اردیبهشت همین امسال بود که همزمان با سالروز تولد آتیلا پسیانی مراسم نکوداشتی برای او با حضور چهرههای سینمایی و تئاتری برگزار شد و «آتیلا» که آن شب با چهرهای تکیده و بدنی نحیف از بیماری خیلیها را شوکه کرده بود، آخرین شمع کیک تولدش را خاموش کرد.
شامگاه ۱۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ آتیلا پسیانی پس از مدتی طولانی در جمع همکارانش و مقابل دوربینها ظاهر شد و اگرچه در سالهای اخیر خبر ابتلای او به سرطان اعلام شده بود، اما دوستان و دوستدارانش از دیدن چهره رنجورش یکه خوردند.
به گزارش ایسنا؛ در آن مراسم که به همت انجمن صنفی کارگردانان خانه تئاتر برگزار شد، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، محمد چرمشیر، محمد صالحعلاء، نوید محمدزاده، بهرام رادان و محمد رحمانیان جمعی از سخنرانان بودند که درباره آتیلا پسیانی صحبت کردند.
پرویز پرستویی در آن شب با اشاره به همکاری با آتیلا پسیانی در سریال «زیر تیغ» ساخته محمدرضا هنرمند و فیلم سینمایی «آب و آتش» فریدون جیرانی خاطراتی را درباره این دو همکاری روایت کرد و با اشاره به حضور هنرمندان شناخته شده تئاتر در مراسم گفت: مسئولان بنام کشور باید دست یک یک تئاتریها را ببوسند که خاک صحنه خوردهاند و کنار مردم بودهاند و خانواده تئاتر، جداییناپذیر است. در این مدت (ماههای اخیر) بسیار ضربه خوردیم و مدام با این نقد مواجه شدم که شما هنرمندان هر چه دارید از مردم است، ولی کنارشان نیستید در حالی که منِ نوعی بیش از ۵۰ سال است که برای مردم کار کردهام و نفس مان به هم گره خورده. الان هم اگر کار نمیکنیم، چون حال مردم خوب نیست. تئاتر شغل ما نیست، زمانی میتوانیم کار کنیم که حال خودمان و مردم خوب باشد. با این حال وظیفه ما کار کردن است. به وجود آتیلا افتخار میکنم که همیشه در کنار کارهای تصویری، تئاتر کار کرده و به تئاتر، مومنترین است که همواره با تفکر و ایدههای خودش کار کرده و مخاطب خود را هم داشته است.
محمد صالح علاء، دیگر هنرمند حاضر در برنامه هم گفت: وقتی دانش آموز بودم، برای هم کلاسیهای مدرسه که عاشق میشدند، نامه عاشقانه مینوشتم. اوایل، این کار برایم دشوار بود، ولی وقتی تعریف و تمجید میشدم، راحت میشد. اما دشواری آنجا بود که چند نفر عاشق یک نفر میشدند و نوشتن نامه برای آن یک نفر، خیلی سخت بود. حالا هم برایم دشوار است وقتی همه آتیلا را دوست دارند، درباره او چه بگویم.
او با اشاره به حضور هنرمندانی، چون آتیلا پسیانی، خسرو شکیبایی، رضا رویگری و ... در نمایشهای تلویزیونی بیان کرد: آتیلا از من جوانتر است، ولی عقلش بزرگتر است. ما با هم همکاریهای شورمندانهای داشتیم و با ترانههای لئونارد کوهن گوش میکردیم.
صالح علاء همچنین جملهای از ولتر بیان کرد که هیچ مادری فرزندی بزرگتر از خود نزاده و ادامه داد: خانم شیخی خیلی بزرگ بودند، ولی آتیلا جان بزرگتر هستند.
رضا کیانیان، دیگر هنرمند و دوست نزدیک پسیانی نیز در آن مراسم با اشاره به حضور پسیانی در تئاتر ایران گفت: آتیلا حلقه مفقوده در تئاتر ما را پر و دو نسل را به هم وصل کرد. اگر او نبود، شاید این تئاتر امروز چنین نبود. تئاتر تجربی با کوششهای آتیلا شکل گرفت. او هرگز و با وجود موانع بسیار، از رو نرفت. با اینکه خیلی فحش خورده، به کارش ادامه داد. آتیلا در تئاتر ما یک پدرخوانده است و باید قدرش را دانست. اگر بگوییم او پدر تئاتر تجربی است، ادعایی پرت و پلا نیست.
محمد چرم شیر، نمایشنامه نویس و دوست و همکار نزدیک آتیلا پسیانی هم دیگر سخنران آن برنامه بود که با اشاره به شروع همکاری خود با پسیانی از دهه ۷۰، گفت: میخواهم شرح حالی از ناعدالتیها درباره آتیلا پسیانی ارایه کنم. هر وقت ظاهرا همه چیز برای ما خیلی خوب بود، با تعجب میگفتیم یک جای کار میلنگد و این در بین ما به یک شوخی تبدیل شده بود. حالا کانون کارگردانان برای آتیلا نکوداشت گرفته. اگر این موضوع به معنای پذیرش نگاه آتیلاست، ۴۰ سال زمان برای این پذیرش، بسیار طولانی است.
او با اشاره به علاقه پسیانی به جوانان ادامه داد: آتیلا عاشق جوانان است. او فقط حلقه مفقوده تئاتر ما نبود بلکه چیزی به آن افزود. آتیلا برای جوانان زیادی پدری کرد هرچند آنان پدرکشی کردند، ولی آنان را پروراند. آتیلا فقط تاثیرگذار نبود. او به تئاتر ایران، ایران را افزود که یکدیگر را بپذیریم و فارغ از هر نوع نگاهی، در کنار یکدیگر زندگی کنیم. ما شعارش را دادهایم، اما یک جای کار میلنگد.
بهرام رادان، دیگر سخنران آن برنامه بود که به عنوان نمایندهای از جوانان روی صحنه رفت و گفت: وقتی قرار است از بزرگی صحبت کنیم، گاه میگوییم شناختن زوایای پنهان او ساده نیست، ولی آتیلا جزو معدود کسانی است که ظاهر و باطنش یکی است. در بیست و اندی سال گذشته افتخار شاگردی، همکاری و رفاقت با او را داشتهام. امیدوارم سالهای سال کنار خانواده ات بمانی. تولدت مبارک!
نوید محمد زاده هم که در چند نمایش با پسیانی همکای داشته است، با صدایی لرزان و با بیان اینکه دچار اضطراب شده است، خطاب به آتیلا پسیانی گفت: برای من حکم پدر داری، رفیق عزیز، برادر بزرگتر، معلم، کسی که در مسیر کار و تمرینهایمان میگفتی از اشتباههای آدمها تئاتر میسازی. سعی کردم اشتباههای زیادی کنم. در چهار نمایش افتخار همکاری با تو را داشتم و به این دلیل میگویم بچه تئاترم.
همچنین فاطمه نقوی در سخنانی با یادآوری آشنایی خود با پسیانی افزود: ۴۵ سال باهم زندگی کردیم. ۴۶ سال همدیگر را میشناختیم. همچنانکه مادر آتیلا میگفت ما با هم بزرگ شدیم و زندگی را تجربه کردیم. آتیلا عاشق جوانان است و همیشه دوست داشته جایی برای برگزاری کارگاه و انتقال تجربههایش به جوانان داشته باشد. او عاشق کار و زندگی است و کودک درونش خیلی زنده و فعال است.
در بخش پایانی برنامه آتیلا پسیانی که در میان تشویق حاضران روی صحنه رفته بود در سخنانی گفت: با وجود تمام سخنان دوستان که خیلی صادقانه و دوستانه، درباره من گفتند، مرا عمیقا به فکر فرو برد که انگار یک جای کار میلنگد! اتفاقی که در این پنج دهه افتاد، خیلی عجیب و مختلف بود که میتوانست برای دیگران هم رخ بدهد. ما خیلی دوست داشتیم جوانانی مانند خودمان پرورش بدهیم و گروههایی مانند گروه تئاتر «بازی» ایجاد کنیم. وقتی گروه تئاتر بازی در سال ۶۸ کار تجربی انجام دادیم، خیلی فحش خوردیم، ولی ما پای آن ایستادیم. خوشحالم الان بیش از ۲۰ گروه تجربی داریم که فعالیت میکنند.
در آن مراسم رضا حداد هم حضور داشت که تنها ۱۹ روز بعد از این دنیا رفت. او در جملهای کوتاه و با لحنی طنز گفته بود، تنها ایراد آتیلا این است که استقلالی است.