هم میهن نوشت: بامداد دیروز خبری در عرض چند ثانیه به شکل گسترده در شبکههای اجتماعی فراگیر شد که بیشتر به یک بازی رسانهای و خبری جعلی شبیه بود، اما هرچه جلوتر رفتیم بدان رسیدیم که با یک تراژدی تلخ مواجه هستیم. قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسر ایشان وحیده محمدیفر مثل یک پتک بر سر ما کوبیده شد. تاسفبار اینکه در روزهایی این اتفاق وحشتناک رخ داد که به دلیل بمباران خبری در عرصههای مختلف، نگرانی مرحومه محمدیفر و پالسهایی که ایشان در صفحه رسمی اینستاگرامش مبنی بر تهدید به قتل منتشر کرده بود، آنطور که باید فراگیر نشده بود؛ اتفاقی که نباید رخ میداد افتاد و کارگردان مطرح سینما و همسر ایشان در ویلای شخصیشان در فردیس کرج به دردناکترین شکل ممکن به قتل رسیدند.
مونا مهرجویی، دختر داریوش مهرجویی که گزارش این قتل را به پلیس اطلاع داده، حدود ۲۲:۲۵ روز شنبه ۲۲مهر به ویلای خود در زیبادشت فردیس مراجعه کرده بود، پس از زدن زنگ منزل، کسی درب را باز نمیکند، با کلید در را باز و وارد منزل شده، با جسد پدر و مادر خود روبهرو میشود و با پلیس تماس میگیرد. در ابتدای پخش این خبر، خبرگزاری صداوسیما نحوه قتل را سربری اعلام کرده بود که دقایقی قبل این موضوع به نقل از پلیس استان البرز تکذیب شد. دادستان عمومی و انقلاب فردیس اعلام کرد داریوش مهرجویی و همسرش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدهاند.
همچنین حسین فاضلی، رئیس کل دادگستری استان البرز اظهار داشت: «ضرباتی با چوب و یا جسم سخت نیز به سر مرحوم مهرجویی برخورد کرده است که منجر به شکستگی سر نشده و علت فوت نبوده است. طبق گزارش پزشکی قانونی فرضیهها در مورد تجاوز در مورد هر دو نفر از مقتولین منتفی است.»
اما محل قتل مرحوم مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر چه دادههایی را به مخاطب میدهد؟ شهرک زیبادشت؛ محلهای محافظتشده است که بهجز داریوش مهرجویی افراد مشهور دیگری نیز در این منطقه منزل ویلایی دارند. ورودی این شهرک دو دروازه دارد که هر دو ورودی نگهبانی دارد. همچنین گشت ۲۴ ساعته نیز همیشه در داخل شهرک وجود دارد تا امنیت بالای این شهرک را نشان بدهد. اینکه چطور چنین قتل فجیعی به این راحتی و بدون دردسر خاصی رخ داده، مشخص نیست، اما عصر دیروز گفته شد فعلاً ۴ مظنون در قتل داریوش مهرجویی بازداشت شدهاند، اما اعترافی نداشتهاند.
همچنین شاهد حلاج، خبرنگار گروه حوادث در گفتگو با «هممیهن» شواهدش را از محل حادثه چنین توضیح داد: «بهعنوان خبرنگار در محل حضور یافتم. در ورودی شهرک، نگهبانی وجود داشت و امنیت قابل قبولی داشت. بعد از ورود از نگهبانی به منزل مرحوم مهرجویی رسیدم، اما پلیس اجازه ورود به هیچ خبرنگار یا عکاسی را نمیداد. من دوربین امنیتی که متعلق به واحد مرحوم مهرجویی باشد را ندیدم. البته شاید پلیس برای بررسیهای بیشتر دوربین مداربسته را برداشته باشد.» شاهد حلاج در ادامه افزود: «اطراف منزل مسکونی مرحوم مهرجویی یک زمین بایر وجود داشت که احتمال میرود قاتل یا قاتلین از این قسمت توانستهاند وارد شهرک و بعد وارد منزل مرحوم مهرجویی شده باشند در غیر این صورت ورود آسان از در ورودی و اصلی شهرک در صورتی که فرد آشنا نباشد اصلاً امکانپذیر نیست». حلاج درخصوص اینکه آیا آلت قتالهای در محل بود یا خیر؟ گفت: «عاملان جنایت بعد از قتل، آلت قتاله را هم با خود برده و تلاش کردهاند ردی از خود باقی نگذارند. تحقیقات درباره پیدا کردن اثر انگشت یا هر ردی که بتواند به ماموران کمک کند، همچنان ادامه دارد.»
بعد از اتفاق تلخ بامداد دیروز، اما دو پست اینستاگرامی همسر مرحوم مهرجویی به شکل گستردهای با روایتهای مختلف در اینستاگرام فراگیر شد. پست اولی که بسیار بیش از دیگری دیده شد، مربوط به پستی است که ایشان با ابراز نگرانی از تهدید شدن توسط یک فرد اعلام کرده بود امنیتشان در خطر است.
وحیده محمدیفر در حساب شخصی خود در اینستاگرام ضمن شرح ماجرای هولناک، از تهدید شدن توسط شخصی با چاقو خبر داده و نوشته بود: «آیا همسر داریوش مهرجویی، پیشکسوت هنر این مملکت، باید توسط یک فرد بیگانه تهدید شود؟» همسر داریوش مهرجویی در ادامه گفته بود در چند وقت اخیر مورد دستبرد هم قرار گرفتهاند. او تاکید کرده بود در چند وقت اخیر دو سنتور با اسم و عکسهای بهرام رادان و داریوش مهرجویی از آنها به سرقت رفته که خرید و فروش آن دزدی و غیرقانونی است. بامداد دیروز اینطور روایت شده بود که این پست اینستاگرامی یک روز قبل از کشته شدن این دو منتشر شده درحالیکه این پست مربوط به ۱۵ مهرماه است که بعد از حملات مجازی زیر همین پست و اتهام نژادپرستی به مرحومه، این پست دو روز بعد در تاریخ ۱۷ مهرماه توسط خانم محمدیفر پاک میشود. مشابه همین صحبتها را مرحومه در گفتگو با روزنامه اعتماد مطرح کرده بود که بعد از فوت ایشان منتشر شد.
توئیتر سابق یا شبکه اجتماعی ایکس فعلی که اصولاً مواضع کاربرانش با سایر پتلفرمها تفاوت دارد بازهم محل نزاع و چالش دو طیف مختلف قرار گرفت. بعد از کشته شدن داریوش مهرجویی و همسر ایشان، علاوه بر اینکه در این شبکه اجتماعی بعد از گذشت تنها دو ساعت، نام مهرجویی ترند یک شد، درگیریهای کلامی نیز شکل گرفت. برخی از گروهها معتقد بودند در روزهایی که مهرجویی باید با استفاده از تریبون و شهرتی که دارد از مردم کشورش حمایت میکرد این اتفاق رخ نداد پس نباید بابت درگذشت ایشان سوگواری کرد.
اشاره این قشر به ویدیویی از حضور داریوش مهرجویی در کشور لوکزامبورگ در تاریخ ۱۴ اردیبهشت امسال است که بعد از اکران فیلم گاو در پاسخ به سوال سیاسی یک خبرنگار مبنی بر حمایت ایشان از مردم معترض گفت: «من اینجا برای اکران فیلم گاو حاضر هستم و شما باید در رابطه با فیلم از من سوال بپرسید. من اینجا نیامدهام که پاسخگوی سوالات سیاسی شما باشم». گروهی دیگر، اما میگویند مهرجویی سال گذشته با انتشار ویدیویی در ویلای شخصی خود به دلیل توقیف فیلم لامینور با اعتراض گسترده گفته بود حرفش را میزند حتی اگر او را بکشند. در ادامه، مهرجویی گفته بود تحصن میکند تا فیلمش رفع توقیف شود. اتفاق رخداده چنان غیرقابل باور است که هر کسی دلیل قتل را به موضوعی ربط میدهد. از سوی دیگر طرف مقابل میگوید مهرجویی از مفاخر سینمای ایران محسوب میشود و با خلق و ثبت کارهای ماندگار و اثرگذار، شایسته احترام ویژه است و زدن چنین شخصیتی بیشتر یک تسویهحساب محسوب میشود تا انتقاد از رویکرد کارگردان ایرانی.
واکنش اهالی هنر و چهرههای سرشناس کشور به قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسر ایشان، اما به شکل گستردهای در شبکههای اجتماعی بازتاب داشت.
بهرام رادان بازیگر سینما و تلویزیون که در نقش «علی سنتوری» در فیلم سینمایی «سنتوری» ساخته داریوش مهرجویی، درخشان ظاهر شده بود در پی اتفاق هولناکی که برای داریوش مهرجویی و همسرش اتفاق افتاد با انتشار پستی در اینستاگراماش واکنش نشان داد و گفت: «چقدر عجیب، چقدر دلخراش، چقدر بیرحمانه، وای بر ما.»
عادل فردوسیپور مجری و تهیهکننده برنامه ۹۰ نیز با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامی که زیر نظر اوست گفت: «ما آویختهها به کجای این شب تیره بیاویزیم.»
محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی نیز گفت: «اطمینانخاطر میدهم سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از همه ظرفیتهای خود برای پیگیری این واقعه و شناسایی و مجازات عوامل این جنایت نابخشودنی استفاده خواهد کرد و تا حصول نتیجه و روشن شدن همه ابعاد ماجرا ذرهای دریغ نخواهد کرد.»