حمله تکاندهنده روسیه به اوکراین، اعضای ناتو را وادار کرده تا به کاستیهای دیرینه در آمادگی نظامی این ائتلاف رسیدگی کنند. ناتو چندین دهه درگیر عملیاتهای برونمرزی بود، اما حالا بار دیگر به فکر دفاع جمعی از «هر وجب از خاک و حریم هوایی خود» افتاده است. مشکل این است که تواناییها و وضعیت دفاعی کنونی متحدان ناتو برای انجام این کار کافی نیست.
به گزارش ایسنا، یک رسانه تحلیلی آمریکایی با بیان اینکه حمله روسیه به اوکراین رهبران ناتو را از خواب غفلت نسبت به قوای نظامی خود بیدار کرد، نوشته است: «رهبران ناتو در نشست ژوئیه ویلنیوس خود، پیشرفتهای قابل توجهی را در استراتژی، طرحها و وضعیت نظامی متحدان تصویب کردند. آنها همچنین متعهد شدند که حداقل ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف قدرت دفاعی کنند و ۲۰ درصد از بودجه نظامی خود را به نوسازی قابلیتهایشان اختصاص دهند. این در حالی است که گرچه حمایت عمومی از ناتو در هر دو سوی اقیانوس اطلس همچنان قابل قبول است، اما خستگی فزاینده در جوامع عضو ناتو از صرف بودجه کشورهایشان در اوکراین در کنار ظهور سیاستمدارانی که نسبت به ناتو بدبین و با مسکو همدل هستند، میتواند تلاشهای این ائتلاف نظامی را برای تقویت قوای دفاعی خود با شکست مواجه کند.
شاید نیروی زمینی روسیه بر اثر جنگ اوکراین کمی مستهلک شده باشد، اما نیروهای دریایی و هوایی روسیه همچنان قدرتمند هستند و مسکو برای احیای نیروی زمینی خود هم در سالهای آتی اقدام خواهد کرد. از این رو، روسیه همچنان تهدیدی بزرگ برای کشورهای ناتو محسوب میشود. این ائتلاف نظامی باید در مدت کوتاهی به اولویتبندی مناسبی از نیازهای دفاعی امروز خود برسد.
فرانسه، آلمان و انگلیس در کنار آمریکا، همچنان قدرتمندترین کشورهای ناتو از نظر نظامی باقی خواهند ماند. این کشورها به شکل چشمگیری متعهد به بهبود قوای دفاعی خود هستند. لهستان و رومانی هم در اروپای مرکزی و جنوبشرقی اروپا نقش دفاعی مهمی دارند. پیوستن فنلاند و سوئد به قوای دفاعی ناتو هم امنیت منطقه نوردیک-بالتیک را افزایش میدهد. ناتو باید با اتخاذ تاصمیمات درست، این جنبهها را تقویت کند.
با این وجود، فرانسه از منظر عملیات انبوه، طولانی و پایدار مشکل دارد. فرانسه به افزایش همکاری با آمریکا در حوزه جنگافزار الکترونیک، مقابله با حملات انبوه نقطهزن، جابجایی هوایی و پدافند هوایی نیاز دارد تا امنیت جمعی ناتو افزایش یابد. همچنین در سالهای اخیر نیروهای زمینی و دریایی فرانسه و آمریکا همکاری خود را افزایش دادهاند تا قدرت آنها در انجام عملیاتهای مشترک بهبود یابد. فرانسه میتواند برای بهبود دفاع یکپارچه جنوبشرقی اروپا به همکاریهای دفاعی خود با بخارست ادامه داده و حضور دریایی خود را در شرق مدیترانه افزایش دهد.
آلمان هم که سالیان سال بودجه دفاعی ناچیزی داشته و از توسعه ارتش خود غافل بود، حال مفاد سخنرانی «نقطه عطف» اولاف شولتس، صدراعظم این کشور را در پیش گرفته و در تدارک افزایش قوای نظامی خود و بهبود خدمات نظامیاش به ائتلاف ناتو است. اگر آلمان سرمایهگذاری لازم را در تجهیز و آموزش نیروهایش اعمال کرده و نیروهایش را در لیتوانی تقویت کند، میتواند نقش مهمی در دفاع از مرزهای شمال شرقی ناتو داشته باشد. برلین همچنین میتواند با پرداختن به طرح ابتکاری سپر آسمان اروپا، به یکپارچهسازی پدافند هوایی اروپا کمک کند.
انگلیس هم در سندهای دفاعی اخیر متعهد شده که قوای خود را گسترش داده و بهروزرسانی کند، اما لندن منابع لازم را برای عملیاتی کردن طرحهایش در یک دهه آینده در اختیار ندارد. تمرکز انگلیس بر تواناییهای دفاعی شمال اروپا و اطلس شمالی از منظر استراتژیک سود بیشتری برای انگلیس و متحدانش دارد، خصوصاً که انگلیس سعی دارد توانایی خود را برای اعزام نیروی دریایی به هند-آرام برای شرکت در همکاریهای نظامی با آمریکا، فرانسه، استرالیا و دیگر متحدانش حفظ کند.
لهستان مهره اصلی قوای دفاعی شاخه شرقی ناتو است. نیروهای مسلح لهستان یکی از مجهزترین و آموزشدیدهترین نیروهای ناتو برای مقابله با روسیه در پنج سال آینده خواهند بود. ورشو همچنین گذرگاه اصلی ارسال تسلیحات غربی به اوکراین است. این کشور از منظر جغرافیایی هم میتواند برای ناتو حائز اهمیت بوده و به پایگاه حمل و نقل و تجدید قوای نیروهای ناتو در این منطقه بدل شود.
با پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو در کنار نروژ، این ائتلاف نظامی به دنبال گسترش قوای نظامی خود در مناطق نوردیک، بالتیک و شمالگان است. تمامی این مناطق ائتلاف ناتو در تیررس کشتیها، موشکهای دوربرد و زیردریاییها روسیه قرار دارند. از این رو، نروژ سعی دارد از جنگندههای اف-۳۵ و هواگردهای گشت دریایی «پی-۸» استفاده کند تا از ناتو در برابر این تهدید محافظت کند. پیشتر هواپیماهای نروژ و سوئد با بمبافکنهای سنگین آمریکا همکاری کردهاند تا تواناییها ناتو در بازدارندگی متعارف و استراتژیک را به رخ بکشند. ناتو قصد دارد با تداوم این عملیاتها با فنلاند و دیگر متحدانش در این منطقه نشان دهد که توان مقابله با تهدید روسیه را دارد. دسترسی متحدان ناتو به پایگاههای هوایی و دریایی فنلاند و سوئد و همچنین ادغام اطلاعات دریایی این دو کشور میتواند توان دفاعی این ائتلاف را در دریای بالتیک افزایش دهد.
استونی، لتونی و لیتوانی هم اقدامات زیادی برای بهبود قدرت نظامی خود انجام دادهاند. با این وجود، ابعاد نیروهای مسلح این کشورها چندان بزرگ نیست و حوزه بالتیک شدیداً در تیررس تهدید مستقیم روسیه قرار دارد. در نتیجه، ناتو سعی میکند حضور خود را در این منطقه افزایش دهد. آلمان و کانادا وعده دادهاند که نیروهای خود را به ترتیب به لیتوانی و لتونی اعزام کنند، اما این کافی نیست و آمریکا و متحدانش هم باید برای بهبود پدافند موشکی و هوایی این منطقه کاری کنند. این کشورها همچنین از نظر تسلیحات ضدتانک، توپخانه، تجسس و سامانههای گشتزنی ضعیف هستند.
رومانی به کانون دفاعی ناتو در جنوبشرقی تبدیل شده و کشورهای ائتلاف از پایگاهها و بنادر این کشور نهایت استفاده را میبرند تا قوای خود را به دریای سیاه اعزام کرده و همچنین به اوکراین کمک کنند.
اهمیت ژئواستراتژیک ترکیه در کنار توان دریایی، هوایی و زمینی ارتش این کشور، باعث شده تا ناتو حساب مشکلات سیاسی خود با ترکیه را از مسائل نظامی جدا کرده و به همکاری با ارتش این کشور ادامه دهد. صنعت دفاعی ترکیه در ساخت تجهیزات کنترل از راه دور از جمله پهپاد پیشتاز است و آنها را به اوکراین ولهستان فروخته است؛ با این وجود با تمدید دوره ریاستجمهوری رجب طیب اردوغان، انتظار میرود که آنکارا همچنان به دنبال تنظیم روابط با روسیه و ناتو باشد.
رهبران ناتو در نشست ژوئیه خود یک استراتژی دفاعی جدید طرح کردند و همچنین برنامهها و فرماندهیهای لازم برای اجرای آن را ایجاد کردند. از جمله آنها میتوان به چهارچوب استراتژیک تمامی منطقه اطلس شمالی، طرحهای عملیاتی برای هر حوزه نظامی و سه طرح دفاعی اشاره کرد. این استراتژی قصد دارد به ساختار نیروها، ملزومات آمادگی و سرمایهگذاری امنیت ملی شکل دهد.
رهبران ناتو همچنین یک «نیروی واکنش متحدین» ایجاد کرده و اعلام کردند که در زمینه مدل نیروها پیشرفتهایی داشتهاند، طرحی که در آن کشورهای ناتو قصد دارند ظرف یک ماه ۳۰۰ هزار نیروی نظامی را به فرماندهیهای نظامی ناتو تحویل دهند. اعضای ناتو همچنین علاوه بر تعهد به افزایش بودجه دفاعی و گسترش قوای نظامی خود، متعهد شدند که برای توسعه فناوریهای نظامی جدید سرمایهگذاری کنند.
گر چه اینها همه اقدامات مثبتی برای ناتو محسوب میشوند، اما متحدان غربی همچنان باید توجه ویژهای به توانایی خود برای ارسال سریع کمک نظامی به هر یک از اعضا، بهبود عملیات ترکیبی و اجرای عملیاتهای بزرگ نشان دهند. جنگ اوکراین همچنین به غرب نشان داده که در درگیری با روسیه، تا حدی به مهمات نیاز پیدا خواهند کرد که تامین آن از عهده انبارها و صنایع تسلیحاتی کنونی این کشورها خارج است. اعضای ناتو در اجلاس ویلنیوس یک برنامه اقدام تولید دفاعی جدید تصویب کردند تا تولید مشترک تسلیحاتی را بهبود بخشند.»