دیوید ولاسکز با دوستانش درحال دوچرخه سواری که چیزی در کنار جاده توجه آنها را جلب کرد. یک سگ که سرش در یک بطری پلاستیکی گیر کرده بود و به نظر میرسید که از او کمک میخواهد. ولاسکز گفت: در ابتدا ما متوجه نشدیم چه اتفاقی میافتد، زیرا او ناله میکرد و فقط به سمت ما آمد. ما میدانستیم که باید کمک کنیم. سپس یکی از دوچرخه سواران و دخترش وارد عمل شدند و با دقت بطری را از اطراف سر سگ بیرون آوردند.