دنیای اقتصاد نوشت: ۱۲ روز از شروع «فصل خزان» میگذرد و همسو با متمایل شدن طبیعت به سمت و سوی خواب موقت، بازارهای دارایی و بهخصوص بازار سهام نیز در مسیر «کمای معاملاتی» قرار گرفتهاند. تا پایان دادوستدهای هفته گذشته، بورس تهران ۷ روز معاملاتی را شاهد بوده است که برآیند این ۷ روز معاملاتی، منجر به کاهش ارتفاع ۵۳/ ۲ درصدی شاخص کل بورس تهران شده است. در همین بازه زمانی، نماگر هموزن -که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد- با افت ۲۵/ ۱ درصدی همراه شده است. شاخص کل فرابورس -به عنوان نماینده سهام فرابورسی- نیز نزول ۴۲/ ۱ درصدی را تجربه کرده است. نیمه نخست سال جاری در بازار سهام مانند سال گذشته بود و بازار در رکود کامل معاملاتی به سر برد. در نیمه دوم سال گذشته با روشن شدن موتور بازار ارز، بازار سهام نیز در مسیر صعودی قرار گرفت و موفق شد سقفهای سال ۹۹ را پس از گذشت ۳۱ ماه پس بگیرد.
سایه افکندن رکود بر پیکره بازارهای داخلی کشور، یکی از مهمترین موضوعاتی است که این روزها در محافل عمومی و فضای مجازی مطرح میشود. دیدگاههای متفاوت و ضد و نقیضی نیز پیرامون این موضوع وجود دارد. گروهی ادعا میکنند که برهه کنونی، بهترین زمان برای خرید دارایی در بازارهای مختلف است. به عقیده این گروه، وقتی بازارهای دارایی در رکود به سر میبرند، قیمتها در حوالی کفهای میانمدت خود پرسه میزنند و اگر فردی با چشمانداز میانمدت و بلندمدت راهی بازاری شود، با ظهور شوک بعدی در بازارهای دارایی قادر خواهد بود تا سود قابل توجهی را نصیب خود کند. اما در مقابل این دیدگاه، گروه دیگری ادعا میکنند که در شرایط کنونی بهترین نسخه برای انواع سرمایهگذاران این است که فعلا نقدینگی خود را در اوراق بهادار بادرآمد ثابت و اوراق کمریسک نگهداری کنند. دلیل این دیدگاه نیز این است که فعلا در بطن و متن هیچ یک از بازارهای دارایی (بورس، ارز، طلا و سکه، مسکن و خودرو) انگیزههای افزایشی نمایان نشده است و نگهداری پول در اوراق کمریسک مطلوبیت بالاتری برای سرمایهگذاران ایجاد میکند.
در علم اقتصاد خرد گفته میشود اگر مصرفکنندگان انتظار داشته باشند که در روزها و ماههای آتی، قیمت یک کالا با افزایش همراه شود؛ منحنی تقاضای آن کالا به سمت راست انتقال مییابد. یعنی مصرفکنندگان در قیمتهای فعلی، مقادیر بیشتری از آن کالا طلب میکنند. بازار سهام نیز از همین قانون ابتدایی علم اقتصاد تبعیت میکند؛ اگر سرمایهگذاران انتظار داشته باشند که قیمت یک سهم یا گروهی از سهمها در آینده با افزایش همراه شود، در قیمتهای کنونی سفارشهای تقاضای بیشتری را روانه هسته معاملات خواهند کرد و این موضوع به صورت زنجیرهوار منجر به افزایش قیمت سهام موردنظر خواهد شد. افزایش قیمتها تا جایی ادامه خواهد داشت که بازار مجددا در نقاط و سطوح جدید به تعادل برسد. نکتهای که از رصد جریان معاملات این روزهای بورس تهران برای مخاطب عیان میشود؛ این است که در مقطع کنونی، هیچ محرکی در بازار سهام وجود ندارد که جریان تقاضا را در بازار سهام تحریک کند و همین عامل سبب شده است که فعلا در بورس تهران خریدار قدرتمندی وجود نداشته باشد.
بورس تهران در ماههای اخیر روند پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. بازار سهام از ابتدای آبان سال گذشته، تغییر فاز داد و از مسیر نزولی، گام در ریل صعودی گذاشت. از ابتدای اسفند سال گذشته، روند قیمتها در بازار سهام با جدیت تمام در مسیر صعودی قرار گرفت و کلیت بورس تهران با افزایش تقاضا در اکثر نمادهای معاملاتی همراه شد. روزهای خوب بورس تهران در سال جاری نیز تداوم داشت و اقبال سرمایه گذاران به معاملات تالار شیشهای موجب شد کلیه سقفها و قلههای تاریخی ثبتشده شاخصهای سهامی در مرداد ۹۹ یکی پس از دیگری فتح شود و شاخصها سقفهای قیمتی جدیدی را بهثبت برسانند. این روند خوب در بازار سهام تا میانههای اردیبهشت سال جاری نیز تداوم داشت، اما پس از آن بازار سرمایه، شاهد قدرت نمایی رخوت در صحنه معاملات خود بود، پس از شوک وارده به بازار در نیمههای اردیبهشت، کلیت بازار سرمایه با رکود معاملاتی همراه شد و پارامترهای تابلوخوانی بازار نیز که در حکم گواهی برای تایید این مدعا بودند، همگی در اغمای کامل فرو رفتند.
از نیمه دوم اردیبهشت به بعد خروج پول از گردونه معاملات سهام، روند غالب در اکثر روزهای معاملاتی بوده است و ارزش معاملات خرد بازار سهام نیز هر روز نسبت به روزهای قبل رقم پایینتری را تجربه میکرد. هر دو عامل یادشده بیانگر این موضوع است که بعد از تجربه یک دوره رشد قیمتها که تقریبا ۷۵روز به طول انجامید، بازار سهام در ۵ ماه اخیر، آن روی سکه سهامداری را به سهامداران نشان داده و اهالی خود را به این نتیجه رسانده که بازار سهام، بازاری است که افتوخیز و نوسان در مقیاس بالا یکی از مشخصههای اصلی آن است و دستیابی به کامیابی و موفقیت روزافزون در این بازار، به قرعه شانس بستگی ندارد و باید بهصورت اصولی وضعیت این بازار را مورد بررسی قرار داد و کلیه فوت و فنهای کوزه گری این بازار را یاد گرفت.
به هر روی تا پایان هفته گذشته، نماگر اصلی تالار شیشهای از سقف تاریخی خود در کانال ۲ میلیون و ۵۰۰هزار واحدی فاصله معناداری گرفته است و به نوسان اندک و کج دار و مریز خود در کانال ۲میلیون واحدی ادامه میدهد. با توجه به نوسان قیمتها در محدودههای کنونی در ۵ ماه اخیر میتوان گفت که کف سازی قیمت سهمها در محدودههای کنونی انجامشده و کف بازار سهام در محدودههای کنونی تقریبا بسته شده است و اگر اتفاق شوکهکننده خاصی حادث نشود، بازار از محدودههای کنونی عقبنشینی خاصی نخواهد داشت. اما همانطور که گفته شد در بازار انگیزه رشدی وجود ندارد.