بخشی از تجربه تنهایی شامل احساس تنهایی است؛ اما ممکن است در میان شبکه خانواده و دوستان خود و حتی نزدیکترین رابطه خود تنها باشید. تنهایی ممکن است اینطور خودش را نشان دهد که احساس کنید کسی را ندارید که به شما نیاز داشته باشد، کسی را ندارید که در صورت نیاز از او حمایت بگیرید و به او مراجعه کنید، یا اینکه هیچکس نیست که در سطح عمیق و معنادار به شما اهمیت بدهد.
به گزارش تبیان، فیبی مک کنا-پلاملی و همکارانش از دانشگاه کوئینز بلفاست (۲۰۲۳) تنهایی را پدیده ذهنی ناخوشایند و ناراحتکننده عنوان میکنند که وقتی سطح مطلوب روابط اجتماعی فرد با سطح واقعی آنها از نظر تعداد یا کیفیت متفاوت باشد، بهوجود میآید. آنها خاطرنشان میکنند که با وجود اهمیت گسترده آن برای شیوه زندگی روزمره مردم، آثار منتشرشده محدودی درباره «تجربه زیسته» تنهایی وجود دارد.
به عبارت دیگر، تعریف علمی همهچیز خوب است؛ اما افرادی که تنها هستند، درحالیکه با این احساسات ناراحتکننده دستوپنجه نرم میکنند، چه چیزی را تجربه میکنند؟
وقتی به این فکر میکنید که چگونه محققان میتوانند از یک تعریف به مطالعه تنهایی بپردازند، ممکن است متوجه شوید که تشخیص دقیق تفاوت ذاتی بین «واقعی» و «مطلوب» دشوار است. محققان میتوانند تعداد افراد را در شبکه اجتماعی هرکس بشمارند؛ اما این لزوماً به این معنا نیست که فرد واقعاً احساس تنهایی میکند یا نه. برای مقابله با این تجربه درونی، تیم Queens U معتقد است که باید از روشهای کیفی استفاده شود تا واژگان مردم را که برای توصیف حالات ذهنی خود استفاده میکنند، تجزیه و تحلیل کند.
یکی دیگر از جنبههای کلیدی مطالعه تنهایی، درنظرگرفتن موقعیت فرد در طول عمر است؛ زیرا ماهیت روابط اجتماعی در طول زمان تغییر میکند. فرهنگ یکی دیگر از عوامل احتمالاً مهم است؛ زیرا در یک جامعه فردگرا، تجربه تنهایی میتواند اهمیت متفاوتی نسبت به فرهنگی که بر اجتماع تأکید دارد، پیدا کند.
با این پیشینه، نویسندگان به تشریح جستوجوی خود برای ویژگیهای اساسی تنهایی از دیدگاه درونی افراد در سنین مختلف و فرهنگها میپردازند. این جستوجو شامل بررسی جامعی از مطالعات کیفی منتشرشده قبلی است که مجموعهای دقیق از معیارهای تحقیق را برآورده میکند. مجموعه نهایی ۲۹ مطالعه شامل ۱۳۲۱ شرکتکننده، نماینده تعدادی از ملیتها و در محدوده سنی ۷ تا ۱۰۳ سال بود.
مک کنا-پلاملی و همکاران از یک سیستم کدگذاری نسبتاً استاندارد استفاده کردند که در آن بین «کدهای اولیه» و «موضوعات توصیفی» کار میکردند. برای مثال، این مضمون که «تنهایی دارای ویژگیهای عاطفی است» به کدهای اولیه مربوط میشود که شامل عباراتی در دادههای مربوط به ترس، غم، کسالت، ناامیدی و ازدستدادن است. «موضوع» دیگر میتواند از گزارههای مرتبط با چشمانداز اجتماعی یک فرد باشد (کوید ۱۹ نمونه خوبی از چنین تأثیری بود). سپس نویسندگان هزاران عبارت بالقوه از دادهها را در مضامین قابل مدیریت یا «تحلیلی» کدگذاری کردند. در این مثال، موضوع تحلیلی این بود که «تنهایی هم روانشناختی و هم زمینهای است».
پانزده موضوعی که از این تحلیل دقیق پدید آمد، مجموعه جدیدی از حقایق را درباره تجربه درونی تنهایی ارائه میدهد که بهاختصار در اینجا خلاصه میشود:
مردم تنهایی را مانند یک «بیماری ناخوشایند» و حالتی توصیف میکنند که ترجیح میدهند از آن اجتناب کنند. حتی بدتر از آن، مردم نمیخواهند درباره تنهایی خود از ترس اینکه منفی به نظر بیایند، با دیگران صحبت کنند.
همانطور که نویسندگان خاطرنشان کردند «احساساتی که در کنار تنهایی بهوجود آمد، جنبه کلیدی تجربه بود». این موضوع که به آن اشاره شد، شامل انبوهی از احساسات ناخوشایند است که مردم گزارش میکنند؛ اما احساس گناه و حسادت را نیز دربر میگیرد.
افرادی که تنها هستند، خود را سرزنش میکنند و در برابر دیگران احساس حقارت دارند. این افراد زمان را فقط چیزی برای سپریشدن درک میکنند؛ خیلی سریع، خیلی آهسته یا توقف کامل.
افراد تنها ممکن است خود را منزوی و ضعیف تعریف کنند و در عین حال تنهایی خود را به چیزی درباره شخصیت خود مثل ترسو یا درونگرا بودن مرتبط کنند.
احساس تنهایی ممکن است پس از پایان ازدواج، ازدستدادن همسر یا زمانی که اعضای خانواده از هم دور میشوند، ظاهر شود. فرهنگ نقشی مهم ایفا میکند؛ مانند زمانی که افراد مجرد «غیروابسته» تعریف میشوند. افراد همچنین اگر احساس کنند که با افراد دیگر در شبکه اجتماعی خود «متفاوت» هستند، ممکن است احساس تنهایی کنند.
مردم باید احساس کنند که بیش از یک ارتباط سطحی با دیگران دارند؛ اما آنها و سایر افراد واقعاً یکدیگر را درک میکنند.
افراد تنها نهتنها ممکن است احساس متفاوتی به دیگران داشته باشند، میتوانند احساس کنند که واقعاً هیچ چیز مشترکی ندارند. بهطور گستردهتر، تنهایی حتی میتواند یک کیفیت وجودی داشته باشد؛ زیرا مردم احساس میکنند که از کل جهان دور شدهاند.
افراد زمانی احساس تنهایی میکنند که بهطور فعال از طرف دیگران طرد میشوند؛ مانند اینکه در کودکی دچار آزار و اذیت شده باشند یا در بزرگسالی از آنها سوءاستفاده شده باشد و با آنان با بیاحترامی رفتار کرده باشند.
تماشای اوقات خوش دیگران درحالیکه تنها هستید باعث احساس غمگینی و انزوا میشود. یکی دیگر از مقایسههای اجتماعی این است که افراد تنها احساس میکنند انواع روابطی را که فکر میکنند فرهنگشان از آنان انتظار دارد، به دست نیاوردهاند؛ مانند افرادی که طبق انتظارشان ازدواج نمیکنند یا خانواده تشکیل نمیدهند.
این تمایزات منعکسکننده مؤلفه احساسی تنهایی است. شما میتوانید تنها و منزوی باشید، اما احساس تنهایی نکنید.
برخی از انواع کلیدی رویدادها که در این دسته قرار میگیرند عبارتاند از: سوگ، بازنشستگی، طلاق و نقل مکان. کوید۱۹ دقیقا یکی از این موارد است؛ زیرا قرنطینه بسیاری از مردم را مجبور کرد ماهها جدا از خانواده و دوستان زندگی کنند.
برای برخی افراد، تنهایی یک همراه همیشگی و تقریباً بخشی از شخصیت آنهاست. با این حال، ممکن است افراد براساس قرارگرفتن در معرض عوامل تشدیدکننده، در نقاط خاصی احساس تنهایی کنند.
رویدادهایی که میتوانند به تنهایی بهطور روزانه کمک کنند، عبارتاند از عصرها، تعطیلات آخر هفته، تعطیلات و زمستان. این مواقع کمتر شلوغ هستند. همچنین زمانی که افراد ممکن است در مقایسههای نامطلوب بیفتند، مانند گذراندن تعطیلات به تنهایی هم یکی از مواقع حساس است.
بیماربودن از نظر جسمی، مانند انجام یک عمل جراحی بزرگ یا اتفاق مهمی که برای سلامت جسمی بیفتد، میتواند افراد را به انزوا بکشاند و نیز احساس «متفاوتبودن» با اطرافیان خود کند. طبق تعریف، افسردگی و اضطراب نیز میتواند بر احساس تنهایی تأثیر بگذارد.
همانطور که گفته شد، رویدادهای بزرگ، مانند همهگیری کرونا، میتواند به تنهایی منجر شود؛ اما نگرشهای فرهنگی و سیاسی نیز میتواند منجر به تنهایی شود.
در مطالعات و شناسایی عواملی که به تنهایی منجر میشوند، مضامینی نیز وجود دارد که راههایی را برای مقابله با این حالت هیجانی ناخوشایند پیشنهاد میکند. از آن جمله این است: روی آوردن به دین و عضویت در گروه مذهبی که به افراد کمک میکنند تا احساس ارتباط داشته باشند. راههای عملی دیگر درباره تنهایی از طریق تبادل چیزهای خوشایند مطرح است مثل کمک به دیگران و ارتباط با افرادی است که بهخوبی نمیشناسید.
مضامین شناساییشده در این مطالعات راههایی را برای توسعه منابعی پیشنهاد میکنند که میتوانند به جلوگیری از تنهایی کمک کنند. شرکتکنندگان مسنتر، بهویژه اظهار داشتند که این مسئولیت آنها است که با تنهایی کنار بیایند، بهویژه با برداشتن گامهایی برای ملاقات با افراد جدید یا یافتن راههایی برای معاشرت.
یافتهها همچنین نشان میدهد که استفاده مفید از زمان نقطه مقابل تنهایی است. برای ساعات طولانی آخر هفته که قرار است بهتنهایی سپر کنید، فعالیتهایی را برنامهریزی کنید که هم خودتان از آنها لذت میبرید و هم میتواند برای دیگران مزیتی داشته باشد. ورزش که به طور کلی برای سلامت روان مفید است، پادزهر دیگری است که راهی برای تقویت سلامت جسمانی و پیشگیری از بیماری نیز هست.
به طور خلاصه، دانستن اینکه تنهایی چگونه به نظر میرسد میتواند اولین قدم برای کمک به کاهش گزیدگی آن باشد.