفقیت در رسیدن به اهداف در موقعیتهایی چالشبرانگیزتر، مرتبطتر بود. مشخص شد که خشم در موقعیتهایی که هدف در آن به سادگی به دست میآمد با احتمال دستیابی به موفقیت همبستگی کمتری داشت. مثلا در بازی ویدیویی کمچالش که هدف سادهتری بود خشم با رسیدن به هدف همبستگی کمتری داشت.
لنچ همچنین میگوید: با اینکه خشم با افزایش احتمال موفقیت و کسب امتیازات بیشتر مرتبط بود، اما در برخی مواقع تعجب یا میل نیز با افزایش دستیابی به هدف مرتبط بود.
این تحقیق نشان میدهد احساساتی که اغلب منفی دانسته میشود مثل خشم، بیحوصلگی و غم میتوانند مفید باشند.
«مردم اغلب ترجیح میدهند که از احساسات مثبت بیشتر از احساسات منفی به عنوان ابزاری برای رسیدن به موفقیت استفاده کنند و بیشتر تمایل دارند که احساسات منفی را نامطلوب و ناسازگار بدانند.»
«این تحقیق در کنار تحقیقات رو به رشد دیگر نشان میدهد که آمیزهای از احساسات مثبت و منفی باعث ایجاد حال خوب میشود و استفاده از احساسات منفی به عنوان ابزار در برخی موقعیتها خیلی اثربخش است.»