سید حسن موسویان در اعتماد نوشت: در این مقاله عوامل موفقیت و شکست برجام و مهمترین موانع احیای آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که خلاصهای از آن به این شرح است. بعد از آغاز اولین دور مذاکرات مستقیم جانکری وزیرخارجه امریکا و جواد ظریف وزیر خارجه ایران در سپتامبر ۲۰۱۳، توافق هستهای با نام برجام حاصل شد. این توافق جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه هستهای بود که ظهور آن موجب تحولات مهمی در روابط سیاسی و اقتصادی ایران با امریکا، اروپا و جهان غرب شد.
اسراییل از ابتدای مذاکرات وزرای خارجه ایران و امریکا با تمام ظرفیت تلاش کرد که مانع توافق هستهای شود. در این دوران از مذاکرات، نتانیاهو نخستوزیر اسراییل در کنگره امریکا در یک سخنرانی توهینآمیز نسبت به اوباما رییسجمهور، برجام را یک توافق بد خواند و خواستار لغو آن شد. در تاریخ امریکا بیسابقه بود که رییس یک کشور خارجی، در کنگره امریکا، رییسجمهور این کشور را به چالش کشیده و مورد توهین قرار دهد. جان کری وزیرخارجه امریکا هم بعدا فاش کرد که در هر ملاقاتی که با اسراییلیها و سعودیها و اماراتیها و مصریها داشتم؛ آنها خواستار توقف مذاکرات مستقیم امریکا با ایران و انجام حمله نظامی امریکا به ایران بودند. اوباما در مقابل فشارهای اسراییل ایستادگی کرد، اما ترامپ با خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران؛ در حقیقت خواسته آنها را محقق ساخت و سقوط برجام را رقم زد.
نتانیاهو رسما اعلام کرد که او توانسته ترامپ را در مورد خروج از برجام قانع کند. سه گروه مهم لابی اسراییل در امریکا یعنی: «ایپک»، «بنیاد دفاع از دموکراسی» و «اتحاد علیه ایران هستهای» تلاشهای بسیار گستردهای برای خروج ترامپ و ایجاد موانع جدید برای احیای برجام انجام دادند. اسراییل و لابی قوی آن یکی از مهمترین عوامل تصمیم ترامپ درمورد تعیین سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی بودند.
تا اینکه بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ امریکا پیروز و اعلام کرد که برای بازگشت به برجام آماده است. منتها چند عامل زیر موجب عدم احیای برجام شد:
تاخیر اول: بایدن در ژانویه ۲۰۲۱ آغاز به کار کرد، اما با تاخیر حدود ۴ ماهه، نماینده جدید امریکا در مذاکرات هستهای را انتخاب کرد. رابرت مالی نماینده جدید عملا در آوریل ۲۰۲۱ کار را آغاز کرد که تا انتخابات ژوئن ریاستجمهوری ایران زمان کمی باقی مانده بود.
تاخیر دوم: مذاکرات عباس عراقچی با رابرت مالی و نمایندگان پنج قدرت هستهای از آوریل ۲۰۲۱ آغاز و بیش از ۸۰ درصد موضوعات را ظرف سه ماه به نتیجه رساند که مصادف شد با انتخاب آقای رییسی به عنوان رییسجمهور جدید ایران در ژوئن ۲۰۲۱. ایران تصمیم گرفت ادامه مذاکرات به بعد از شروع به کار دولت جدید موکول شود. مراسم تحلیف آقای رییسی به عنوان رییسجمهور جدید در آگوست ۲۰۲۱ انجام شد و لذا یک تاخیر سه ماهه جدید در روند مذاکرات رخ داد. اگر مذاکرات در این مرحله متوقف نمیشد، احتمال نهایی شدن احیای برجام بسیار زیاد بود.
تاخیر سوم: رییسجمهور جدید، آقای علی باقری کنی را به عنوان مذاکرهکننده جدید هستهای جایگزین عباس عراقچی کرد. دولت جدید ایران، مذاکرات هستهای را با تاخیر حدود سه ماه یعنی در نوامبر ۲۰۲۱ آغاز کرد.
تاخیر چهارم: مذاکرات هستهای شش قدرت جهانی با تیم هستهای دولت جدید ایران حدود ۹ ماه طول کشید تا اینکه در آگوست ۲۰۲۲ متنی که حداقل از سوی شش قدرت جهانی به عنوان متن نهایی تلقی میشد، آماده امضا بود، اما ایران آن را امضا نکرد و خواستار برخی تغییرات در آن شد. البته برخی در تهران به این تصور دامن زدند که بحران انرژی حاصل از جنگ روسیه علیه اوکراین و قطع نفت روسیه به اروپا، موجب بحران بیسابقه انرژی در اروپا و غرب و نیاز شدید آنها به نفت و گاز ایران خواهد شد و لذا ایران خواهد توانست با چندماه تاخیر در مذاکرات هستهای، امتیازات بیشتری بگیرد.
این تاخیر مصادف شد با بروز ناآرامیهای ایران بعد از مرگ مهسا امینی و ادعای جهان غرب مبنی بر کمک پهپادی و نظامی ایران به روسیه در جنگ علیه اوکراین. به هر حال اروپا زمستان ۲۰۲۳-۲۰۲۲ را درحالی بدون بحران انرژی پشت سر گذاشت که به وابستگی خود به نفت و گاز روسیه خاتمه داد و نفت و گاز از امریکا و کشورهای عربی مثل قطر را جایگزین کرد. این تاخیر یک اشتباه استراتژیک ایران بود، زیرا با احیای برجام در آگوست ۲۰۲۲، ایران میتوانست به یکی از منابع کلیدی تامین نفت و گاز اروپا و بلوک غرب تبدیل شود ضمن اینکه با احیای برجام گشایشهای مهم اقتصادی برای دولت آقای رییسی هم به وجود میآمد.
از زمان آغاز مذاکرات هستهای ایران با سه کشور اروپایی در سال ۲۰۰۳، اطلاعات گزارشهای محرمانه هستهای ایران به آژانس به رسانههای خارجی درز میکرده است.
از آن زمان به بعد خرابکاریهای زیادی علیه برنامه هستهای ایران رخ داده و دانشمندان هستهای زیادی به قتل رسیدند که ایران معتقد است درز اطلاعات محرمانه هستهای توسط بازرسان آژانس به امریکا و انگلیس، عامل این خرابکاریها بوده است. این بیاعتمادی سابقهدار ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در دوران آقای رییسی ادامه یافت که مانعی برای گسترش همکاریها و رفع ابهامات فنی آژانس بوده است.
تشدید فشارهای داخلی و خارجی علیه دولت بایدن یکی از موانع دیگر احیای برجام بوده است. بعد از حدود سه سال از روی کار آمدن بایدن، نهایتا دولت او به جای احیای برجام، به یک توافق موقت تن داد که شامل تبادل زندانیان؛ آزاد کردن ۶ میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده ایران در کرهجنوبی، همکاری بیشتر ایران با آژانس و مهار تقابلات منطقهای و رفع موانع وجوه بلوکه شده ایران در عراق است.
اروپا و امریکا مدعی همکاری نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین شده که این امر به یکی ار موانع مهم تبدیل شده است. یک مقام امریکایی ادعا کرد که ایران به تامینکننده اول سلاح برای روسیه در جنگ اوکراین تبدیل شده است. اروپا معتقد است که جنگ روسیه علیه اوکراین یک تهدید موجودیتی برای آنهاست و لذا با احیای برجام و رفع تحریمهای ایران موافقت نمیکنند.
علاوه بر مشکلات و موانع فوق، دو عامل مانع پیشرفت مذاکرات است:
عامل اول: دولت بایدن باوجودیکه مکررا برضرورت دیپلماسی با ایران تاکید میکند، در عین حال تصریح میکند که احیای برجام در دستور کار نیست و لذا سیاست «نه برجام، نه بحران» را در پیش گرفته است و قصد دارد این سیاست را تا انتخابات سال آینده ریاستجمهوری امریکا ادامه دهد.
عامل دوم: عدم وجود مذاکرات مستقیم بین ایران و امریکاست؛ لذا شش محور زیر میتواند موجب گفتگوهای جامع بین ایران، قدرتهای جهانی و هشت کشور حوزه خلیجفارس باشد.
۱- آغاز مذاکرات مستقیم ایران و امریکا با دستور کار احیای برجام براساس متن آگوست ۲۰۲۲.
۲- در چهل سال گذشته توافقات امریکا و ایران همگی «تکموضوعی» بوده و نهایتا هم به شکست انجامیده است. حل پایدار موضوع هستهای ایران بیارتباط با تفاهمات منطقهای نیست. گفتگوهای ایران و سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس در مورد موضوعات منطقه بهترین گزینه است. بهبود روابط ایران و عربستان زمینه مقدماتی برای تشکیل یک سیستم همکاری و امنیت جمعی در خلیجفارس را به وجود آورده است که دبیر کل سازمان ملل میتواند این مهم را در قالب قطعنامه ۵۹۸ و طرح صلح هرمز ایران آغاز کند.
۳- با ایجاد سیستم همکاری و امنیت خلیجفارس میتوان
الف) اصول برجام را منطقهای کرد و نگرانیها در مورد آینده برجام را از بین برد.
ب) خلیجفارس عاری از سلاحهای هستهای و کشتار جمعی را شکل داد.
ج) علاوه برآن، هشت کشور حاشیه خلیجفارس میتوانند روی ترتیبات جدید در مورد «سلاحهای متعارف» نیز توافق کنند.
۴- در قالب سیستم جدید همکاری و امنیت جمعی در خلیجفارس، میتوان ترتیبات جدید برای ایجاد یک کنسرسیوم مشترک جهت «تولید سوخت و غنیسازی مشترک» در این منطقه را شکل داد.
۵- آغاز گفتگوهای کاری و فوری بین ایران و اروپا در مورد اختلافات راجع به اوکراین جهت رفع شبهات مداخله ایران در جنگ اوکراین.
۶- اسراییل و ایران در یک وضعیت شبهجنگ بهسر میبرند که نیازمند یک ابتکار بینالمللی برای مهار این وضعیت شبهجنگی است. چین و امریکا بهرغم اختلافات شدید دوجانبه، درمورد مهار وضعیت شبهجنگی بین اسراییل و ایران تفاهم دارند. امریکا با اسراییل روابط نزدیک دارد و چین هم با ایران؛ لذا دو کشور میتوانند در مهار وضعیت خطرناک شبهجنگی بین اسراییل و ایران، نقش مثبت ایفا کنند.