روز گذشته روزنامه فایننشالتایمز در گزارشی مدعی شد ایالات متحده از چین خواسته که از ایران و سایر کشورهای منطقه بخواهد در صورت حمله زمینی اسراییل به نوار غزه از گسترش دامنه جنگ اجتناب کنند. این موضوع در حالی مطرح شده که وانگ یی، وزیر خارجه چین بعد از مدتها به امریکا سفر کرده و گفته میشود که ماه آینده نیز قرار است بایدن و شی جینپینگ در سانفرانسیسکو با یکدیگر دیدار کنند.
به گزارش اعتماد، طبق ادعای این روزنامه، یک مقام ارشد امریکا در این خصوص گفته که به صورت جدی از پکن خواستیم تا رویکردی را اتخاذ کند مبنی بر اینکه با توجه به روابط نزدیک میان ایران و چین، تهران را در قبال جنگ غزه دعوت به آرامش کند. این موضوع در حالی مطرح میشود که از زمان آغاز عملیات توفانالاقصی و حملات شدید اسراییل به غیرنظامیان غزه، پکن در موضعی قاطعانه اعلام کرده بود که اسراییل نباید پای خود را فراتر از دامنه دفاعی بگذارد.
همچنین در شرایطی که ایالات متحده قطعنامه پیشنهادی برزیل و روسیه را به منظور آتشبس و ارایه کمکهای بشردوستانه به مردم غزه وتو کرده بود، هفته گذشته چین و روسیه نیز پیشنویس قطعنامه امریکا به شورای امنیت سازمان ملل را وتو کردند. این مساله در حالی اتفاق افتاده که چینیها با توجه به رویکردشان در رابطه با کشورهای خاورمیانه یک نفوذ و در عین حال دیپلماسی چند وجهی را در پیش گرفتهاند که یکی از نمونههای موفقیتآمیز آن میانجیگری میان ایران و عربستان و از سرگیری روابط دیپلماتیک میان دو کشور بعد از ۷ سال بود.
همچنین پکن شریک اقتصادی کلیدی بسیاری از کشورهای منطقه بوده و از این اهرم اقتصادی نیز به منظور تقویت روابط خود با بازیگران مهم خاورمیانه استفاده کرده است. در همین رابطه طبق گزارشی که الجزیره روز گذشته منتشر کرده، چینیها نه تنها به منظور مذاکرات صلح میان فلسطین و اسراییل خواستار میانجیگری بودهاند، بلکه شاهد بودیم که چند ماه قبل از محمود عباس به عنوان رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز بهطور جداگانه برای سفر به پکن، دعوت به عمل آوردند.
در چنین شرایطی است که به گفته تحلیلگران، جنگ غزه و اقداماتی که اسراییل در حال انجام آن است، به میزان زیادی راهبردهای اساسی چین در منطقه را به چالش کشیده است. در واقع در حالی که پکن از جمله مدافعان تشکیل دو دولت در سرزمینهای اشغالی بوده و حتی از سازمان آزادیبخش فلسطین در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ حمایت تسلیحاتی کرده، اما امروز دومین شریک تجاری اسراییل در منطقه نیز محسوب میشود.
در همین راستا هر چند که پکن به همراه ۱۱۹ کشور دیگر از قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل به منظور آتش بس بشردوستانه در غزه حمایت کرده، اما در طول سه هفته گذشته نوعی احتیاط را از سوی مقامات این کشور مشاهده کردهایم؛ بهطوریکه فعلا خبری از ایفای نقش جدی در معادلات منطقهای آنگونه که در تنشزدایی میان ایران و عربستان صورت گرفت، نیست.
در واقع چین از همان ابتدای عملیات توفانالاقصی روی حل و فصل مسالمتآمیز تنشها تاکید داشته؛ بهطوریکه در فردای این عملیات، وزارت خارجه چین خواستار کاهش تنشها و خویشتنداری از سوی دو طرف ماجرا شد.
علاوه بر این چینیها بار دیگر اعلام کردند که تنها راهحل بلندمدت مناقشه در سرزمینهای اشغالی، تشکیل کشور مستقل فلسطینی است؛ لذا در طول سه هفته گذشته تاکید بر کاهش تنشها، برقراری آتشبس فوری و نیز موضوع تشکیل کشور مستقل فلسطینی از جمله اقداماتی بوده که چینیها انجام دادهاند؛ امری که از سوی برخی کارشناسان با انتقاد همراه شده است.
بنجامین هو تزه ارن، استاد مدرسه مطالعات بینالمللی سنگاپور که با الجزیره گفتگو کرده، معتقد است چنین رویکردی از سوی پکن یک انتخاب عملگرایانه محسوب میشود. در واقع پکن به دنبال رصد و بررسی واکنش سایر بازیگران بوده تا بتواند این موارد را با رویکرد بیطرفانه خود هماهنگ کند.
از سوی دیگر یون سون، مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون مستقر در واشنگتن توضیح میدهد که فعلا پکن بیطرف مانده، زیرا چنین موضعی به نفع منافع بلندمدت این کشور در منطقه خاورمیانه است. یعنی اگر چین بخواهد به عنوان یک قدرت بزرگ بینالمللی خارج از موضع بیطرفی عمل کند، آنگاه هزینههای حمایت از هر کدام از طرفهای جنگ برایش بالا میرود. به همین دلیل است که در بیانیههای خود همزمان با انتقاد شدید از اسراییل برای بمباران مردم غزه، در عین حال از اقدامات حماس نیز انتقاد میکند.
علاوه بر این باید بدانیم که مناقشه فعلی در غزه، بسیار متفاوتتر از سطح رقابتی است که پیش از این میان ایران و عربستان در جریان بود. این دو کشور بعد از ۷ سال روابط دیپلماتیک خود را با میانجیگری چین از سر گرفتند؛ امری که شواهد نشان میدهد پیش از آن نیز دو کشور خواهان چنین تنشزداییهایی بودند؛ چرا که تهران و ریاض از چند سال قبل در عمان و عراق نیز با یکدیگر مذاکره کرده بودند. اما در مورد جنگ کنونی از آنجایی که احتمال تشدید و گسترش آن به سایر نقاط منطقه وجود دارد، پکن به صورت طبیعی به دنبال آن است که وزن کشی نیروهای رقیب در این جنگ طولانی مدت و گسترده را محک بزند.
طبق گفته اغلب کارشناسان، از آنجا که چین منافع اقتصادی کلانی در منطقه دارد، اگر دامنه جنگ گسترش یابد بهطور قطع منافع پکن نیز با تهدید مواجه میشود. چینیها اکنون واردکننده بزرگ نفت از ایران و عربستان هستند و در سال ۲۰۲۱ میزان مراودات تجاری آنها با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، رقمی بالغ بر ۲۵۹ میلیارد دلار بوده؛ رقمی که سه برابر بیشتر از همکاریهای اقتصادی امریکا با کشورهای منطقه است.
در همین رابطه استیو تسانگ، مدیر گروه چین در دانشگاه لندن در گفتگو با الجزیره توضیح میدهد: چینیها اکنون در معادلات جهانی نیز با چالشهایی دست و پنجه نرم میکنند که این موضوع باعث میشود در قبال جنگ خونین غزه موضعی احتیاطآمیز داشته باشند.
در واقع چین به دنبال جلب نظر کشورهای جنوب جهانی برای تاثیرگذاری بر نظم بینالمللی است و به همین خاطر اگر از اسراییلیها طرفداری کند، قطعا با واکنش کشورهای در حال توسعه که عمدتا با مصیبتهای مردم فلسطین ابراز همدردی میکنند، مواجه خواهد شد؛ لذا از آنجا که پکن در وهله اول به دنبال تامین منافع خود است، سعی میکند در وضعیت کنونی با یک تیر دو نشان بزند. یعنی از یک طرف در کاهش سطح درگیریها نقش ایفا کند و از طرف دیگر با ارایه یک طرح صلح خود را مبتکر حل مناقشه بلندمدت در سرزمینهای اشغالی نشان دهد.
در همین رابطه برخی کارشناسان معتقدند سفر وانگ یی به امریکا و احتمال سفر شی جینپینگ به این کشور در ماه آینده حاکی از آن است که پکن قصد دارد به مقامات کاخ سفید بفهماند در صورت کار کردن در زمینههای مشترک جهانی، علاوه بر تامین منافع دو کشور، نظام و نظم بینالمللی نیز از حالت ملتهب کنونی خارج خواهد شد.