فرارو- جنگ غزه به مرحله حساس خود رسیده است. به تازگی نیروهای ارتش اسرائیل از محورهای مختلف به نوار غزه حمله زمینی کردهاند. این رویداد عمدتا با حملات سنگین هوایی، موشکی و پهپادی و در عین حال پیشروی و عملیات محدود زمینی همراه بوده است.
به گزارش فرارو؛ هم "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل و هم "یوآف گالانت" وزیر جنگ این رژیم تاکید کرده اند که حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه را به مثابه رویدادی زمانبر و نه لزوما سریع در نظر میگیرند و رژیم اسرائیل آمادگی کامل دارد تا بهای لازم را در حمله زمینی بپردازد. نخست وزیر اسرائیل تاکید کرده که دو هدف عمده و محوری برای حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه تعریف شده است: اول، آزادی اسرای اسرائیلی در دستِ حماس و دوم، نابودی جنبش حماس در نوار غزه.
با این همه، اگر ورای تحولات جاری و سناریوپردزایهای مختلفی که در مورد نتیجه جنگ اسرائیل و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین مطرح میشود حرکت کنیم، شاهد مواجهه اسرائیل با یک چالش عجیب خواهیم بود. چالشی که به ویژه در بُعد بین المللی، مشکلات زیادی را برای رژیم اسرائیل ایجاد کرده و میکند و نبرد آن با حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطین را نیز به یک معادله چند مجهولی تبدیل میکند.
جنبش حماس سالهاست که خود را متناسب با معادلات و شرایط میدانی نبرد با رژیم اسرائیل، تنظیم کرده و سعی داشته آرایش، تاکتیک و راهبردِ نظامی و امنیتی را در پیش گیرد که کمترین خسارت را چه از حیث تجهیزات و ادوات و چه نیروی انسانی به همراه داشته باشد.
در این چهارچوب، یکی از نکات مهم و محوری در مورد تحرکات جنبش حماس در نوار غزه این است که این جنبش تا حد زیادی از فعالیت صریح و آشکار در بخشهای مختلف نوار غزه، حتی در شرایط صلح و آرامش، خودداری میکند. از این رو، ماهیت فعالیت و کنشگری جنبش حماس، پیچیده و البته پنهان است.
حماس در کنار جهاد اسلامی فلسطین، این رویکرد را جهت در امان ماندن از تحرکات نظامی اسرائیل و افزایش کارایی خود اتخاذ کرده اند، در عین حال، بر آن بوده اند که تا جای ممکن از چتر جاسوسی و اطلاعاتی رژیم اسرائیل بر نوار غزه نیز خارج شوند و بتوانند یک میدان مناسب از کنش و اقدام مستقل ایجاد کنند.
ایده احداث تونلهای زیرزمینی در اقصی نقاط نوار غزه با همین منطق، مدتهاست دنبال میشود .در این نقطه، به تدریج میتوان یک چالش جدی که اسرائیلیها همچون جنگهای سالهای اخیر خود علیه نوار غزه با آن رو به رو بودهاند را به خوبی متوجه شد.
در شرایطی که اسرائیل با دشمنی طرف است که هیچگونه پایگاه نظامی دریایی، زمینی، هوایی و موشکی در بخشهای مختلف غزه ندارد و حتی هیچ مقر و ستادی نیز به نام این جنبش به صورت آشکار فعالیت نمیکند، با سناریوهای به شدت محدودی رو به رو است. به بیان ساده تر، اسرائیل با چالش "کمّی سازی" در جنگ خود رو به رو است. مثلا نمیتواند بیان کند که فلان پایگاهها و مقرهای حماس و یا تجهیزات و ادوات نظامی آن را نابود کرده است.
برخی ناظران و تحلیلگران به این نکته اشاره میکنند که ماهیت مخفی جنبش حماس و در عین حال، تراکم بالای جمیعتی در نوار غزه، هیچ راهی را برای رژیم اسرائیل جز انجام حملات کور باقی نمیگذارد.
در این زمینه، به این نکته اشاره میشود که اسرائیلیها سعی دارند به تلافی عملیات طوفان الاقصی و تلفات سنگینی که در نتیجه این عملیات دادند، تا جای ممکن آمار کشتههای نوار غزه را بالا ببرند تا شاید بتوانند این باور را به افکار عمومی داخلی خود منتقل کنند که رژیم سیاسی آنها توانسته به اصطلاح انتقامشان را از جریان مقاومت اسلامی فلسطین بگیرد.
حتی برخی ادعا میکنند که اسرائیل به دنبال آن است تا آمار کنونی کشتههای نوار غزه را که چیزی بیش از هفت هزار نفر است، به بالای ۱۰ هزار نفر افزایش دهد تا برای شهرک نشینان اسرائیلی نوعی القای قدرت و اقتدار داشته باشد. باید توجه داشته باشیم که در نبردهای مختلف سالهای گذشته، به صورت سنتی، نسبتِ کشتههای فلسطین در قیاس با اسرائیلیها ، فاصله زیادی را از یکدیگر داشته است.
اما در چهارچوب تحولات اخیر این نسبت به شدت کاهش یافته است. این معادله پالسهای جدی را در مورد کاهش توان بازدارندگی رژیم اسرائیل در برابر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین مخابره میکند.
مشکل و چالش جدی اسرائیل این است که وقتی راهی جز کشتار غیرنظامیان نوار غزه ندارد، با تحمیل انزوای بین المللی و پرهزینه شدن ارتباط دولتهای مختلف و حتی متحدان این رژیم با تل آویو رو به رو میشود. در روزهای اخیر، برگزاری تظاهرات ۱۰۰ هزار نفری در لندن و یا شهرهای بزرگ آمریکا نظیر شیکاگو، نیویورک، واشینگتن و البته دیگر مناطق دنیا، همه و همه پالسهای هشدار دهندهای را برای رژیم اسرائیل مخابره کرده است. افشای مسائلی نظیر حمله مستقیم اسرائیل به بیمارستان المعمدانی غزه، از تشدید فضای تقابلی علیه این رژیم در عرصه بین المللی خبر میدهند. معادلهای که حامل هزینهها و خسارتهای قابل توجهی برای اسرائیل است.
بدتر از همه اینکه سناریوی حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه نیز بهایی سنگین برای این رژیم به همراه دارد و بعید است اسرائیل در شرایط کنونی توانایی پرداخت آن را به صورت تمام و کمال داشته باشد. گشوده شدن جبهههای مختلف علیه اسرائیل و تقویت جو ضداسرائیلی در منطقه و جهان، و نییز افزایش انتقادات از دولت نتانیاهو در عمق اراضی اشغالی، حامل پیامهای معناداری برای رژیم اسرائیل است.