سید عطاءالله مهاجرانی، وزیر دولت اصلاحات در یادداشتی با تیتر «تفسیر نتانیاهو از کتاب مقدس؟!» نوشت:پیشنهاد میکنم نتانیاهو «سهگانه» ایلی ویسل را بخواند، آنجا که میگوید، ما قربانی هلوکاست بودیم، اما به جلاد تبدیل شدیم. تبدیل قربانی به جلاد یعنی فراموش کردن برکت اوامر یهوه و جایگزینی و غلظت تبلور لعنت.
عطاء الله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی در یادداشتی در روزنامه اعتماد سخنرانی نتانیاهو در اجلاس عمومی سازمان ملل را نقد کرده است.
در این یادداشت آمده است:
هفت سال پیش بعد از مصاحبه نتانیاهو با بیبیسی فارسی، گفتم: «نتانیاهو با کتاب مقدس آشنا نیست!» حالا میخواهم بگویم نه تنها آشنا نیست، بلکه فهمی نارسا و شکسته از پیامهای کتاب مقدس، دستکم از پیامی که در آغاز سخنرانیاش در اجلاس عمومی سازمان ملل، در روز جمعه سی و یکم شهریور مطرح کرد، دارد.
این نکته قابل تامل است که معمولا نطقهای مقامات آنهم در نشست با اهمیتی مثل سازمان ملل توسط یک تیم نوشته میشود، مشورتهای لازم و ویرایشهای ضروری انجام میگیرد و نهایتا سخنران آن متن را میخواند. البته گاه سخنران وانمود میکند که: این منم طاووس علیینشده، گویی خودش متن را نوشته است و این همه آوازها از خود اوست. نتانیاهو، اینبار در ضعیفترین موقعیت خود سخنرانی میکرد.
این ضعف در شمایل، صدا و شیوه خواندن متن هم پیدا بود. جمعیت قابل توجهی از یهودیان مخالف نتانیاهو در نزدیکی سازمان ملل اجتماع کرده بودند، در اسراییل هم نزدیک به ۱۰ ماه است که با تظاهرات و مخالفتهای جدی و اعتصاب روبروست. در چنین حال و هوایی او مقدمهای را برای سخن انتخاب کرد که بتواند همان دوگانه شیطان و خدا و لعنت و برکت و ظلمت و نور را سامان دهد. در این متن یکسو صلح و آرامش و پیشرفت و برکت است که اسراییل نماد آن است و سوی دیگر لعنت و تروریسم و تاریکی است که جمهوری اسلامی ایران و فلسطینیها نشانه آن هستند.
برای تبیین این دوگانه ایشان مطلبی را از قول موسی علیهالسلام روایت کرد. اشکال من در فهم و تفسیر نتانیاهو ازهمین نقل قول از کتاب مقدس است. گفت: «بیش از سه هزار سال پیش، رهبر بزرگ ما موسی، به بنیاسراییل که در آستانه ورود به سرزمین موعود بودند، خطاب کرد و گفت: در آنجا دو کوه روبهروی هم خواهند یافت: کوه جرِزیم، جایی که برکت بزرگی بر آن اعلان میشود و کوه ابال، محل لعنت بزرگ. موسی گفت که سرنوشت مردم با انتخابی که بین نعمت و نفرین انجام میدهند تعیین میشود.» این پیام موسی علیهالسلام در سفر تثنیه باب ۱۱ ایات ۲۹ و ۳۰ روایت شده است...
اما در آیات ۱۶ تا ۲۹ مفهوم لعنت و برکت توضیح داده شده است. در واقع نتانیاهو بدون توجه به این مقدمه ضروری که مفهوم لعنت و برکت، تبیین شده است، خود را به جای یهوه نشانده و تعریف و مصادق لعنت و برکت را معین کرده است. وصف «بزرگ» را هم برای لعنت و برکت نتانیاهو افزوده است! در متن چنین تعبیری نیست. در سفر تثنیه میخوانیم: «اینک من امروز برکت و لعنت پیش شما میگذارم٭، اما برکت اگر اوامر یهوه خدای خود را که من امروز به شما امر میفرمایم اطاعت نمایید٭ و، اما لعنت اگر اوامر یهوه خدای خود را اطاعت ننموده از طریقی که من امروز به شما امر میفرمایم برگردید و خدایان غیر را که نشناختهاید پیروی نمایید.» (باب ۱۱ آیات ۲۶ تا ۲۹)
و، اما یهوه خدای یهود، فرمانها و اوامر خود را توسط موسی در الواح تبیین کرده بود. از جمله آن فرمانها این بود: «که قتل مکن! و به خانه همسایهات و به مزرعه او و به غلام و به هرچه از آن همسایه تو باشد، طمع مکن.» (سفر تثنیه، باب ۵ ایات ۱۸ تا ۲۳) دولت اسراییل با پشتیبانی امریکا و اروپا، سالهاست فلسطینیان را به قتل میرساند.
محمد درّه، کودک فلسطینی که به آغوش پدرش پناه برده بود و او را با تیر مستقیم نظامیان اسراییلی کشتند، نماد این قتلهاست. خانهها و مزارع و باغهای زیتون فلسطینیان، سالهاست اشغال میشود و ویران و حذف، در واقع اسراییل یک برنامه حذف فیزیکی و سرزمینی و انسانی فلسطینیها را دارد تا به تعبیر نتانیاهو که در سخنرانیاش بارها تکرار شد، «دولت یهودی اسراییل» دیگر مسالهای به نام فلسطینیها نداشته باشد.
این موضوع را سرکیس نعوم، روزنامهنگار متفکر لبنانی با عنوان حذف قدس و فلسطین و فلسطینیها توسط اسراییل مطرح کرد. حال به ادعای نتانیاهو اسراییل نماد برکت است و از اوامر یهوه تبعیت میکند و فلسطینیها و ایران که از فلسطینیها دفاع میکند، نماد لعنت؟
پیشنهاد میکنم نتانیاهو «سهگانه» ایلی ویسل را بخواند، آنجا که میگوید، ما قربانی هلوکاست بودیم، اما به جلاد تبدیل شدیم. تبدیل قربانی به جلاد یعنی فراموش کردن برکت اوامر یهوه و جایگزینی و غلظت تبلور لعنت. و، اما سرکیس نعوم در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۰۶ برابر با ۲۶ مهرماه ۱۳۸۵ یعنی بعد از شکست ارتش اسراییل در جنگ تموز در تابستان همان سال، مقالهای نوشت با عنوان اندیشهبرانگیز و عبرتآموز: «هل تدخل المنطقه العصر الإیرانی» آیا منطقه به عصر ایرانی وارد میشود؟! اکنون هفده سال بعد از نشر مقاله سرکیس نعوم، همه نشانهها گواه عصر جدید در منطقه است. عصری که دیگر اسراییل چنان که شیمون پرز در کتاب خاورمیانه جدید آرزو داشت، محور و مرکز منطقه نخواهد بود، عصری که سایه سنگین امریکا بر منطقه بسیار سبک شده است!