دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با تشریح آرایش انتخاباتی گروههای سیاسی ۶ ماه مانده به انتخابات، در گفتوگویی به مواجهه میرسلیم با مافیای خودرو، بیانیه گام دوم انقلاب، هزینههای موتلفه و خاطرات تاریخی پرداخت.
به گزارش مهر، اسدالله بادامچیان، دبیر کل حزب موتلفه اسلامی درباره دستیابی گروههای سیاسی به فهرست واحد برای حضور در انتخابات مجلس گفت: این بار هم شاهد کثرت گروهها و تشکلها در جبهه اصولگرا و اصلاحطلب هستیم. تا جایی که اطلاع دارم اصلاحطلبان به ۵ یا ۶ شکل وارد انتخابات میشوند و بعید است به فهرست واحد برسند. طیف تندرو و معتدل هر کدام به شیوهای و گروهی هم با استفاده از «مهرههای سفید» وارد انتخابات میشوند.
بادامچیان اضافه کرد: در سوی دیگر احتمال اینکه اصولگرایان شورای واحد تشکیل دهند، وجود ندارد. اصولگرایان در گذشته حول محور مرحوم آیتالله مهدوی کنی جمع میشدند و تشکلهای همسو کنار هم قرار میگرفتند و علی اکبر ناطق نوری جلسات را اداره میکرد و بعد هم شوراهای وحدت و ائتلاف تشکیل شد.
این فعال اصولگرا ادامه داد: در میدان سیاست ممکن است اتفاقات مختلفی رخ دهد، اما بر اساس برآورد من، در این انتخابات، تشکلها و فهرستهای متعدد خواهیم داشت. اگر شرایط به گونهای رقم بخورد که وحدتی شکل بگیرد، «وحدت در فهرست» خواهد بود یعنی با هم جمع میشوند و تفاهمی در فهرست اسامی شکل میگیرد.
بادامچیان اضافه کرد: قرار گرفتن افراد به عنوان سرلیست معمولا بستگی به تفاهم دارد. سال ۹۸ هم برای رسیدن به لیست واحد گذشت کردیم. در آن سال اختلاف شدیدی پشت پرده وجود داشت. ولی وظیفه ما و مصلحت نظام این بود که یک فهرست واحد شکل بگیرد؛ بنابراین ۲۳ بهمن در جلسهای که در شورای ائتلاف به مدیریت من برگزار شد، تذکر دادم که در این دوره باید براساس مصلحت نظام و انقلاب، یک فهرست واحد معرفی کنیم و اگر کسی خارج از این کار کند، قابل پذیرش نیست.
وی افزود: از منافع روزمره میتوان گذر کرد، اما وقتی منافع نظام اسلامی در میان باشد، همه باید اطاعت کنند. ممکن است ما به این برسیم که باید وحدت در فهرست پدید بیاید؛ اگر حادثه فوقالعادهای رخ ندهد، قطعا در انتخابات مجلس دوازدهم، «چند فهرستی» خواهیم بود.
بادامچیان با بیان اینکه گاهی دشمن مهره پنهان خود را در انتخابات جای میدهد، به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ اشاره کرد و گفت: خیلی از ما با وجود اختلاف نظر درباره عملکرد دولت نهم، برای اینکه اهداف غرب برآورده نشود، از احمدینژاد حمایت کردیم. البته این مربوط به شرایط خاص است. اگر بخواهیم به طور طبیعی عمل کنیم، اختلافات وجود خواهد داشت و ۲ تا ۳ فهرست بوجود خواهد آمد. تلاش این است که دو شورا یکی شوند اگر چه انتخاب با مردم است که به کدام فهرست رأی دهند.
این فعال سیاسی تاکید کرد: الان از این تکثر احساس خطر نمیکنم، زیرا معتقدم «اصلاحطلبان دارای رأی، موقعیت و شعار نیستند.» اصلاحطلبان میخواهند چه بگویند؟ مثلا بگویند ما میخواهیم مجلس خودمان را داشته باشیم؛ مردم میگویند شما مجلس سوم و ششم را داشتید که مطلوب نبودند.
بادامچیان گفت: اگر خاطرات سال ۷۹ مرحوم هاشمی رفسنجانی در روزنامه شرق را بخوانید، انتخابات مجلس ششم توسط شورای نگهبان باطل اعلام شد که بعد با رهنمودهای رهبری انتخابات تایید شد، اما وقتی اصلاحطلبان وارد مجلس شدند دست به اعتصاب زدند. به همین دلایل در دوره بعد رأی نیاوردند و تا الان هم نتوانستند اکثریت مجلس را بدست بیاورند.
بادامچیان در پاسخ به اینکه «به عنوان دبیرکل قدیمیترین حزب جمهوری اسلامی، نظرتان درباره عملکرد مصطفی میرسلیم گزینه حزب در مجلس شورای اسلامی چیست و آیا اختلاف نظری میان شما اتفاق افتاده است؟» گفت: در آموزش حزب مؤتلفه اسلامی یک دستور تحت عنوان «رعایت حزبی» داریم و همه با تفاهم عمل میکنیم. ولی اگر کسی در مؤتلفه اسلامی نتوانست از نظر شرعی به دستور حزبی عمل کند، میتواند با توافق مسئول مافوق حزبی، به تکلیف شرعی خود عمل کند.
وی ادامه داد: مثلا اگر حزب تصویب کرد شخصی برای ریاست جمهوری معرفی و اکثریت هم با آن موافقت کردند، در این میان، چند نفری حتی در شورای مرکزی حزب معتقد باشند که وظیفه شرعیشان رأی دادن به این فرد نیست. حزب اجبار نمیکند که آنها خلاف شرع عمل کنند! اجازه میدهیم به کسی که او را از نظر شرعی مناسب میدانند رأی دهند؛ ولو اینکه در فهرست مؤتلفه نباشد. حزب اسلامی یعنی این! آن حزب غربی است که اعضا را اجبار به رعایت منافع کلی حزب میکند. این حزب کمونیست و فاشیست است که میگوید افراد باید تابع دستور مرکزیت باشند و اگر عمل نکردند، اخراج میشوند. در حزب اسلامی، ورود به حزب، برای انجام تکلیف شرعی برای به دست آوردن رضایت خداست.
بادامچیان خاطرنشان کرد: میرسلیم به دلیل نمایندگی مجلس، حزبی و موتلفهای عمل نکرد بلکه بنا به تکلیف خودش عمل کرد و معتقد بود که، چون نماینده است و غیر حزب هم به او رأی دادهاند، تعهداتی در برابر بقیه دارد که باید به آنها عمل کند.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در پاسخ به این پرسش که «آیا از نظرات میرسلیم در مجلس حمایت میکنید؟» گفت: از نظرات مشترک که داریم بله؛ ولی از سایر نظراتش خیر.
بادامچیان درباره مواضع میرسلیم در زمینه صنعت خودرو، گفت: او با ورود خودروی خارجی به ویژه کارکرده مخالف است، زیرا معتقد بود با ورود خودروی کارکرده وسایل یدکی آن هم باید وارد شوند؛ که حرف فنی و حسابشدهای بود، اما مافیای واردکننده خودرو با او جنگید. سخنان میرسلیم به گونهای نبود که بتواند آن مافیا را رسوا کند؛ زیرا در این بخشها ملاحظات خاصی دارد.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: میرسلیم به تکلیف نمایندگی خود عمل کرد و مورد تهاجم شدید قرار گرفت. آیا کسی که مسئولیت ساخت موتور دیزل را دارد، تفاوت میان لندکروز و ۲۰۶ را نمیداند؟ میرسلیم در حرم حضرت امیر (ع) در حال زیارت بود که فردی از او فیلم میگیرد این حرکت بسیار زشتی بود. این حرکت از آدمهای سیاسی سر نمیزند، از مافیاها سر میزند. اما اینکه مواضع او، مواضع حزب موتلفه است؛ باید بگویم خیر.
بادامچیان درباره اینکه «هزینههای حزب موتلفه از چه راهی تأمین میشود؟» گفت: «همانطور که هزینههای انقلاب را مؤتلفهایها دادند؛ و آنرا از مردم تامین کردند. هزینه هواپیمای حضرت امام (ره) برای ورود به کشور را چه کسی داد؟ آقای میرمحمدصادقی! پول سلاحهایی که برای [شهید سید علی]اندرزگو میآمد را چه حزبی میداد؟ مؤتلفه میپرداخت.»
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی خاطرنشان کرد: ما با دریافت حق عضویت، هدایای مردمی و کمکهای گوناگون شرعی هزینههای حزب را تأمین میکنیم. مثلاً اگر بخواهیم روضه برگزار کنیم برای این مراسم دنبال بانی میگردیم. به افراد میگوییم و آنها هم برای امام حسین (ع) مخارج را تقبل میکنند.
بادامچیان خاطرنشان کرد: در بعضی موارد که اجازه بعضی از مراجع محترم را داریم، برای کارهای تبلیغات اسلامی مثل چاپ کتاب یا برخی چیزهای دیگر، از سهم مبارک امام، با اجازه مرجع استفاده میکنیم. گاهی هم یارانه احزاب را دریافت میکنیم، اما این یارانه برای تشکلی که در ۳۱ استان شعبه و دفتر دارد یعنی هیچ! پولی که اخیراً دادند مربوط به سال ۱۳۹۹و معادل ۱۸ میلیون تومان است. ما یک حزب ساده نیستیم. برای سال ۱۴۰۰ هم قرار بود، ۱۱ میلیون تومان بدهند. آن هم تا امروز که در سال ۱۴۰۲ هستیم، ندادهاند؛ بنابراین آن را هم که میگیریم، حساب جدایی باز میکنیم و در نهایت هم به دولت گزارش میدهیم که این مبلغ را در چه راهی مصرف کردیمتاکنون اسم مؤتلفه در هیچ اختلاس و رانتی نبوده است
این فعال اصولگرا افزود: به همین علت، تاکنون رد پای مؤتلفه در هیچ یک از اختلاسها و رانتها دیده نمیشود. مؤتلفه اسلامی برای کمک به زندانیها، نوعی کمیته امداد امام (ره) را قبل از پیروزی انقلاب پایهگذاری کرد. ما حتی به خانواده زندانیان کمونیست هم کمک میکردیم، چون شرافت خانواده یک مبارز، ولو در راه دیگری تلاش میکند، باید محفوظ بماند و این بحث بسیار مهمی است.
بادامچیان تاکید کرد: قبل از پیروزی انقلاب هم، همین صندوق صدقات را که سالانه چند صد میلیارد تومان درآمد دارد، راهاندازی کردیم. تنها جایی که پس از انقلاب نام آن را تغییر ندادند کمیته امداد امام خمینی (ره) بود. آیا تا به امروز کسی یک اختلاس، رانت و خلاف از کمیته امداد سراغ دارد؟ ندارد. علت این است که مجموعه مؤتلفهایها انسانهای پاکی هستند و به محرومان خدمت میکنند.
این مبارز سیاسی دوران ستمشاهی یادآور شد: آیا کسی از اسدالله لاجوردی که مسئول زندان و همچنین در دادستانی بود خلافی سراغ دارد یا پاکی و سلامت شهید محمدعلی رجایی به عنوان عضو مؤثر حزب مؤتلفه را انکار کند؟
بادامچیان تصریح کرد: «مرحوم عسگراولادی در کمیته امدادی که میلیاردها میلیارد پول در اختیار داشت، میلیاردها میلیارد پول به محرومین و مستضعفین داد.»، اما آن مرحوم در وصیتنامهاش نوشت «من ثلث ندارم، چون دارایی ندارم.» نصف آن متعلق به همسر مرحومم است که سال ۵۷ از دنیا رفت و نصف آن هم توسط برادرم حاج اسدالله به من هبه شده است. اگر آن هبه را نخواست، با هم تقسیم کنید. اگر خواست به او بدهید.
این فعال سیاسی افزود: امام (ره) به آقای عسگراولادی برخی اختیارات را داده بودند، اما او یک قران از این اختیار استفاده نمیکرد. برخی برای کارهای خیر ۱۰۰ و یا ۲۰۰ میلیون به او میدادند. «یک روز دیدم که مرحوم عسگراولادی خیلی ناراحت است. گفتم چه شده؟ گفت هیچی. خدا ناراحتی اهل و عیال را به تو ندهد. پای پسرم مهدی را براثر دیابت از مچ قطع کردهاند بطوریکه وقتی راه میرود مسخرهاش میکنند.
بادامچیان اضافه کرد: پسرم از من خواسته که پولی بهش بدم تا بتواند پای مصنوعی بگذارد. به پسرم گفتم ندارم. پاسخ داد یعنی چه نداری؟ این همه پول در اختیار داری، مثل بقیه، به من هم کمک کن. گفتم این پول برای این نیست که به پسرم کمک کنم. این پول برای دیگران است. گفت که از پولهای ویژهای که به تو میدهند بده. گفتم این پولها را به من ندادند که به پسرم بدهم که پاسخ داد چرا از این پول به بقیه میدهی. گفتم بقیه پسرم نیستند! پسرم پرسید پس من چه کنم؟ عسگراولادی پاسخ داد که همان کار بچههایی که پدرشان پول ندارد انجام بده.»
وی افزود: پسر عسگراولادی ناراحت شد و گفت که از عمویم بگیر. مرحوم عسگراولادی پاسخ داد که جز برای کار خیر، از او پول نمیگیرم. ولی این کار شخصی است. سرانجام مجبور شدم به آقا اسدالله بگویم و او هم بلافاصله پرداخت کرد. آیا این رفتارها افسانه نیست؟ این افراد انسانهای خدایی هستند.
بادامچیان در ادامه با اشاره به انتخابات یازدهم اسفند مجلس شورای اسلامی، به مردم توصیه کرد که فردی را که خودروی شاسی بلند گرفته را انتخاب نکنند.
نماینده ادوار مجلس همچنین افزود: اگر نامزدی برای انتخابات هزینه میلیاردی کرد، معلوم است که یک «سرمایهدار مطرف» است که خرج میکند تا وقتی به مجلس رفت ۳ میلیارد هزینه را به ۱۰ میلیارد درآمد تبدیل کند. این نماینده طبعاً نه برای ملت بلکه برای جیبش کار میکند.
وی ادامه داد: فردی به من گفت که آقای بادامچیان من گرفتارم و میخواهم از این داوطلب پول بگیرم؛ گفتم نمیگویم بگیر، اما اگر گرفتی و گناه کردی؛ اما گناه دومت این است که به او رأی بدهی. حداقل اگر پول را گرفتی به دیگری رأی بده که گناه دوم را مرتکب نشوی. این را از شهید مهدی عراقی یاد گرفتم.
بادامچیان خاطرنشان کرد: عراقی میگفت که در دوره مبارزات برای ملی شدن صنعت نفت کنار مسجد آذربایجانیهای تهران ایستاده بودم که دیدم گروهی از داش مشتیها آمدند. گفتم چه شده؟ گفتند آمدیم رأی بدهیم. گفتم به چه کسی؟ گفتند به فلانی. گفتم چرا به او رأی میدهید؟ پول را گرفتید یا نه؟ گفتند بله؛ گفتم پس به کسی که من میگویم رأی بدهید؛ گفتند حاجی هرچه تو بگویی مخلصتم هستیم. پول را گرفته بودند و به امثال مصدق و کاشانی و ... رأی داده بودند.
بادامچیان گفت: حاج سعید امانی تاجر بزرگ خواروبار نماینده مجلس اول بود، اما یک ریال از حقوق مجلس را نگرفت. بعد از پیروزی انقلاب تجارت را کنار گذاشت «برای اینکه خدایی نکرده اطلاعاتی که از مجلس دارد، موجب نشود خلاف کند.»
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: مرحوم محمدنبی حبیبی استاندار، معاون وزیر، شهردار، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، دبیرکل مؤتلفه و قائم مقام بنیاد مستضعفان بود، برای هزینه ازدواج دختر و پسرش خانهاش را فروخت و با کمک دوست مهندسش که در دارآباد ساختمان میساخت صاحب یک واحد شد و تا آخر عمرش یک حقوق داشت. حتی ماشین شخصی هم نداشت؛ بنابراین به چنین انسانهای پاکی باید رأی بدهیم.